English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
electrocardiograph دستگاه برقی ضربان نگارقلب تپش نگار
Other Matches
cardiograph دستگاه ثبت ضربان قلب
pacemakers دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
pacemaker دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
spirograph دستگاه تنفس نگار
electric machine دستگاه برقی
powered دستگاه برقی
powering دستگاه برقی
powers دستگاه برقی
power دستگاه برقی
three unit electrical system دستگاه سه برقی
two unit system دستگاه دو برقی
phonograph صدا نگار دستگاه ضبط صوت گرامافون
phonographs صدا نگار دستگاه ضبط صوت گرامافون
phonographic صدا نگار دستگاه ضبط صوت گرامافون
oil gear جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
utensil socket [پریز دستگاه برقی]
telpherage استفاده از دستگاه نقاله برقی
pickup دستگاه برقی ناقل صدای گرامافون
sleigh درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
sleighs درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
power traverse مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
pulse repetition تجدید ضربان پی امد ضربان
diarist روزنامه نگار وقایع نگار
diarists روزنامه نگار وقایع نگار
vacuuming جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuum جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuums جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuumed جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
baet ضربان
pulsed ضربان
throbbing ضربان
throb ضربان
pulsation ضربان
surges ضربان
pulse ضربان
surged ضربان
throbs ضربان
tictac ضربان
sphygmus ضربان
beats ضربان
fitch ضربان
ictus ضربان
beat ضربان
throbbed ضربان
surge ضربان
ticktack ضربان
heartbeat ضربان قلب
pulsation ضربان ستارهای
impluse frequency فرکانس ضربان
impluse meter ضربان سنج
beat frequency فرکانس ضربان
heartbeats ضربان قلب
voltage impluse ضربان ولتاژ
pant ضربان تپش
pant ضربان داشتن
heart rate ضربان قلب
beat ضربان نبض
heart beat ضربان قلب
pulse repetition تکرار ضربان
pulsing ضربان امواج
data pulse ضربان داده
panted ضربان تپش
panted ضربان داشتن
beats ضربان نبض
stethoscope گوشی ضربان سنج
stethoscopes گوشی ضربان سنج
acrotism فقدان ضربان یا تپش
pitter patter چک چک باران و غیره ضربان
arrhythmic نامنظمی ضربان نبض
extrasystole ضربان اضافی قلب
pitter-patter چک چک باران و غیره ضربان
pulsating star ستاره ضربان دار
tricrotic ضربان نبض بطورسه ضربهای
to skip [heartbeat] انداختن یک تپش [ضربان قلب]
My heartbeat is even . ضربان قلبم منظم است
electrocardiogram ثبت ضربان قلب بوسیله برق
beat تغییرات شدت صوت در اثرتداخل ضربان
pit a pat با ضربات تند و متوالی درحال ضربان
beats تغییرات شدت صوت در اثرتداخل ضربان
to skip [heartbeat] حذف کردن یک تپش [ضربان قلب]
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
graphs نگار
graph نگار
hygrograph نم نگار
monographs تک نگار
image نگار
monograph تک نگار
images نگار
pneumograph دم نگار
spirograph دم نگار
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
seismographs زلزله نگار
chromatographic رنگ نگار
journalist روزنامه نگار
seismographs لرزه نگار
chronograph زمان نگار
climate diagram اقلیم نگار
climagraph اقلیم نگار
mythographer افسانه نگار
biographers زندگینامه نگار
biographer زندگینامه نگار
climagram اقلیم نگار
tambour بنض نگار
cinematograph حرکت نگار
chronometer گاه نگار
chronometer وقت نگار
journalists روزنامه نگار
seismograph لزره نگار
seismographs لزله نگار
designs نقش نگار
design نقش نگار
myograph عضله نگار
spectrograph بیناب نگار
spectrograph طیف نگار
spectrogaph طیف نگار
cardiograph قلب نگار
seismographs لزره نگار
seismographer زلزله نگار
self cecording خود نگار
cathode ray oscillograph موج نگار
seismograph لرزه نگار
seismograph زلزله نگار
seismograph لزله نگار
sphygmograph نبض نگار
publicist روزنامه نگار
climogram اقلیم نگار
type writer حرف نگار
petrographer سنگ نگار
newspapermen روزنامه نگار
newspaperman روزنامه نگار
discharge recorder تخلیه نگار
motifs نقش و نگار
motif نقش و نگار
data recorder داده نگار
oscilloscope نوسان نگار
portrayer پیکر نگار
water level recorder تراز نگار اب
plethysmograph گنج نگار
tremograph رعشه نگار
pinacotheca نگار خانه
telegraph دور نگار
dictograph بیان نگار
telegraphed دور نگار
telegraphing دور نگار
vibrograph نوسان نگار
portraitist پیکر نگار
telegraphs دور نگار
idiographic اندیشه نگار
anthologist جنگ نگار
tachometer سرعت نگار
rainfall recorder باران نگار
publicists روزنامه نگار
autobiographer خودزیستنامه نگار
climatograph اقلیم نگار
climograph اقلیم نگار
automatograph خودکاری نگار
annalist وقایع نگار
coronagraph اکلیل نگار
topographer مکان نگار
prefacer دیباچه نگار
cumulative recorder تراکم نگار
oscillograph نوسان نگار
ondograph موج نگار
course recorder راه نگار
tambour تنفس نگار
coronagraph تاج نگار
coronagraph خرمن نگار
autoscope خودکاری نگار
heliograph افتاب نگار
monotint نگار یک رنگی
loggers واقعه نگار
logger واقعه نگار
historify وقایع نگار
myocardiograph قلب نگار
kymograph جنبش نگار
iconography پیکر نگار
film recorder فیلم نگار
fontographer فونت نگار
lithographer سنگ نگار
mass spectrograph طیف نگار جرمی
automatic water level recorder تراز اب نگار خودکار
raydit رادار اقیانوس نگار
photokymograph جنبش نگار نوری
cataloger ثبات فهرست نگار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com