English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
pot still دستگاه تقطیر ویسکی
Other Matches
distiller دستگاه تقطیر
water still دستگاه تقطیر اب
distillers دستگاه تقطیر
still دستگاه تقطیر
stiller دستگاه تقطیر
stills دستگاه تقطیر
retorts دستگاه تقطیر
stillest دستگاه تقطیر
retort دستگاه تقطیر
molecular still دستگاه تقطیر مولکولی
pipestill دستگاه تقطیر لولهای
stillest دستگاه تقطیر عرق گرفتن از
stiller دستگاه تقطیر عرق گرفتن از
still دستگاه تقطیر عرق گرفتن از
stills دستگاه تقطیر عرق گرفتن از
bubble cap plate column ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
bubble tray column ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
snakebite ویسکی
whiskies ویسکی
whisky ویسکی
scotch ویسکی اسکاتلندی
poteen ویسکی قاچاق
bourbon ویسکی بوربن
bourbons ویسکی بوربن
scotches ویسکی اسکاتلندی
whiskies مثل ویسکی
whiskies ویسکی خوردن
red eye ویسکی ارزان
scotched ویسکی اسکاتلندی
whisky مثل ویسکی
whisky ویسکی خوردن
scotching ویسکی اسکاتلندی
The whisky burned in my throat . ویسکی گلویم راسوزاند
pot(heen ویسکی قاچاقی ایرلندی
cutty sark نام تجاری نوعی ویسکی
whiskey sour کوکتیل مرکب از ویسکی و شکرو اب لیمو
mountain dew ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند
irish coffee قهوه داغ شیرین با ویسکی ایرلندی و کرم
dry ginger نوشیدنیکف دارکه برای مخلوط کردن ویسکی باسایرنوشیدنیهااستفاده میشود
highball یک لیوان بزرگ ویسکی یا عرق مخلوط بانوشابه گازدار قطار سریع السیر
distilling head سر تقطیر
disstillation تقطیر
distillation تقطیر
retorting تقطیر
bubble tower برج تقطیر
distills تقطیر شدن
distills تقطیر کردن
residuum پس مانده تقطیر
distilling تقطیر شدن
residues پس مانده تقطیر
condensate تقطیر کردن
distil تقطیر کردن
distilling تقطیر کردن
vacuum distillation تقطیر در خلاء
distilled تقطیر شده
rectifier اسباب تقطیر
distils تقطیر شدن
distil تقطیر شدن
carbonization تقطیر تخریبی
distils تقطیر کردن
molecular distillation تقطیر مولکولی
residue پس مانده تقطیر
destructive distillation تقطیر تخریبی
steam distillation تقطیر با بخار اب
steam stripping تقطیر با بخار اب
dry distillation تقطیر خشک
extraction تقطیر کشش
pitches ته مانده تقطیر
distilling receiver گیرنده تقطیر
distillable قابل تقطیر
distillate محصول تقطیر
distillation residue باقیمانده تقطیر
distillate فراورده تقطیر
pitch ته مانده تقطیر
solar still تقطیر کن افتابی
simple distillation تقطیر ساده
straight run pitch تفاله اولین تقطیر
by product gas گاز تقطیر شده
battery still دیگ تقطیر باتری
total reflux head سر تقطیر برگشت کامل
distillery کارخانه یا محل تقطیر رسومات
distilleries کارخانه یا محل تقطیر رسومات
jet b نوعی سوخت تقطیر شده
overlap of distillat curves رویهم افتادگی منحنیهای تقطیر
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
fractional distillation تقطیر جزء به جزء
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
systems دستگاه
organ system دستگاه
team یک دستگاه
teams یک دستگاه
appurtenance دستگاه
system دستگاه
mechanisms دستگاه
set دستگاه
machines دستگاه
sets دستگاه
setting up دستگاه
machined دستگاه
devices دستگاه
device code کد دستگاه
mechanism دستگاه
instrument دستگاه
equipment دستگاه
installations دستگاه
installation دستگاه
device دستگاه
utensils دستگاه
appliances دستگاه
machine دستگاه
unit یک دستگاه
unit دستگاه
units یک دستگاه
units دستگاه
apparatus دستگاه
appliance دستگاه
utensil دستگاه
nervous system دستگاه پی
plant دستگاه
plants دستگاه
nervous systems دستگاه پی
quantized system دستگاه کوانتایی
sets چیدن دستگاه
punching machine دستگاه منگنه
punching machine دستگاه پانچ
puller دستگاه کشش
fifth column دستگاه جاسوسی
recuperator دستگاه عاید
nervous system دستگاه عصبی
active device دستگاه فعال
automatics دستگاه خودکار
psychic apparatus دستگاه روانی
automatic دستگاه خودکار
leverage دستگاه اهرمی
nervous systems دستگاه عصبی
absorption apparatus دستگاه جذب
gun دستگاه تزریق
telegraphs دستگاه تلگراف
telegraphing دستگاه تلگراف
guns دستگاه تزریق
rolling mill دستگاه نورد
rivet gun دستگاه پرچ
rhombohedral system دستگاه لوزوجهی
apparatus الت دستگاه
telegraphed دستگاه تلگراف
telegraph دستگاه تلگراف
receiving set دستگاه گیرنده
recording instrument دستگاه ضبط
recording instrument دستگاه ثبات
respiratory system دستگاه تنفسی
power plant دستگاه تولیدنیروی
reference frame دستگاه مقایسهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com