English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
communication standing instructions دستورات ثابت مخابراتی
standing signal instructions دستورات ثابت مخابراتی
Other Matches
cirvis دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند
standing orders دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing order دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
excitation انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده
high class communication set دستگاه مخابراتی با کلاس بالادستگاه مخابراتی پر ارزش
spurious signal علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
communication link رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
cisc مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
communication security monitoring کنترل تامین مخابراتی نظارت در امر تامین مخابراتی
opens دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
cycled تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
open دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
cycle تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
opened دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
cycles تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
AT command set حالتی در مودم که آماده پذیرش دستورات با استفاده از مجموعه دستورات Hayes AT است
macro نوشتن برنامه با استفاده از دستورات ماکرو با بیان دستورات آن
communication security account میزان تامین مخابراتی اندازه تامین مخابراتی
dot روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
dotting روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
plotter نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
plotters نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
RISC طراحی CPU که مجموعه دستورات آن حاوی دستورات سریع الاجرا وساده است که نوشتن برنامه را مشکلتر ولی سریعتر میکند
writable instruction set computer طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
WISC طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
menu برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menus برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
controlled net شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
pre دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
pre- دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
static employment کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
command.com در -MS DOS فایل برنامهای که حاوی مفسر دستورات سیستم عامل است این برنامه همیشه در حافظه مقیم است و دستورات سیستم را تشخیص میدهد و به عمل تبدیل میکند
fixed capital سپرده ثابت اموال ثابت یکان
static test ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
communication line خط مخابراتی
copied نگهبان مخابراتی
signal services خدمات مخابراتی
signal security تامین مخابراتی
signal flag پرچم مخابراتی
communications protocol پروتکل مخابراتی
communication signal سیگنال مخابراتی
signal communications ارتباطات مخابراتی
telenet شبکه مخابراتی
copies نگهبان مخابراتی
communications processor پردازنده مخابراتی
additives پیوند کد مخابراتی
additive پیوند کد مخابراتی
communications system سیستم مخابراتی
signal services قسمتهای مخابراتی
communications channel کانال مخابراتی
communications link پیوند مخابراتی
copying نگهبان مخابراتی
copy نگهبان مخابراتی
communications satellite ماهوارههای مخابراتی
communication deception فریب مخابراتی
communication security تامین مخابراتی
communication network شبکه مخابراتی
communication cover پوشش مخابراتی
communication satellite ماهواره مخابراتی
communication link تسلسل مخابراتی
communications server سرویس دهنده مخابراتی
phonetic alphabet کلمات قراردادی مخابراتی
ace high سیستم مخابراتی قمرمصنوعی
communication security برقراری تامین مخابراتی
volumes قدرت دستگاه مخابراتی
common user net work شبکه مخابراتی مشترک
volume قدرت دستگاه مخابراتی
communication relay ship ناو تقویتی مخابراتی
signalled علایم مخابراتی مخابرات
communications software نرم افزار مخابراتی
signaled علایم مخابراتی مخابرات
way station ایستگاه رله مخابراتی
signal علایم مخابراتی مخابرات
communications control unit واحد کنترل مخابراتی
selsyn سیستم سینکرونیزه مخابراتی
sample مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sampled مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
programmable communications interface رابط مخابراتی برنامه پذیر
courier ماهواره مخابراتی رله کننده
spot net شبکه مخابراتی دیدبان یادیدبانی
station log دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
directed net شبکه توجیه شده مخابراتی
relays ایستگاه واسطه مخابراتی رله
relayed ایستگاه واسطه مخابراتی رله
relay ایستگاه واسطه مخابراتی رله
couriers ماهواره مخابراتی رله کننده
approved circuit مدار تصویب شده مخابراتی
fire direction net شبکه مخابراتی هدایت اتش
signal security حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
phase jitter اعوجاجهای ناخواسته در یک سیگنال مخابراتی
communication security custodian مسئول وسایل تامین مخابراتی
cover دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
station log دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
covers دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
lock on باعلائم مخابراتی و رادارچیزی را تعقیب کردن
tie line کانال مخابراتی کرایه داده شده
simplex circuit مدار سیمپلکس مخابراتی یایک خطه
coverings دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
standing ثابت دستورالعمل ثابت
monitor به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
