English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English Persian
compression riveter دستگاه پرچ فشاری
Search result with all words
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
pressure die casting machine دستگاه ریخته گری حدیدهای فشاری
pressure lubrication دستگاه روغنکاری فشاری
Other Matches
compound compression فشار مرکب حالت فشاری که دران لنگرپیچشی صفربوده وتمام تنشهای عمودی فشاری میباشند
komi فشاری
compressive فشاری
press key تکمه فشاری
push key تکمه فشاری
pressboard تخته فشاری
pression pipe لوله فشاری
pressure butt welding جوشکاری لب به لب فشاری
pressure welding جوشکاری فشاری
head ارتفاع فشاری
pressure welding جوش فشاری
push button switch تکمه فشاری
filter press صافی فشاری
achi komi دفاع فشاری
constrictor knot گره فشاری
die cast ریختن فشاری
compressive yield point حدجهمندگی فشاری
push shot ضربه فشاری
thrust bolt پیچ فشاری
snap fastener دکمه فشاری
compressive stress خستگی فشاری
compressive stress تنش فشاری
force feed oiler روغندان فشاری
compressive load application بار فشاری
filterpress پالونه فشاری
compression wave موج فشاری
duplex pressure proportioner مخلوط کن دو فشاری
force pump تلمبه فشاری
compression spring فنر فشاری
data compaction داده فشاری
push button دکمه فشاری
push button کلید فشاری
thumb دگمه فشاری
thumbed دگمه فشاری
compression flange عضو فشاری
thumbing دگمه فشاری
thumbs دگمه فشاری
hard board تخته فشاری
head pressure ارتفاع فشاری
compression flange سپر فشاری
compression molding قالبگیری فشاری
compression stress تنش فشاری
pressure sweeping روبیدن فشاری
compression strength استحکام فشاری
push ضربه فشاری
pressure device ماسوره فشاری
compression strength تاب فشاری
pushes ضربه فشاری
pushed ضربه فشاری
compression strength توان فشاری
compression strength مقاومت فشاری
pressure fraction کسر فشاری
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
pressure weld جوش دادن فشاری
net push ضربه فشاری از لب تور
barometric altimeter ارتفاع سنج فشاری
compression molding ریخته گری فشاری
pressure device عامل فشاری مین
mae west جلیقه نجات فشاری
cold pressed forging اهنگری فشاری سرد
cold pressure welding جوشکاری فشاری سرد
compression specimen نمونه ازمایش فشاری
compression test specimen نمونه ازمون فشاری
pressure weldable قابل جوشکاری فشاری
centralized oil shot system روغنکاری متمرکز فشاری
fumikumi لگد فشاری به پایین
resistance pressure welding جوشکاری فشاری مقاومتی
compressive yield point نقطه لهیدگی فشاری
thrust hardness درجه سختی فشاری
firing pressure device ماسوره فشاری مین
press cutting برش دهنده فشاری
standard size whole brick اجر فشاری معمولی
brass pressure casting برنج ریختگی فشاری
press casting ریخته گری فشاری
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
tobi komi ضربه فشاری پا در حال پرش
drag in <idiom> پا فشاری روی موضوع دیگری
thermit pressure welding روش جوشکاری فشاری الومینوترمیتی
pieze واحد فشاری در سیستم غیرمتریک
alumino thermit pressure welding جوشکاری فشاری الومینو-ترمیتی
thermit pressure welding روش جوشکاری فشاری حرارتی
molten metal pressure welding روش جوشکاری ذوبی-فشاری
superincumbent دارای فشار زیاد فشاری
pitometer log سرعت سنج فشاری پیتومتری
press cast process فرایند ریخته گری فشاری
pressure casting قطعه ریخته گری فشاری
pressure die casting ریخته گری حدیدهای فشاری
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
pressure die casting process فرایند ریخته گری حدیدهای فشاری
bend خمش فشاری انحنای لوله زانویی
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
rolling press الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
bang صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banged صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banging صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bangs صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
drill press متهای که با فشار دست یاماشین چیزی را حفر میکند مته فشاری
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
brace گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
braced گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
constant temperature pressure welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
dial up استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
pascal's law هرگاه فشاری بریک نقطه از مایع وارد شود ان فشار عینا" به تمام نقاط مایع منتقل میشود
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
compressive strength قابلیت یک جسم برای مقاومت در برابر نیروی فشاری یانیرویی که گرایش به فشردن موتاه کردن و متراکم کردن ان دارد
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
apparatus دستگاه
plants دستگاه
device دستگاه
plant دستگاه
appurtenance دستگاه
team یک دستگاه
utensil دستگاه
teams یک دستگاه
instrument دستگاه
utensils دستگاه
system دستگاه
nervous systems دستگاه پی
nervous system دستگاه پی
devices دستگاه
systems دستگاه
setting up دستگاه
machines دستگاه
machined دستگاه
set دستگاه
installation دستگاه
equipment دستگاه
unit دستگاه
units یک دستگاه
units دستگاه
organ system دستگاه
mechanism دستگاه
mechanisms دستگاه
unit یک دستگاه
installations دستگاه
machine دستگاه
device code کد دستگاه
sets دستگاه
appliance دستگاه
appliances دستگاه
telegraphing دستگاه تلگراف
telegraphs دستگاه تلگراف
devices شعار دستگاه
abel closed tester دستگاه ابل
system of units دستگاه واحدها
psychic apparatus دستگاه روانی
device شعار دستگاه
tar spraying machine دستگاه قطرانپاش
gun دستگاه تزریق
guns دستگاه تزریق
puller دستگاه کشش
power plant دستگاه تولیدنیروی
power plants دستگاه تولیدنیروی
punching machine دستگاه پانچ
counter recoil دستگاه عاید
telephone equipment دستگاه تلفن
punching machine دستگاه منگنه
telegraph apparatus دستگاه تلگراف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com