Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (11 milliseconds)
English
Persian
rudder bar
فرمان هواپیما
Search result with all words
gate
فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
gates
فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
cockpit
اطاق فرمان در هواپیما
cockpits
اطاق فرمان در هواپیما
aircraft scrambling
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
goldie lock
فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
Other Matches
ctrl break
در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
magna carta
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna charta
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
sound off
فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
controlled stick steering
دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
stand fast
فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
steering
فرمان ماشین سیستم فرمان یا هدایت
landing gear
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
forward march
فرمان قدم رو فرمان پیش
altitude sickness
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdowns
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdown
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aft
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
plane director
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aircraft arresting barrier
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
air mileage indicator
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
spoiler
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
screwpropeller
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
space charter
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
guide on me
فرمان پشت سر من پیش مرا تعقیب کنید فرمان پشت سر من
coordinated turn
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
moment
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
transition altitude
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
azimuth indicator
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
roll in point
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
close interval
فرمان " فاصله جمع " فرمان " جمع به جلو "
computer controlled machine
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
close ranks
فرمان " صفها جمع " فرمان " فاصله جمع "
aircraft cross servicing
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
apron
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
troop space
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
guide left
فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
clear way
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
cancel check firing
فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
go around mode
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
altitude height
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
command speed
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
apparent altitude
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
flight control
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
point of no return
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
ramp
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
azimuth guidance
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
rudder bar
فرمان
commands
فرمان
decree
فرمان
indocile
نا فرمان
instituting
فرمان
control
فرمان
ordinance
فرمان
ship will adjust
فرمان
hest
فرمان
instituted
فرمان
institute
فرمان
by order of
فرمان
bugle call
فرمان
handle bar
فرمان
institutes
فرمان
decreed
فرمان
sanctioning
فرمان
sanctioned
فرمان
sanction
فرمان
pipes
فرمان
commandment
فرمان
commandments
فرمان
mkdir
فرمان D
insubordinate
نا فرمان
ordinace
فرمان
drive
فرمان
sanctions
فرمان
mark time
فرمان در جا
at my command
به فرمان من
ordinances
فرمان
assize
فرمان
controlling
فرمان
decreeing
فرمان
decrees
فرمان
rescript
فرمان
controls
فرمان
drives
فرمان
Rd
فرمان RD
precept
فرمان
edicts
فرمان
edict
فرمان
for
فرمان FOR
chdir
فرمان CD
commissioning
فرمان
precepts
فرمان
steering
فرمان
firman
فرمان
handlebar
فرمان
command
فرمان
commissions
فرمان
if
فرمان IF
commission
فرمان
commanded
فرمان
MD
فرمان D
MDs
فرمان D
worded
فرمان
charters
فرمان
word
فرمان
charter
فرمان
chartered
فرمان
chartering
فرمان
subordination
فرمان برداری
more
فرمان ORE
steering worm sector
تاج فرمان
pulpit
میز فرمان
steering swivel
مفصل فرمان
steering shaft
محور فرمان
pause
فرمان writePAUSE
verifies
فرمان VERIFY
remote control
فرمان از دور
paused
فرمان writePAUSE
pauses
فرمان writePAUSE
vol
فرمان VOL
verify
فرمان VERIFY
verifying
فرمان VERIFY
mode
فرمان ODE
pausing
فرمان writePAUSE
act
فرمان قانون
recovers
فرمان RECOVER
recovering
فرمان RECOVER
types
فرمان TYPE
ordaining
فرمان دادن
ordained
فرمان دادن
path
فرمان PATH
paths
فرمان PATH
ordain
فرمان دادن
streeing column
میل فرمان
left oblique march
فرمان میل به چپ رو
in the saddle
<idiom>
تحت فرمان
mandate
حکم فرمان
order
فرمان نظم
recover
فرمان RECOVER
mandating
حکم فرمان
ordains
فرمان دادن
mandates
حکم فرمان
type
فرمان TYPE
typed
فرمان TYPE
mandated
حکم فرمان
streeing column
ستون فرمان
pulpits
میز فرمان
appending
فرمان APPEND
find
فرمان FIND
finds
فرمان FIND
breaks
فرمان BREAK
break
فرمان BREAK
operates
فرمان دادن
operated
فرمان دادن
operate
فرمان دادن
prints
فرمان PRINT
printed
فرمان PRINT
print
فرمان PRINT
steering axle
میل فرمان
ver
فرمان VER
files
فرمان FILES
transient command
فرمان ناپایدار
acted
فرمان قانون
appended
فرمان APPEND
buffers
فرمان BUFFERS
append
فرمان APPEND
steering wheels
چرخ فرمان
steering column tube
لوله فرمان
steering gear
دنده فرمان
steering wheel
چرخ فرمان
tree
فرمان TREE
appends
فرمان APPEND
steering gear
جعبه فرمان
steering mechanism
مکانیزم فرمان
steering axle
میله فرمان
paddle
دسته فرمان
nerve centres
مرکز فرمان
joystick
دسته فرمان
xcopy
فرمان XCOPY
restoring
فرمان RESTORE
steering lever
اهرم فرمان
joysticks
دسته فرمان
tatoo
فرمان خاموشی
restored
فرمان RESTORE
officer
فرمان دادن
officers
فرمان دادن
verified
فرمان VERIFY
word of command
فرمان انتصاب
nerve centre
مرکز فرمان
word of command
فرمان نظامی
sorts
فرمان SORT
sorted
فرمان SORT
paddled
دسته فرمان
paddles
دسته فرمان
paddling
دسته فرمان
sort
فرمان SORT
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com