Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
purlin
لایه یا تیرک اتصال
Other Matches
media
زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
session
لایه در مدل استاندارد SO/ OSI , که اتصال و قط عی را بین گیرنده و فرستنده برقرار میکند
sessions
لایه در مدل استاندارد SO/ OSI , که اتصال و قط عی را بین گیرنده و فرستنده برقرار میکند
transport
لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transported
لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transporting
لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transports
لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
acid diluent
ترکیبی که با قلم زنی سطح فلز باعث اتصال بهتر لایه های پرداخت با سطح فلزمیشود
bridge
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridged
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridges
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
male connector
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
services
توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
blanket course
لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
collapse pressure
حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
underlay
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlays
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
die
قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course
لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
spars
تیرک
booms
تیرک
staked
تیرک
sparred
تیرک
spar
تیرک
stakes
تیرک
stake
تیرک
booming
تیرک
boomed
تیرک
joist
تیرک
joists
تیرک
beam
تیرک
beams
تیرک
rolling pin
تیرک
rolling pins
تیرک
secondary beam
تیرک
boom
تیرک
lazy painter
ریسمان تیرک
false spar
تیرک کاذب
quarter boom
تیرک پاشنه
sill beam
تیرک استانه
bar frame
تیرک قاب
lower boom
تیرک میانی
stander
تیرک چوبی
real box wing
بالی با سه تیرک
roller
تیرک دار
crown-post
تیرک عمودی
lamination
لایه لایه سازی
delamination
لایه لایه شدگی
delamination
لایه لایه شدن
delaminate
لایه لایه شدن
argillite
خاک رس لایه لایه
interlayer
لایه بین دو لایه
delamination
لایه لایه کردن
layers
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patches
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patch
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layer
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
crossbars
تیرک افقی دروازه
branch
[تیرک گوتیک در طاق]
crossbar
تیرک افقی دروازه
goalposts
تیرک عمودی دروازه
goalpost
تیرک عمودی دروازه
embaded sill beam
تیرک توکار استانه
upright
تیرک عمودی دروازه
PPP
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fiber
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
connector
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fibre
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contact
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
hanging-post
[تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
swivels
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivel
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivelled
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drawbar
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
linkage
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkages
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
webs
جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
web
جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
RJ connector
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
ramps
سینه کش اتصال فراز اتصال
ramp
سینه کش اتصال فراز اتصال
leads
قطب اتصال سیم اتصال
slip road
سینه کش اتصال فراز اتصال
terminals
محل اتصال پیچ اتصال
terminal
محل اتصال پیچ اتصال
cascade connection
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
lead
قطب اتصال سیم اتصال
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
T connector
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
angle-post
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
keel area
ناحیه برجسته جانبی تیرک زیر هواپیماهای دریایی که اغلب زیر سطح اب قرارمیگیرد
nose ribs
تیغه هایی در امتداد وتر که در تمام طول بال و تا تیرک جلویی امتداد میابند
carpet loom
دار قالیبافی که بصورت افقی، ثابت و یا گردان تهیه می شود و شامل تیرک ها و پیج و مهره ها می شود
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
anglo-saxon architecture
[معماری انگلیسی در پایان قرن ششم میلادی. از مشخصه های ساختمان های آن استفاده از تیرک های چوبی بود.]
shells
لایه
shelling
لایه
coatings
لایه
coated
لایه
ribband
لایه
lamellar
لایه لایه
lamellose
لایه لایه
layer line
خط لایه
shell
لایه
riband
لایه
course
لایه
coursed
لایه
tiers
لایه
yard
لایه
tier
لایه
leaf
لایه
ribbands
لایه
yards
لایه
coats
لایه
ribands
لایه
coat
لایه
courses
لایه
beds
لایه
three-ply
سه لایه
three ply
سه لایه
bed
لایه
strata
لایه ها
layers
لایه
stuffless
بی لایه
stratum
لایه
layer
لایه
padding
لایه
substrate
لایه
provine
لایه
undercoat
زیر لایه
valence shell
لایه والانس
blocking layer
لایه سدی
blockstone course
لایه سنگچین
top layer
لایه فوقانی
barrier layer
لایه سدی
binder course
لایه استر
concrete layer
لایه بتنی
waterproofing course
لایه اب بندی
coat of plastering
لایه اندود
traprock
لایه بازالتی
bioderm
لایه زنده
boundary layer
لایه مرزی
overburden
لایه سربار
carbon deposite
لایه کربن
base course
لایه شالوده
oxide film
لایه اکسیدی
zonate
لایه دار
basaltic stratum
لایه بازالتی
pervious blanket
لایه زهکش
acid lining
لایه اسیدی
wearing course
لایه رویی
sub grade
لایه زیرین
surface course
لایه رویی
subfloor
لایه زیر کف
surfacing
لایه پوشش
strands
لایه رودخانه
strand
لایه رودخانه
sublevel
زیر لایه
subsell
زیر لایه
laminated
لاله لایه
bedding
لایه زیرین
substrate
زیر لایه
substratum
زیر لایه
the inner layer
لایه درونی
porous layer
لایه روزنهای
priming layer
لایه استری
priming
لایه اول
bedding
لایه بندی
reversing layer
لایه واگردان
sand layer
لایه ماسه
sedimentation
لایه گذاری
selected material
لایه فرم
silt layer
لایه لای
soil horizon
لایه خاک
thin film
لایه نازک
plasterboard
لایه گچی
stratification
لایه بندی
superstratum
ابر لایه
bottom layer
لایه مشترک
in layers
در چند لایه
impervious blanket
لایه ناتراوا
damp proof course=
لایه نمگیر
multilayer
چند لایه
hard layer
لایه سفت
hard layer
لایه سخت
mylar
لایه پولیستری
frost blanket course
لایه ضد یخ قشر ضد یخ
frost blanket course
لایه پاد یخ
five ply
پنج لایه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com