Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
producers cooperative company
شرکت تعاونی تولید
Other Matches
cooperative society
شرکت تعاونی
cooperative company
شرکت تعاونی
mutual company
شرکت تعاونی
cooperative
شرکت تعاونی
consumers cooperative company
شرکت تعاونی مصرف
suppliers
شرکت تولید کننده
supplier
شرکت تولید کننده
producers
شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
producer
شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
ibm personal system/
IBخانوادهای از سیستمهای ریزکامپیوتر تولید شده توسط شرکت
pcm
تلفیق رمزضربان Compatible Plug شرکت تولید تجهیزات کامپیوتری anufacturerodulation
Quantel
شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند
pcm
شرکت تولید کننده تختههای جانبی که سازگار کامپیوتر تولیدکننده دیگر باشند
COMPAQ
شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود
adobe
شرکت نرم افزاری که محصولات Acrobat و ATM و PostScript را تولید کرده است
atari
نام نوعی از کامپیوترهای شخصی و وسائل جانبی مشهور که توسط شرکت ATARI تولید میشود
Novell
شرکت بزرگ که نرم افزار شبکه تولید می :ند. و برای سیستم عامل Netware معروف است که روی سرور PC اجرا میشود
Kaleida Labs
شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
friendly
تعاونی
cooperative
تعاونی
friendliest
تعاونی
friendlies
تعاونی
friendlier
تعاونی
co-ops
تعاونی
mutual
تعاونی
co-op
تعاونی
co op
تعاونی
symbiosis
زندگی تعاونی
cooperative therapy
درمان تعاونی
co operative societies
شرکتهای تعاونی
co operative societies
انجمنهای تعاونی
multiple therapy
درمان تعاونی
co-operative societies
شرکتهای تعاونی
communed
اجتماع تعاونی
communing
اجتماع تعاونی
communes
اجتماع تعاونی
commune
اجتماع تعاونی
co-operative societies
انجمنهای تعاونی
c & f
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
phalanstery
روابط تعاونی اجتماعی
letterheads
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
savings and loan association
صندوق پس انداز تعاونی ورهنی
capacity cost
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
limited company
شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
constituent company
شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
embryophyte
گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
pilot line operation
کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
component
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
components
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
producer's goods
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
friendly society
انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
friendly societies
انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
seconding
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
euler theorem
در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
international finance corporation
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company
شرکت مادر شرکت مرکزی
private
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
production overheads
هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
outsource
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
increasing cost industry
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
planar
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
derived demand
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
cost fraction
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
declassified cost
هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
oem
شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
paperless
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
houses
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
matrix
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrixes
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
business group
شرکت سهامی
[شرکت]
body corporate
شرکت شرکت سهامی
acceleration principle
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
spermary
غده تولید کننده منی محل تولید منی
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
family
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
mixed capitalism
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
fullest
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
gnp gap
شکاف تولید ناخالص ملی اختلاف بین تولید ناخالص ملی واقعی وتولیدناخالص ملی بالقوه
half
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
component command
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
producers burden of tax
بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
association
شرکت
company
شرکت
associations
شرکت
firm
شرکت
businesses
شرکت
corporations
شرکت
corporation
شرکت
hand
شرکت
handing
شرکت
business
شرکت
firms
شرکت
firmest
شرکت
participation
شرکت
firmer
شرکت
partnerships
شرکت
incorporation
شرکت
partnership
شرکت
companies
شرکت
contribution
شرکت
contributions
شرکت
enterprise
شرکت
consociation
شرکت
fellowsh
شرکت
house
شرکت
housed
شرکت
houses
شرکت
enterprises
شرکت
cahoot
شرکت
EIS
ول شرکت
concerns
شرکت
concern
شرکت
commercial company
شرکت تجاری
proportional liability partnership
شرکت نسبی
contributor
شرکت کننده
contributors
شرکت کننده
participating
شرکت کننده
certificate of incorporation
شرکت نامه
champerty
شرکت در دعوا
a stand-alone company
یک شرکت مستقل
commercial firm
شرکت تجارتی
participant
شرکت کننده
participation
شرکت در جرم
compulsory partnership
شرکت قهری
complicity
شرکت در جرم
subsidiary company
شرکت فرعی
company union
اتحادیه شرکت
participation
شرکت کردن
private corporation
شرکت خصوصی
private company
شرکت خصوصی
company secretary
منشی شرکت
company network
شبکه شرکت
company law
قوانین شرکت
proprietary company
شرکت خصوصی
entry
شرکت کننده
associated company
شرکت وابسته
shipping agent
شرکت حمل
shipping company
شرکت کشتیرانی
sit out
شرکت نداشتن در
artieles of association
شرکت ناور
stock company
شرکت سهامی
aiding and abetting
شرکت در جرم
articles of assosiation
اساسنامه شرکت
equity
حق صاحبان شرکت
equities
حق صاحبان شرکت
unity
وحدت شرکت
article of association
اساسنامه شرکت
take a hand at
شرکت کردن در
article of a company
اساسنامه شرکت
associative
شرکت پذیر
business
شرکت تجاری
partaking
شرکت کردن
founder
موسس شرکت
partakes
شرکت کردن
partaken
شرکت کردن
partake
شرکت کردن
entrepreneurs
موسس شرکت
entrepreneur
موسس شرکت
founders
موسس شرکت
foundering
موسس شرکت
foundered
موسس شرکت
branch of a company
شعبه شرکت
acting company
شرکت عامل
associativity
شرکت پذیری
businesses
شرکت تجاری
affiliated company
شرکت وابسته
tandy corporation
شرکت Tandy
joint stock
شرکت سهامی
stand-ins
شرکت کردن
stand-in
شرکت کردن
stand in
شرکت کردن
participates
شرکت کردن
participated
شرکت کردن
participate
شرکت کردن
ncr corporation
شرکت NCR
holding company
شرکت مرکزی
go into
شرکت کردن در
giant corporation
شرکت بزرگ
pall bearer
شرکت میکند
contribute
شرکت کردن
contributed
شرکت کردن
contributes
شرکت کردن
principal
شرکت اصلی
principals
شرکت اصلی
inveluntary partnership
شرکت قهری
invalidation of company
بطلان شرکت
intel corporation
شرکت اینتل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com