English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
aerodynamics مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
Other Matches
aerodynamic مربوط به مبحث حرکت گازها و هوا
aerostatics مبحث مطالعهء اجسام ساکن و مایعات و گازها در هوا
aerodynamics شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
dynamics مبحث حرکت اجسام
aerodynamically مربوط به مبحث حرکت گازهاو هوا
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
universal gas constant ثابت گازها
diffusion of gases نشت گازها
effusion of gases نشت گازها
gas laws قوانین گازها
diffusion of gases پخش گازها
gas constant ثابت گازها
gas dynamics دینامیک گازها
condensation میعان گازها
gas kinetics علم جنبش گازها
gas law constant قانون ثابت گازها
micromotion حرکت اجسام خرد
telekinesis حرکت اجسام بوسیله ارواح
ballistics علم حرکت اجسام پرتاب شونده
kinetic theory فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
pneumatology روح شناسی علم خواص هواو گازها
adsorption انقباض گازها و مایعات روی سطوح سخت و جامد
internally blown flap فلپ بزرگی که جریان اصلی گازها به ان برخورد میکند
eudiometer اسبابی که جهت اندازه گیری حجمی و تجزیه گازها بکارمیرود
aerostatics علمی که درمورد گازها درحالت سکون و تعادل بحث میکند
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
sensorimotor مربوط به حس حرکت
gyrostatics مبحث چرخش اجسام
statics مبحث اجسام ایستا
statics ایستاشناسی مبحث اجسام ساکن
dioptrics مبحث انکسار نور در اجسام شفاف
ballistic مربوط بعلم حرکت اجسامی که درهوا پرتاپ میشوند
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
moving havens مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
quadrature encoding سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile بدون حرکت بی حرکت
angular momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
radiobiology مبحث زیست شناسی مربوط به تشعشعات رادیو اکتیو
geotectonic مربوط به مبحث ساختمان وتشکیلات صخرههای پوسته زمین
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
move on ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
k day روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
power traverse مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
harmonics مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
patted بی حرکت
geste حرکت
ambulation حرکت
square move حرکت
progressing حرکت
frozen بی حرکت
stir حرکت
stirred حرکت
stirrings حرکت
stirs حرکت
circulation حرکت
departure حرکت
progresses حرکت
progressed حرکت
animals حس و حرکت
stock still بی حرکت
hold still <idiom> بی حرکت
stirabout حرکت
gest حرکت
progress حرکت
departures حرکت
animal حس و حرکت
circulations حرکت
travels حرکت
animations حرکت
moved حرکت
movement حرکت
stationary بی حرکت
stills بی حرکت
stillest بی حرکت
locomotion حرکت
vowel point حرکت
animation حرکت
moves حرکت
stiller بی حرکت
move حرکت
still بی حرکت
shifts حرکت
agog در حرکت
afloat در حرکت
patting بی حرکت
traverse حرکت
motionless بی حرکت
moveless بی حرکت
stock-still بی حرکت
shifted حرکت
immobile بی حرکت
shift حرکت
agoing در حرکت
haviour حرکت
travel حرکت
traveled حرکت
behaviour حرکت
demeanor حرکت
demeanour حرکت
vapid بی حرکت
statist بی حرکت
motioning حرکت
behaviuor حرکت
running در حرکت
motioned حرکت
traversing حرکت
scrolling حرکت
behavior حرکت
traversed حرکت
motions حرکت
gesturing حرکت
gestured حرکت
traverses حرکت
pat بی حرکت
pats بی حرکت
maneuver حرکت
as you were حرکت از نو
inert بی حرکت
otiose بی حرکت
motion حرکت
oi در حرکت
on the move در حرکت
gesture حرکت
sedentary بی حرکت
course مسیر حرکت
expressive movement حرکت بیانگر
speeds سرعت حرکت
nonliner motion حرکت غیرخطی
autokinesis حرکت خودزاد
speeds شتاب حرکت
movement to contact حرکت به تماس
horizontal scrolling حرکت افقی
equations of motion معادلات حرکت
human movement حرکت انسان
speeding شتاب حرکت
administrative movement حرکت اداری
electromotion حرکت برق
elastic behavior حرکت ارتجاعی
actual movement حرکت حقیقی
gamma movement حرکت گاما
movement response پاسخ حرکت
whir حرکت کردن
whip stall حرکت عمودی
peristalsis حرکت دودی
immobilization بی حرکت شدن
in gear اماده حرکت
swirls حرکت چرخشی
natural حرکت در عنوان
swirling حرکت چرخشی
swirl حرکت چرخشی
speeding سرعت حرکت
automatism حرکت خودبخود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com