Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English
Persian
sampling equipment
دستگاه نمونه گیر
Search result with all words
centrifugal moisture equivalent
مقدار ابی که توسط دستگاه سانتریفوژ از یک نمونه خاک مرطوب گرفته میشود
sampling servo
دستگاه نمونه گیری خودکار
Other Matches
modules
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
module
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
acceptance sampling
نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
sampled
نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sample
نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampling
نمونه گیری برداشت نمونه
undisturbed sample
نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
natural dyes
رنگینه های طبیعی
[که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
gun slide
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
plate milling stand
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
sampled
نمونه
paradigm
نمونه
precedent
نمونه
paragon
نمونه
precedents
نمونه
typicalness
نمونه
pattern
نمونه
sample
نمونه
specimens
نمونه
specimen
نمونه
patterns
نمونه
paragons
نمونه
paradigms
نمونه
instances
نمونه
schema
نمونه
instance
نمونه
schemata
نمونه
examples
نمونه
example
نمونه
progenitor
نمونه
progenitors
نمونه
types
نمونه
typed
نمونه
format
نمونه
sampling
نمونه
modules
نمونه
representatives
نمونه
module
نمونه
exemplars
نمونه
exemplar
نمونه
formats
نمونه
type
نمونه
copyslip
نمونه
modeled
نمونه
calligraph
نمونه
breadboard
نمونه
model
نمونه
copy
نمونه
copies
نمونه
copied
نمونه
representative
نمونه
copying
نمونه
modelled
نمونه
ensample
نمونه
forme
نمونه
foretype
نمونه
strickle
نمونه
models
نمونه
coring
نمونه گیری
probability sample
نمونه احتمالاتی
archetype
نمونه اولیه
archetypes
نمونه اولیه
holotype
نمونه شاخص
parables
قیاس نمونه
cell
فرف نمونه
pilot plant
کارخانه نمونه
cells
فرف نمونه
g
نمونه معیار
gauge
سنجیدن نمونه
gauged
سنجیدن نمونه
modeling
نمونه سازی
typified
نمونه بودن
typifies
نمونه دادن
typified
نمونه دادن
typifies
نمونه بودن
prototyping
ساخت یک نمونه
protoplast
نمونه اصل
gauges
سنجیدن نمونه
pilot plant
کارگاه نمونه
pilot model
نمونه ازمایشی
parable
قیاس نمونه
samples
نمونه کالا
type of use
نمونه کاربرد
phony
مدل یا نمونه
exemplarily
بطور نمونه
foretype
نمونه قبلی
exemplification
نمونه اوری
exemplum
مثال نمونه
emulator
نمونه ساز
emulation
نمونه سازی
pattern making
نمونه سازی
free sample
نمونه مجانی
pilot production
تولید نمونه
ladle samble
نمونه پاتیل
patterning
نمونه سازی
pieces
سکه نمونه
piece
سکه نمونه
for example
برای نمونه
typify
نمونه دادن
demo
نمونه نمایشی
typicality
نمونه علامت
specimen signature
نمونه امضاء
screamer
نمونه بسیارخوب
sampling
نمونه برداری
breadboard
نمونه تابلویی
unknown sample
نمونه مجهول
sample
نمونه قراردادن
typical sample
نمونه نوعی
typical galaxy
کهکشان نمونه
typal
شبیه نمونه
test specimen
نمونه ی ازمایش
test specimen
نمونه ازمایش
typification
تعیین نمونه
test specimen
نمونه ازمایشی
test piece
نمونه ازمایش
test piece
نمونه ازمایشی
test model
نمونه ی ازمایش
sight form
نمونه رصد
biased sample
نمونه سودار
sampling
نمونه گیری
by the square
مطابق نمونه
reference pilot
نمونه مرجع
random sample
نمونه تصادفی
quota sample
نمونه سهمیه
core sample
نمونه استوانهای
typifying
نمونه بودن
typifying
نمونه دادن
representative sample
نمونه معرف
sample cell
فرف نمونه
samplery
نمونه گیری
samplery
نمونه برداری
sample size
بزرگی نمونه
sample size
حجم نمونه
vial
شیشه نمونه
sample distribution
توزیع نمونه
sample data
داده نمونه
standards
نمونه قانونی
standard
نمونه قانونی
work sample
نمونه کار
tokenism
نمونه نمایی
tokenism
نمونه کاری
typify
نمونه بودن
sample
واحد نمونه
sample
نمونه گرفتن
surveys
نمونه گیری
copy
نمونه ساختن
sample
نمونه کالا
sampled
واحد نمونه
model
نمونه اصلی
surveyed
نمونه گیری
survey
نمونه گیری
copying
نمونه ساختن
prototypes
نمونه ازمایشی
prototypes
نمونه اولیه
prototype
نمونه ازمایشی
prototype
نمونه نخستین
prototype
نمونه اولیه
modeled
نمونه اصلی
copied
نمونه ساختن
models
نمونه اصلی
sampler
نمونه بردار
samplers
نمونه بردار
polls
نمونه برداشتن
polled
نمونه برداشتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com