Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (24 milliseconds)
English
Persian
hit
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
Other Matches
away
بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
crossest
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser
ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross
ضربه هوک پس از ضربه حریف
gain ground
ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
force
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forcing
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
hinders
جلوگیری از ضربه زدن حریف
hindered
جلوگیری از ضربه زدن حریف
hinder
جلوگیری از ضربه زدن حریف
shoulder block
سد کردن حریف با ضربه شانه
holding and hitting
گرفتن حریف و ضربه زدن
double touch
ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
hindering
جلوگیری از ضربه زدن حریف
trompement
گریز شمشیرباز از ضربه حریف
double hi
ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
indian check
سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
hack
ضربه خطای دست به بازوی حریف
hacked
ضربه خطای دست به بازوی حریف
hacks
ضربه خطای دست به بازوی حریف
stationary tactics
دردروازه ضربه ازاد از حریف گرفتن
high sticking
بالابردن چوب و ضربه زدن به حریف
hits
به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
speared
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
loop drive
ضربه باپیچش زیاد نزدیک تور حریف
spear
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
spearing
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
hit
به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hitting
به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
spears
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
rear takedown with outside leg tackle
گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
put away
ضربه محکم از بالای سر حذف حریف اسمش
gimme
ضربه اهدایی به حریف روی چمن کوتاه گلف
squib kick
ضربه کوتاه با پا که به اسانی به دست تیم حریف نیفتد
knockout
با ضربت بیهوش کنندهای حریف رابزمین زدن ضربه فنی
icing
ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
knockouts
با ضربت بیهوش کنندهای حریف رابزمین زدن ضربه فنی
holds
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
hold
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
croquet
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
clinched
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinch
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinching
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinches
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
blast
ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
blasts
ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
take croquet
ضربه زدن با گذاشتن گوی خود کنار گوی حریف
punt
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
teeing
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tee
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teed
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tees
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
skate off
حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
sclaff
ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
kick off
ضربه اغاز بازی
kickoff
ضربه اغاز بازی
shank
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
tee shot
ضربه از نقطه شروع بازی گلف
grossed
تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
grosser
تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
mulligan
ضربه ازاد در بازی غیررسمی گلف
grosses
تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
grossest
تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
grossing
تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
gross
تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
butted
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
placekick
ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
assaults
حمله بدنی به حریف
assault
حمله بدنی به حریف
assaulted
حمله بدنی به حریف
personal foul
خطای بدنی به حریف
netball
بازی شبیه به والیبال با گرفتن و انداختن توپ بجای ضربه زدن
putts
ضربه برای انداختن به سوراخ
kickable
اسان برای ضربه زدن با پا
putted
ضربه برای انداختن به سوراخ
putt
ضربه برای انداختن به سوراخ
face off
رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
gather shot
ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
addressed
اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
addresses
اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
address
آماده شدن برای ضربه یا هدفگیری
underhook
گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
safety
بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
approaches
ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
rugby point
3 امتیاز برای ضربه ازاد یاضربه پنالتی
in distance
نزدیک بودن شمشیرباز برای ضربه زدن
approached
ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
approach
ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
break shot
نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
webbing
نوارهای داخل کلاهخود برای کاستن فشار ضربه
back-up
اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
back up
اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
drag bunt
ضربه با ثابت نگهداشتن چوب برای دویدن به پایگاه
chopped
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
scalper
پوشش روی پا و سم عقبی برای حفافت از ضربه پای جلو
chop
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
doubled
ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
double
ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
quick kick
کوشش در ضربه زدن با پا درضمن پاس برای کسب موقعیت بهتر
doubled up
ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
lay up
ضربه زدن به مسافت کوتاهتر از عادی برای اجتناب از افتادن ان در مانع
chop
کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
chopped
کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
guards
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guard
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guarding
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
head and arm
هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
loop
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
looped
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loops
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
overstriking
توانایی یک چاپگر نسخه چاپی برای ضربه مکرر زدن به کاراکتربه منظور تولید حالت نمایانتری از ان
touch football
نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
playing the man
بازی با حریف
outplay
بازی بهتر از حریف
sparring partner
حریف مشت بازی
rugby point
امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
free drop
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
man up
بازی با یک نفر بیشتر از تعدادافراد حریف
open ice
قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
side sweep and over under
گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
wrong-foot
باعث بر هم خوردن تعادل حریف در یک بازی ورزشی شدن.
impact
ضربه
impacts
ضربه
pop
ضربه
interrupter
ضربه گر
antiknock
ضد ضربه
left
ضربه چپ
pops
ضربه
popped
ضربه
butt joint
ضربه
impluse
ضربه
mishit
ضربه بد
flaps
ضربه
flapped
ضربه
thudding
ضربه
thud
ضربه
blow
ضربه
blows
ضربه
tits
ضربه
thudded
ضربه
stroke
ضربه
strokes
ضربه
tit
ضربه
stroked
ضربه
stroking
ضربه
thuds
ضربه
kicks
ضربه
flap
ضربه
collisions
ضربه
collision
ضربه
shot
ضربه
shots
ضربه
impulse
ضربه
kicking
ضربه
kick
ضربه با پا
kick
ضربه
kicked
ضربه با پا
kicked
ضربه
kicking
ضربه با پا
kicks
ضربه با پا
surges
ضربه
brunt
ضربه
bonk
ضربه بر سر
bonked
ضربه بر سر
bonking
ضربه بر سر
whang
ضربه
double kick
دو ضربه پی در پی
head
ضربه با سر
bonks
ضربه بر سر
pushes
ضربه
pulsed
ضربه
pulse
ضربه
hacks
ضربه
slugger
ضربه زن
pushed
ضربه
hacked
ضربه
hack
ضربه
sole kick
ضربه با کف پا
sole of the foot kick
ضربه با کف پا
shocked
ضربه
yee jupkki
ضربه پا
sole trap
ضربه با کف پا
shock
ضربه
strikeless
بی ضربه
shockproof
ضد ضربه
shock proof
ضد ضربه
push
ضربه
impulses
ضربه
butting
ضربه با سر
shocks
ضربه
surge
ضربه
surged
ضربه
cherries
ضربه ناموفق
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com