English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (18 milliseconds)
English Persian
hit ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
Other Matches
away بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
crossest ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross ضربه هوک پس از ضربه حریف
gain ground ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
force تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forcing تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
hinders جلوگیری از ضربه زدن حریف
hindered جلوگیری از ضربه زدن حریف
hinder جلوگیری از ضربه زدن حریف
shoulder block سد کردن حریف با ضربه شانه
holding and hitting گرفتن حریف و ضربه زدن
double touch ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
hindering جلوگیری از ضربه زدن حریف
trompement گریز شمشیرباز از ضربه حریف
double hi ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
indian check سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
hack ضربه خطای دست به بازوی حریف
hacked ضربه خطای دست به بازوی حریف
hacks ضربه خطای دست به بازوی حریف
stationary tactics دردروازه ضربه ازاد از حریف گرفتن
high sticking بالابردن چوب و ضربه زدن به حریف
hits به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
speared ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
loop drive ضربه باپیچش زیاد نزدیک تور حریف
spear ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
spearing ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
hit به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hitting به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
spears ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
rear takedown with outside leg tackle گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
put away ضربه محکم از بالای سر حذف حریف اسمش
gimme ضربه اهدایی به حریف روی چمن کوتاه گلف
squib kick ضربه کوتاه با پا که به اسانی به دست تیم حریف نیفتد
knockout با ضربت بیهوش کنندهای حریف رابزمین زدن ضربه فنی
icing ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
knockouts با ضربت بیهوش کنندهای حریف رابزمین زدن ضربه فنی
holds گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
hold گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
croquet بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
clinched نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinch نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinching نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinches نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
blast ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
blasts ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
take croquet ضربه زدن با گذاشتن گوی خود کنار گوی حریف
punt ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
teeing منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tee منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teed منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tees منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
skate off حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
sclaff ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
kick off ضربه اغاز بازی
kickoff ضربه اغاز بازی
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
tee shot ضربه از نقطه شروع بازی گلف
grossed تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
grosser تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
mulligan ضربه ازاد در بازی غیررسمی گلف
grosses تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
grossest تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
grossing تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
gross تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
placekick ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
assaults حمله بدنی به حریف
assault حمله بدنی به حریف
assaulted حمله بدنی به حریف
personal foul خطای بدنی به حریف
netball بازی شبیه به والیبال با گرفتن و انداختن توپ بجای ضربه زدن
putts ضربه برای انداختن به سوراخ
kickable اسان برای ضربه زدن با پا
putted ضربه برای انداختن به سوراخ
putt ضربه برای انداختن به سوراخ
face off رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
gather shot ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
addressed اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
addresses اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
address آماده شدن برای ضربه یا هدفگیری
underhook گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
safety بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
approaches ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
rugby point 3 امتیاز برای ضربه ازاد یاضربه پنالتی
in distance نزدیک بودن شمشیرباز برای ضربه زدن
approached ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
approach ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
break shot نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
webbing نوارهای داخل کلاهخود برای کاستن فشار ضربه
back-up اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
back up اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
drag bunt ضربه با ثابت نگهداشتن چوب برای دویدن به پایگاه
chopped ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
scalper پوشش روی پا و سم عقبی برای حفافت از ضربه پای جلو
chop ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
doubled ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
double ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
quick kick کوشش در ضربه زدن با پا درضمن پاس برای کسب موقعیت بهتر
doubled up ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
lay up ضربه زدن به مسافت کوتاهتر از عادی برای اجتناب از افتادن ان در مانع
chop کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
chopped کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
guards چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guard چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guarding چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
head and arm هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
loop حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
looped حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loops حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
overstriking توانایی یک چاپگر نسخه چاپی برای ضربه مکرر زدن به کاراکتربه منظور تولید حالت نمایانتری از ان
touch football نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
playing the man بازی با حریف
outplay بازی بهتر از حریف
sparring partner حریف مشت بازی
rugby point امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
free drop برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
man up بازی با یک نفر بیشتر از تعدادافراد حریف
open ice قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
side sweep and over under گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
wrong-foot باعث بر هم خوردن تعادل حریف در یک بازی ورزشی شدن.
impact ضربه
impacts ضربه
pop ضربه
interrupter ضربه گر
antiknock ضد ضربه
left ضربه چپ
pops ضربه
popped ضربه
butt joint ضربه
impluse ضربه
mishit ضربه بد
flaps ضربه
flapped ضربه
thudding ضربه
thud ضربه
blow ضربه
blows ضربه
tits ضربه
thudded ضربه
stroke ضربه
strokes ضربه
tit ضربه
stroked ضربه
stroking ضربه
thuds ضربه
kicks ضربه
flap ضربه
collisions ضربه
collision ضربه
shot ضربه
shots ضربه
impulse ضربه
kicking ضربه
kick ضربه با پا
kick ضربه
kicked ضربه با پا
kicked ضربه
kicking ضربه با پا
kicks ضربه با پا
surges ضربه
brunt ضربه
bonk ضربه بر سر
bonked ضربه بر سر
bonking ضربه بر سر
whang ضربه
double kick دو ضربه پی در پی
head ضربه با سر
bonks ضربه بر سر
pushes ضربه
pulsed ضربه
pulse ضربه
hacks ضربه
slugger ضربه زن
pushed ضربه
hacked ضربه
hack ضربه
sole kick ضربه با کف پا
sole of the foot kick ضربه با کف پا
shocked ضربه
yee jupkki ضربه پا
sole trap ضربه با کف پا
shock ضربه
strikeless بی ضربه
shockproof ضد ضربه
shock proof ضد ضربه
push ضربه
impulses ضربه
butting ضربه با سر
shocks ضربه
surge ضربه
surged ضربه
cherries ضربه ناموفق
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com