English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
inductive coupling شفت مکانیکی که توسط اتصالات مغناطیسی میچرخد
Other Matches
turbostarter استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
supercharger شارژری که توسط میل لنگ وچرخدنده افزاینده و یاتوربینی که در مجرای اگزوزقرارگرفته میچرخد و دانسیته هوا را افزایش میدهد
teleconferencing بحث بین کاربران راه دور با استفاده از اتصالات کامپیوتری توسط مودم یا شبکه
actuator وسیله مکانیکی که توسط سیگنال خارجی قابل کنترل است
ultrasonic inspection متد تست غیرمخرب که در انهاترکها توسط ناپیوستگی انتشار امواج نوسانات مکانیکی در فلز اشکار میشود
lifter وسیله مکانیکی که نور مغناطیسی را از نوک هنگام برگشت نور جدا میکند
analytical engine ماشین محاسب مکانیکی که توسط Babbage Charles ایجاد شد که اصول اولیه کامپیوترهای دیجیتالی چند منظوره ابتدایی را پیاده کرد
magnetic delay تاخیر توسط حافظه مغناطیسی
floppy discs مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است
floppies مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است
floppy disks مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است
floppy disk مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است
floppy مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است
ISP شرکتی که حاوی یکی از اتصالات داغی است که اتصالات اینترنت و فروش را ممکن می سازد تا کاربران خصوصی از طریق آن به اینترنت دستیابی داشته باشند
marks نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
mark نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
mechanising با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizes با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanize با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanised با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanises با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizing با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
magnetic tapes ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
magnetic tape ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
mechanicalism عقیده به دخالت عمل مکانیکی در کیفیات فاهر و طبیعی عمل مکانیکی
magnetic induction چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
source مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
sectors کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sector کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
medium مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
softer که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
mediums مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
soft که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softest که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
ferromagnetic material هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tape پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tapes پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
record گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
tapes پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
magnetic ink character recognition تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
degauss پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
tape پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
taped پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
processor وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
readable آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
magnetic skin effect جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
digital read out نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
air turbine starter استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
magnetic blowout خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
pull down menu فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
permalloy خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
moorings اتصالات
fittings اتصالات
connections اتصالات
lashings اتصالات
fitting اتصالات
gas plasma display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
shear connections اتصالات برشی
electrical connections اتصالات الکتریکی
distribution board تابلوی اتصالات
gold contacts اتصالات الکتریکی
magnaflux نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
magnetic deflector یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
magnetic ritation گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
magnetic flow فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic reluctance مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
accumulator switchboard تابلوی اتصالات اکومولاتور
top hamper اتصالات فوقانی ناو
telephone switching technique اصول اتصالات تلفنی
fasteners اتصالات اتصال دهنده
grout ملاط پرکننده اتصالات
environment متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environments متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menus برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menu برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
virtual که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
telephone switchboard قفسه اتصالات مراکز تلفن خودکار
pins اتصالات فلزی کوچک روی یک DIP
ieee استاندارد بیان کننده اتصالات داده با......... و........
magnetic flux density چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
cable تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
brake rigging اتصالات ترمز لوکوموتیو تقویت کنندههای ترمزلوکوموتیو