ground waves امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
monitored به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
way station ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
monitors به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
single line مدار یک خطه مخابراتی درخواست مستقیم یا یک طرفه
symbolic form علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
parroting وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parroted وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parrot وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parrots وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
clocking روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی
communication security custodian مسئول شمارش و تحویل و تحول و نگهداری وسایل تامین مخابراتی
steadying مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
fan marker نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
ecom Oriented ElectronicComputer فرایند ارسال ودریافت پیامها به صورت دیجیتالی در تسهیلات مخابراتی ail
pogo در رهگیری هوایی یعنی چانل مخابراتی را که بعد از این کلمه اعلام می کنم بگیرید
common carrier شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
multidrop line پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد رابرای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد خطی با چند افت
telpak سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
fix ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fixes ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
prevention of stripping ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
station number شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
compromising emanation پیام خطرناک از نظر تامین مخابراتی ارتباط خطرناک
helical wave guide لوله فلزی که از فیبرهای نازک شیشهای و سیم هائی که توانایی انتقال هزاران پیام در خطوط مخابراتی رادارند تشکیل شده است
demodulator دستگاهی که سیگنالهای انتقال یافته در یک اتصال مخابراتی را دریافت کرده وانها را به پالسهای الکتریکی یا بیتها که قابل ورود به ماشین داده پردازباشند
auto cat هواپیمای رله کننده هواپیمای واسطه مخابراتی
morning orders دستورات روزانه
standard specification دستورات استاندارد
runs دستورات یک برنامه
run دستورات یک برنامه
offerings راهنماییهاو دستورات
shipping instructions دستورات حمل
forwarding instruction دستورات حمل
night order دستورات شبانه
cattage key people افرادی که در خانه کار می کنند و کار را از طریق سیستمهای مخابراتی فلاپی دیسک یاسایر وسایل به شرکت ارسال می دارند
operates دستورات اجرای کامپیوتر
microsequence مجموعهای از ریز دستورات
microprogram مجموعه زیر دستورات
transfer تغییر دستورات یا کنترل
transferring تغییر دستورات یا کنترل
policy file پرونده خط مشیها و دستورات
operate دستورات اجرای کامپیوتر
transfers تغییر دستورات یا کنترل
operated دستورات اجرای کامپیوتر
input output instructions دستورات ورودی و خروجی
assembly instrudactions مقررات یا دستورات نصب
control flag پرچم نشان دهنده دستورات
illiterate که دستورات و عملیات کامپیوتری را نمیفهمد
reduced instruction set computer طرح CPU که مجموعه دستورات
register ذخیره موقت دستورات اجرایی
registers ذخیره موقت دستورات اجرایی
bell book دفتر ثبت دستورات موتور
registering ذخیره موقت دستورات اجرایی
format قواعد دقیق دستورات و آرگومان ها
format قواعد دستورات زمان اسمبلی
formats قواعد دستورات زمان اسمبلی
logic seeking دستورات تنظیم و... را تشخیص میدهد
formats قواعد دقیق دستورات و آرگومان ها
job فایلی که حاوی دستورات در gcl است
list لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه
backtell ابلاغ دستورات رسیده از رده بالا
quasi- که نشان دهنده تعداد دستورات است
backtell رله کردن دستورات تکرار فرامین
code تبدیل دستورات یا داده به فرم دیگر
automatically که بدون دستورات مشخصی کار میکند
electronically مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
disassemble ارسال دستورات کد ماشین به قواعد اسمبلی
skipped نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
microcycle برای دادن زمان اجرای دستورات
skip نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
skips نادیده گرفتن دستوری در بین دستورات
NetBIOS استاندارد دستورات که غالبا استفاده میشود.
jobs فایلی که حاوی دستورات در gcl است
compiling زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
inputted لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند.
register ثباتی درCPU که محل دستورات را ذخیره میکند
internal روش نمایش داده و دستورات در CPU یا پشتیبان
loops ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
registering ثباتی درCPU که محل دستورات را ذخیره میکند
assembly تعدادی دستورات کد اسمبلی که یک کار را تشکیل می دهند
registers ثباتی درCPU که محل دستورات را ذخیره میکند
looped ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
macro تابع و دستورات برای انجام عمل ماکرو
input لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند.
compiles زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
languages قالب و فرمت دستورات و داده ها در یک زبان مشخص
loop ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
Hewlett Packard مجموعه دستورات استاندارد برای شرح گرافیک
briefing جلسه توجیهی خلاصه کردن دستورات و گزارشات
briefings جلسه توجیهی خلاصه کردن دستورات و گزارشات
machines عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
compile زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
Hayes Corporation مودمی که سازگار با مجموعه دستورات Hayes At است
language قالب و فرمت دستورات و داده ها در یک زبان مشخص
machine عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com