Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English
Persian
fetch ahead
فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
Other Matches
statitizing
فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
push pop stack
ثباتی که اطلاعات را ازشمارنده برنامه گرفته ومکانهای ادرس دستورالعمل را بر مبنای "انکه اول رفته اخر خارج شود" ذخیره میکند
shift instruction
دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
sweepers
اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
sweeper
اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
last in , first out
اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
briefing direction
دستورالعمل اجرای توجیه دستورالعمل جلسه توجیهی
Lilos
اخرین صادره از اخرین وارده
closing date
اخرین روز اخرین فرصت
Lilo
اخرین صادره از اخرین وارده
pause instruction
دستورالعمل وقفه دستورالعمل توقف
instruction counter
شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
arithmetic instruction
دستورالعمل محاسباتی دستورالعمل حسابی
fetched
واکشی
fetch
واکشی
fetches
واکشی
fetch phase
مرحله واکشی
fetch cycle
چرخه واکشی
bell lap
زنگ اخرین دور مسابقه دوچرخه سواری صدای زنگ در اخرین دور دو
final bomb release line
اخرین خط رهایی بمب اخرین خط پرتاب بمب
final protective line
خط اخرین اتشهای حفافتی اخرین خط حفافتی
that which
انکه
one who
انکه
or
یا انکه
encke
انکه
whoever
هر انکه
he who
انکه
seventhly
هفتم انکه
before
پیش انکه
while
حال انکه
for one thing
<adv.>
یکی انکه
imprlmis
نخست انکه
imprimis
اول انکه
on one side
<adv.>
یکی انکه
on the one hand
<adv.>
یکی انکه
provided
بشرط انکه
in the second place
دوم انکه
provided
مشروط به انکه
that
که برای انکه
even if
ولو انکه
secondly
دوم انکه
tenthly
دهم انکه
for one thing
یکی انکه
ninthly
نهم انکه
on the condition that
به شرط انکه
beta software
نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
innocuously
بی انکه گزندی رساند
inoffensively
بی انکه زننده باشد
his reputed son died
انکه پس اوبشمارمیرفت مرد
his reputed son died
انکه مشهوربودپسراوست مرد
harmlessly
بی انکه اسیبی رساند
without his knowing it
بدون انکه بداند
lastly
اخر از همه انکه
terminate
تمام شدن تمام کردن
terminated
تمام شدن تمام کردن
terminates
تمام شدن تمام کردن
on cne's own initiative
بی انکه کسی گفته باشد
frothily
بی انکه مغزیامعنی داشته باشد
out of sigt out of mind
از دل برود هر انکه از دیده برفت
ineffectively
بی انکه اثری داشته باشد
irrelatively
بی انکه وابستگی داشته باشد
affimable
شایسته انکه بطورقطع گفته شود
numbly
بی انکه حس داشته باشد یا تکان خورد
for no p reason
بی انکه دلیل خاصی داشته باشد
inartistically
بی انکه نشان هنراز ان نمایان باشد
pointlessly
بی انکه معنی ویژه یا لطفی داشته باشد
inefficaciously
ناسودمندانه بی انکه سودیا فایدهای داشته باشد
affirmance
افهارسخنی بقیدراستی وقطعیت بی انکه سوگندی بخورند
orthopaedy
معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
parathesis
پیوند دو واژه بی انکه تغییری درانهاروی دهد
bottommost
اخرین
to the last
تا اخرین دم
finals
اخرین
last a
اخرین
final
اخرین
lastmentioned
اخرین
profound gangrene
یعنی انکه گوشت زیادی را تباه کرده باشد
permanent set
حالت ثابت فلزپس از انکه کارکرده و فشاردیده است
inexorably
بی انکه نرم شودیا بلابه کسی گوش دهد
tag end
اخرین قسمت
nightcap
اخرین مسابقه
the last two
اخرین دوتا
bitter end
اخرین پریشانی
topnotch
اخرین نقطه
final price
اخرین قیمت
nightcaps
اخرین مسابقه
the very last drop
اخرین قطره
upshot
اخرین شماره
to the bitters end
تا اخرین دم یاحد
pis aller
اخرین چاره
match point
اخرین امتیاز
parthian glance
اخرین نگاه
match points
اخرین امتیاز
final coordination line
اخرین خط هماهنگیها
stoppress
اخرین خبر
deadlines
اخرین مهلت
deadline
