English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
Other Matches
voice answer back یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
telephone repeater valve لامپ تقویت کننده تلفنی
two way telephone equipment تجهیزات مکالمه متقابل تاسیسات مکالمه تلفنی
telephone conversation مکالمه تلفنی
vab یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواند یک سیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند
telephone modal distance مسافت مکالمه تلفنی
radiotelephony مکالمه رادیو تلفنی
duplex telephony مکالمه تلفنی دو طرفه
push to talk کلید مکالمه تلفنی
multiplier دستگاه تقویت کننده
ring off قطع کردن تلفن یا مکالمه تلفنی
lat machine دستگاه تقویت کننده عضلههای پشت
I'm putting you through now. شما را الان وصل میکنم. [در مکالمه تلفنی]
duplex operation کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
stereophonic دارای دستگاه تقویت کننده صوت از سه جهت
relays دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
relay دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
video amplifier دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
relayed دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
knee flexion and extension machine دستگاه بدن سازی برای تقویت عضلات ساق پا
synchrotron دستگاه تقویت وتسریع ذرات بار دار الکترونی
exchange cable کابل اتصال بین مرکز تلفنی ومشترک تلفنی
telephone conversation گفتگوی تلفنی مذاکره تلفنی
dial up استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
private automatic branch exchange یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
interrogator responder دستگاه تماس یا مکالمه سیستم شناسایی دشمن وخودی
radio-telephones رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio-telephone رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio telephone رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
telephonic تلفنی
trunk line خط تلفنی
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
wire-tapped استراقسمع تلفنی
telephone communication ارتباط تلفنی
interphone system سیستم تلفنی
telephone message پیغام تلفنی
wire-tap گوشیازی تلفنی
telebrief هماهنگی تلفنی
telephone subscriber مشترک تلفنی
wire-tap استراقسمع تلفنی
telephone message پیام تلفنی
call girl فاحشه تلفنی
telephone frequency بسامه تلفنی
call girls فاحشه تلفنی
wire-tapping استراقسمع تلفنی
wire net شبکه تلفنی
telephone traffic ترافیک تلفنی
wire-taps استراقسمع تلفنی
wire-tapping گوشیازی تلفنی
wire-taps گوشیازی تلفنی
telephone connection اتصال تلفنی
wire-tapped گوشیازی تلفنی
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
line termination circuit مدار مشترک تلفنی
local subscriber مشترک تلفنی محلی
duplex telephony گفت و شنود تلفنی
telephone switching technique اصول اتصالات تلفنی
call meter کنتور مکالمات تلفنی
telephone carrier current جریان حامل تلفنی
telebrief تماس مستقیم تلفنی
international telephone circuit خط تلفنی بین المللی
wire-tapped نهان گوشی تلفنی
logs ضبط تماسهای تلفنی
wire-tap استراقسمع تلفنی کردن
log ضبط تماسهای تلفنی
wire-tap وسیلهی استراقسمع تلفنی
phantom circuit مدار دو خطه تلفنی
wire-taps وسیلهی استراقسمع تلفنی
wide area telephone service سرویس تلفنی گسترده
wire-taps استراقسمع تلفنی کردن
wire-taps نهان گوشی تلفنی
wire-tapped استراقسمع تلفنی کردن
wire-tapping وسیلهی استراقسمع تلفنی
wire-tapping استراقسمع تلفنی کردن
wire-tapping نهان گوشی تلفنی
wire-tapped وسیلهی استراقسمع تلفنی
wire-tap نهان گوشی تلفنی
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
telephone directory دفترتلفن فهرست مشترکین تلفنی
telephone directories دفترتلفن فهرست مشترکین تلفنی
trunk call اتصال تلفنی بین دومشترک
trunk calls اتصال تلفنی بین دومشترک
hot line خط تلفنی بیست و چهار ساعته
hot lines خط تلفنی بیست و چهار ساعته
toll calls مخابره تلفنی خارج شهری
toll call مخابره تلفنی خارج شهری
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
There is no such number. همچنین شماره تلفنی وجود ندارد.
loggers وسیلهای که تماسهای تلفنی را ضبط میکند
logger وسیلهای که تماسهای تلفنی را ضبط میکند
cross fire تداخل دومکالمه تلفنی یا تلگرافی باهم
tele communication مخابرات تلفنی وغیره ازمسافات دور
ex-directory تلفنی که شمارهی آن در کتابچهی تلفن داده نشده
hang-ups ماندن به صحبت تلفنی خاتمه دادن زنگ زدن
ren شمارهای که باریک وسیله را در شبکه تلفنی نشان دهد
hang up ماندن به صحبت تلفنی خاتمه دادن زنگ زدن
hang-up ماندن به صحبت تلفنی خاتمه دادن زنگ زدن
answering مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answer مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answered مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answers مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
fcc شبکههای تلفنی و رسانههای ارتباط جمعی میان ایالتی میباشد
phonopore اسبابی که بوسیله ان مخابرات تلفنی را ازتوی سیم تلگراف می گذراند
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
telephony سیستم ساخت Nouel وATLT که به PC امکان کنترل ارتباط تلفنی PBX میدهد.
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
boosts تقویت
reinforcements تقویت ها
boosting تقویت
consolidation تقویت
nutrition تقویت
boosted تقویت
support تقویت
boost تقویت
revival تقویت
revivals تقویت
over protection تقویت
fortifications تقویت
fortification تقویت
magnification factor تقویت
reinforce تقویت
reinforces تقویت
ampilification تقویت
strengthening تقویت
abetment تقویت
strutting تقویت
abet تقویت
intensification تقویت
corroboration تقویت
furtherance تقویت
auxesis تقویت
afforcement تقویت
reinforcement تقویت
alimentation تقویت
gains تقویت
gained تقویت
invigoration تقویت
amplification تقویت
gain تقویت
ciphony رمز کردن پیامهای تلفنی مکالمات رمز شده
augmentor تقویت کننده
bolsters تقویت کردن
partial rienforcement تقویت سهمی
continuous reinforcement تقویت پیاپی
reinforced تقویت شده
interval reinforcement تقویت فاصلهای
voltage amplification تقویت ولتاژ
bolstered تقویت کردن
bolster تقویت کردن
augmentation تقویت کردن
web stiffness تقویت جان
undergird تقویت کردن
alternative reinforcement تقویت متناوب
social reinforcement تقویت اجتماعی
rallied تقویت کردن
propped تقویت قائم
abetted تشویق تقویت
abetting تشویق تقویت
gas multiplication تقویت گاز
transverse bracing تقویت عرضی
support تقویت تایید
subsidiaries تقویت کننده
relays تقویت کردن
intermittent reinforcement تقویت ناپیاپی
delayed reinforcement تقویت درنگیده
abets تشویق تقویت
corroborated تقویت کردن
bar reinforcement تقویت میله
conjunctive reinforcement تقویت عطفی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com