cabled تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
networking اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
network اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
networks اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
motherboard که حاوی بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای دیگر است
bsc استاندارد برای اتصالات ارتباطی رسانههای با سرعت متوسط / بالا
breakout box وسیلهای وضیعت خط وط بین واسط ه ها یا کابل ها یا اتصالات را نشان میدهد
gadgets مکانیکی
mechanical مکانیکی
gadget مکانیکی
mechnical مکانیکی
jumpers مدار یا وسیلهای که وضعیتهای آن با اعمال اتصالات مختلف قابل انتخاب است
synchronous شبکهای که تمام اتصالات آن با یک سیگنال زمان بندی همان شده است
panels تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید
jumper مدار یا وسیلهای که وضعیتهای آن با اعمال اتصالات مختلف قابل انتخاب است
panel تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید
mechanical efficiency راندمان مکانیکی
grab crane بیل مکانیکی
forklift track بیل مکانیکی
mechanical drawing ترسیم مکانیکی
mechanical de icing یخ زدایی مکانیکی
mechanical advantage مزیت مکانیکی
ultrasonic نوسانات مکانیکی
mechanic recepter گیرنده مکانیکی
power shovel بیل مکانیکی
actuator عملگر مکانیکی
grab bucket بیل مکانیکی
grab excavator بیل مکانیکی
mechanical stabilization تثبیت مکانیکی
mechanical stimulation تحریک مکانیکی
mechanical translation ترجمه مکانیکی
robot ادم مکانیکی
mechanicalness خاصیت مکانیکی
mechanician هنرور مکانیکی
mechanotherapy معالجه مکانیکی
bucket بیل مکانیکی
robots ادم مکانیکی
mechanical stabilization استوارسازی مکانیکی
mechanical efficiency بازده مکانیکی
mechanical efficiency کارایی مکانیکی
mechanical resolution تراکم مکانیکی
mechanical energy انرژی مکانیکی
mechanical equipment تجهیزات مکانیکی
mechanisms اجزاء مکانیکی
mechanism اجزاء مکانیکی
mechanical properties خواص مکانیکی
buckets بیل مکانیکی
shovel بیل مکانیکی
automatons ادم مکانیکی
contact sweeping روبیدن مکانیکی
shoveling بیل مکانیکی
shovelled بیل مکانیکی
shovelling بیل مکانیکی
dynamic viscosity گرانروی مکانیکی
shovels بیل مکانیکی
automaton ادم مکانیکی
absolute viscosity گرانروی مکانیکی
mechanic هنرور مکانیکی
crane shovel بیل مکانیکی
shoveled بیل مکانیکی
dashpot خفه کن مکانیکی
contact mine مین مکانیکی
mechanically بطور مکانیکی
BACS سیستم حمل پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری در یک شبکه امن
redundancy اتصالات اضافی بین نقاط که امکان ادامه عملیات در حین خرابی میدهد
matrixes روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
microsoft اتصالات پایگاه داده به اینترنت و پست الکترونیکی به ویژه برای کاربران ویندوز
architecture فاهر و اتصالات سخت افزار داخلی کامپیوتر و ارتباطات منط قی بین CPU
redundancies اتصالات اضافی بین نقاط که امکان ادامه عملیات در حین خرابی میدهد
matrix روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
mechanisms عوامل مکانیکی مکانیزم
mechanical data processing پردازش داده مکانیکی
mechanical analysis تجزیه مکانیکی خاک
gadgetry وسایل کوچک مکانیکی
motor منبع نیروی مکانیکی
power rammer زمین کوب مکانیکی
fractional sampling نمونه گیری مکانیکی
motors منبع نیروی مکانیکی
fan blower بادزن مکانیکی یاماشینی
grab bucket crane جرثقیل با بیل مکانیکی
motored منبع نیروی مکانیکی
mechanism عوامل مکانیکی مکانیزم
elision باقوه مکانیکی شکستن
mechanical equivalent of heat هم ارز مکانیکی گرما
motor- منبع نیروی مکانیکی
bankers automated clearance system سیستم انتقال پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری دریک شبکه امن
fusible read only memory MORP که از ماتریسی از اتصالات موجود تشکیل شده که به طور انتخابی به برنامه وصل می شوند
mechanical move حرکت مکانیکی یا فاهری شطرنج
electronic یچ انتخاب شده و نه با روشهای مکانیکی
boom بازدی جرثقیل یا بیل مکانیکی
shovelful حجم و اندازه بیل مکانیکی
static equilibrium تعادل مکانیکی [فیزیک] [مهندسی]
booms بازدی جرثقیل یا بیل مکانیکی
booming بازدی جرثقیل یا بیل مکانیکی
boomed بازدی جرثقیل یا بیل مکانیکی
mechanical equilibrium تعادل مکانیکی [فیزیک] [مهندسی]
microcomputer تخته مدار چاپی اصی سیستم که بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای جانبی و... را دارد
edges اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
edge اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
Internet می را می سازد که اینترنت و اتصالات فروش را آماده میکند تا کاربران خصوصی به آنها دسترسی داشته باشند
groupware نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
magnetic nuclear resonance تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
magnetic flux فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
reluctivity مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
dispersion پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
MNP 0 پروتکل تصحیح خطای ارتباطی که میتواند داده راحتی روی اتصالات تلفن ضعیف منتقل کند
HSSI اتصالات سری که داده را تا نرخ مگابایت در ثانیه ارسال میکند. که در برخی شبکههای گسترده به کار می رود
thin Ethernet شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل loaxial و اتصالات BNC و محدود به چند متری میشود
materiel قسمت مادی یا مکانیکی هنر تکنیک
thermodynamics مبحث فعالیت مکانیکی ورابطه ان باحرارت
power اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
powered اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
workbench میز کار مکانیکی و نجاری وغیره
powering اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
mechanical sweep مین جمع کنی باوسایل مکانیکی
powers اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com