اخرین مهلت
reserve price
اخرین بها
set point
اخرین امتیاز
inextremis
در اخرین مرحله
lasts
اخرین اخیر
lasted
اخرین اخیر
last
اخرین اخیر
tie-in
فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
to spray a tree
داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
tie-ins
فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
to drag in a subject
موضوعی رابدون انکه ضرورت داشته باشد بمیان اوردن
tie in
فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
deadlines
سررسید اخرین فرصت
current
فعلی اخرین اطلاعات
ultimatum
اخرین پیشنهاد قطعی
Halloween
اخرین شب ماه اکتبر
no wind position
اخرین محل هواپیما
last but not least
اخرین ولی نه کمترین
set point
اخرین امتیاز بازی
currents
فعلی اخرین اطلاعات
deadline
سررسید اخرین فرصت
bell lap
اخرین دور مسابقه
final protective fires
اخرین اتشهای حفافتی
up-to-date
حاوی اخرین اطلاعات
pis aller
اخرین پناه چاره
ultimatums
اخرین پیشنهاد قطعی
up-to-date
مطابق اخرین طرز
up to date
حاوی اخرین اطلاعات
up to date
مطابق اخرین طرز
ultimata
اخرین پیشنهاد قطعی
surrebutter
اخرین پاسخ خواهان
sack
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sacked
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sacks
حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
order
دستورالعمل
recipes
دستورالعمل
instructions
دستورالعمل
directions
دستورالعمل
procedure
دستورالعمل
functions
دستورالعمل
instruction
دستورالعمل
function
دستورالعمل
functioned
دستورالعمل
recipe
دستورالعمل
ground rule
دستورالعمل
operating manual
دستورالعمل
perscription
دستورالعمل
omega
اخرین حرف الفبای یونانی
rear point
اخرین قسمت عقب دار
her last was a son
اخرین بچهای که زایید پسربود
filo
اخرین صادره از اولین وارده
isaid in my last
در اخرین نامه خود گفتم
lifo last in first out
اولین صادره از اخرین وارده
gun lap
شلیک اخرین دور مسابقه دو
hallow een
شب اولیاء :اخرین شب ماه اکتبر
faena
اخرین ضرباتی که گاو را می کشد
i am nat my last shifts
اخرین وسیله یا تدبیر من اینست
closing prices
اخرین قیمت معامله شده
lins donawitz process
فرایند ال دی
process
فرایند
processes
فرایند
instruction mix
اختلاط دستورالعمل
no op instruction
دستورالعمل بی اثر
instruction cycle
چرخه دستورالعمل
instruction foramt
قالب دستورالعمل
instruction length
طول دستورالعمل
decision instruction
دستورالعمل تصمیمی
pull instruction
دستورالعمل بازیابی
instruction register
ثبات دستورالعمل
instruction set
مجموعه دستورالعمل
null instruction
دستورالعمل پوچ
instruction time
زمان دستورالعمل
macro instruction
درشت دستورالعمل
repetition instruction
دستورالعمل تکرار
halt instruction
دستورالعمل توقف
instruction code
رمز دستورالعمل
prescriptions
تجویز دستورالعمل
prescription
تجویز دستورالعمل
dummy instruction
دستورالعمل ساختگی
microcode
ریز دستورالعمل
decision instruction
دستورالعمل تصمیم
micro instruction
ریز دستورالعمل
entry instruction
دستورالعمل دخول
code
برنامه دستورالعمل ها
ship husbandary manual
دستورالعمل جرثقیل ها
nonexecutable statement
دستورالعمل اجراناپذیر
stop instruction
دستورالعمل توقف
object code
دستورالعمل مقصود
field order
دستورالعمل رزمی
one address instruction
دستورالعمل یک ادرسه
branch instruction
دستورالعمل انشعاب
machine instruction
دستورالعمل ماشین
privileged instruction
دستورالعمل ممتاز
call instruction
دستورالعمل فراخوانی
guidance
دستورالعمل راهنما
instruction repertoire
موجودی دستورالعمل
flight manual
دستورالعمل پرواز
computer instruction
دستورالعمل کامپیوتر
command processing
پردازش دستورالعمل
logic instruction
دستورالعمل منطقی
direction
دستورالعمل جهت
order
دستورالعمل دستور
instruction word
کلمه دستورالعمل
quasi instruction
شبه دستورالعمل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com