Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
chain hob
دستگاه فرز غلطکی زنجیرهای
Other Matches
plain milling cutter
دستگاه فرز غلطکی
plate mill
دستگاه فرز غلطکی
hobbing machine
دستگاه فرز غلطکی
slab milling cutter
دستگاه فرز غلطکی
plate milling stand
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
double frame hobbing machine
دستگاه فرز غلطکی با قاب دوبل
bevel gear hob
دستگاه فرز غلطکی چرخ دندانه مخروطی
ball and parallel roller bearings
یاطاقان غلطکی
cylinderical roller bearing
یاطاقان غلطکی
barrel controller
کلید غلطکی
edge mill
اسیاب غلطکی
roller bearing
بلبرینگ غلطکی
anti friction bearing
یاطاقان غلطکی
spherical roller bearing
بلبرینگ غلطکی
drum switch
کلید غلطکی
four high rolling stand
خان چهار غلطکی
slab mill
فرز کردن غلطکی
timken bearing
یاطاقان غلطکی مخروطی
four high rolling stand
مقام چهار غلطکی
bulb angle steel
فولاد نبشی غلطکی
cylinder roller thrust bearing
یاطاقان غلطکی محوری
drum type lubricating pump
پمپ روغنکاری نوع غلطکی
sequential
زنجیرهای
serial
زنجیرهای
serials
زنجیرهای
chained
زنجیرهای
chaining
زنجیرهای
chaining search
جستجوی زنجیرهای
serial reproduction
بازافرینی زنجیرهای
chain reaction
واکنش زنجیرهای
stitch welding
جوش زنجیرهای
chain reactions
واکنش زنجیرهای
cascade control
کنترل زنجیرهای
serial learning
یادگیری زنجیرهای
chaining
زنجیرهای کردن
chain reflex
بازتاب زنجیرهای
chain work
کار زنجیرهای
chained list
لیست زنجیرهای
chained printing
چاپ زنجیرهای
chained
زنجیرهای کردن
chained reinforcement
تقویت زنجیرهای
serial anticipation
پیش بینی زنجیرهای
backward chaining
زنجیرهای کردن وارونه
catenary suspension
اویز انداری زنجیرهای
ideokinetic apraxia
کنش پریشی زنجیرهای
exchange buffering
زنجیرهای کردن داده
board clamps
بست زنجیرهای عرشه ناو
pos systems
فروشگاههای زنجیرهای وسوپرمارکتها که اخیرا " ازسیستمهای POS استفاده می کنند
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
conurbations
شهرهای زنجیرهای شهرهای پیوسته
multiple stores
فروشگاههای بزرگ فروشگاههای زنجیرهای
conurbation
شهرهای زنجیرهای شهرهای پیوسته
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
gun slide
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
transducer
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
units
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
double row spot welding
جوشکاری نقطهای زنجیرهای جوشکاری نقطهای دوردیفه
direct access storage device
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
intercept receiver
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
insulation testing apparatus
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
column grinder
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
laser linescan
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
telephone repeater
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
survey meter
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
preset vector
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
declination constant
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
traversing mechanism
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
systems
دستگاه
devices
دستگاه
unit
دستگاه
units
یک دستگاه
units
دستگاه
device code
کد دستگاه
system
دستگاه
apparatus
دستگاه
device
دستگاه
nervous systems
دستگاه پی
instrument
دستگاه
nervous system
دستگاه پی
utensils
دستگاه
plants
دستگاه
plant
دستگاه
appurtenance
دستگاه
organ system
دستگاه
team
یک دستگاه
teams
یک دستگاه
utensil
دستگاه
installations
دستگاه
setting up
دستگاه
mechanisms
دستگاه
equipment
دستگاه
machine
دستگاه
machined
دستگاه
sets
دستگاه
appliance
دستگاه
mechanism
دستگاه
appliances
دستگاه
set
دستگاه
machines
دستگاه
installation
دستگاه
unit
یک دستگاه
rail cambering machine
دستگاه ریل خم کن
apparatus
الت دستگاه
radio set
دستگاه رادیو
induction instrument
دستگاه القائی
reference frame
دستگاه مقایسهای
prime movers
دستگاه محرک
devices
شعار دستگاه
recuperator
دستگاه عاید
device
شعار دستگاه
recording instrument
دستگاه ضبط
induction current instrument
دستگاه القائی
gun
دستگاه تزریق
recording instrument
دستگاه ثبات
guns
دستگاه تزریق
receiving set
دستگاه گیرنده
power plant
دستگاه تولیدنیروی
printer machine
دستگاه چاپ
telegraph
دستگاه تلگراف
telegraphed
دستگاه تلگراف
telegraphing
دستگاه تلگراف
telegraphs
دستگاه تلگراف
instrumental error
خطای دستگاه
abel closed tester
دستگاه ابل
handler
یا دستگاه ذخیره
handlers
یا دستگاه ذخیره
psychic apparatus
دستگاه روانی
input device
دستگاه ورودی
power plants
دستگاه تولیدنیروی
quantized system
دستگاه کوانتایی
punching machine
دستگاه پانچ
punching machine
دستگاه منگنه
communication device
دستگاه ارتباطی
puller
دستگاه کشش
instrumental accuracy
دقت دستگاه
retorts
دستگاه تقطیر
fax (machine)
دستگاه فکس
automatic
دستگاه خودکار
automatics
دستگاه خودکار
facsimile (machine)
دستگاه فکس
separator
دستگاه تجزیه
nervous system
دستگاه عصبی
coordinates
دستگاه مختصات
nervous systems
دستگاه عصبی
fifth column
دستگاه جاسوسی
sequential device
دستگاه ترتیبی
counter recoil
دستگاه عاید
shock inducer
دستگاه ضربه زن
vibrators
دستگاه ماساژ
vibrators
دستگاه ارتعاش
leverage
دستگاه اهرمی
vibrator
دستگاه ماساژ
vibrator
دستگاه ارتعاش
non quantized system
دستگاه کلاسیک
retort
دستگاه تقطیر
honing machine
دستگاه سنگ
robot
دستگاه خودکار
robots
دستگاه خودکار
hexagonal system
دستگاه شش گوشهای
rivet gun
دستگاه پرچ
rhombohedral system
دستگاه لوزوجهی
machinery
ماشین ها دستگاه
respiratory system
دستگاه تنفسی
appendages
دستگاه فرعی
appendage
دستگاه فرعی
control gear
دستگاه کنترل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com