Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
product
محصول تولید شده یا ساخته شده
products
محصول تولید شده یا ساخته شده
Search result with all words
oem
شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
Other Matches
intermediate product
محصول نیم ساخته
production
تولید محصول
productions
تولید محصول
fabric
محصول تولید
fabrics
محصول تولید
cads
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cad
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
produced
تولید کردن محصول
produces
تولید کردن محصول
produce
تولید کردن محصول
products
ول مواد لازم برای تولید یک محصول
developments
برنامه ریزی تولید محصول جدید
development
برنامه ریزی تولید محصول جدید
products
محصول تولید شده برای فروش
piece parts
قطعاتی که در تولید محصول بکاربرده میشود
product
محصول تولید شده برای فروش
product
ول مواد لازم برای تولید یک محصول
products
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
product
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
homogeneous computer network
شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
modular
با اتصال بلاکهای کوچک به هم برای تولید محصول مط ابق میل کاربر
multimedia
محصول ماکروسافت که امکان تولید برنامههای کاربردی چند رسانهای با استفاده از کتابخانه توابع برای کنترل گردش ویدیو
off the shelf
محصول سخت افزار یا نرم افزار با تولید انبوه
cost plus contracts
قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
value added
قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
exchange
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanged
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanges
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanging
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
punch
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punched
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punches
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
capacity cost
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
embryophyte
گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
pilot line operation
کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
components
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
component
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
iso product curve
منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
producer's goods
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
seconded
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
euler theorem
در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
production overheads
هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
increasing cost industry
حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
planar
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
derived demand
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
cost fraction
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
declassified cost
هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
production
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
productions
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
matrix
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrixes
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
modular construction
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
acceleration principle
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
spermary
غده تولید کننده منی محل تولید منی
families
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
mixed capitalism
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
full
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
gnp gap
شکاف تولید ناخالص ملی اختلاف بین تولید ناخالص ملی واقعی وتولیدناخالص ملی بالقوه
wrought
ساخته
framed
ساخته
ruled surface
سطح خط ساخته
immature
نیم ساخته
haniwork
دست ساخته
pukka
ساخته شده
hand made
ساخته دست
paved ford
گدار ساخته
self-made
خود ساخته
bamboo
ساخته شده از نی
i do not have it in me
از من ساخته نیست
artificalism
ساخته پنداری
fecit
ساخته است
bamboos
ساخته شده از نی
self formed
خود ساخته
self constituted
خود ساخته
manufactured head
سر ساخته شده
pucka
ساخته شده
prefabs
پیش ساخته
precast
پیش ساخته
simulated
شبیه ساخته
makable
ساخته شدنی
self made
خود ساخته
prefab
پیش ساخته
made
ساخته شده
officinal
ساخته واماده
prefabricate
پیش ساخته
irowork
اهن ساخته
prefabricated
پیش ساخته
soi disant
خود ساخته
it is made
ساخته میشود
half
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
marmoreal
ساخته شده از مرمر
blueprint
نقشه پیش ساخته
modular design
مدل پیش ساخته
unregenerate
دوباره ساخته نشده
marmorean
ساخته شده از مرمر
blueprints
نقشه پیش ساخته
tubular
ساخته شده ازلوله
unregenerated
دوباره ساخته نشده
wolframic
ساخته شده ازتنگستن
cellulosic
ساخته شده از سلول
fabrication
کالاهای ساخته شده
built up beam
تیر ساخته شده
high wrought
با استادی ساخته شده
pre cast concrete
بتن پیش ساخته
pre fabricated
پیش ساخته شده
it is made
ساخته شده است
build up beam
تیر ساخته شده
teacher made test
ازمون معلم ساخته
synthetic tar
قطران باز ساخته
stanchion
ستون پیش ساخته
heparin
که در کبد ساخته میشود
finished goods
کالاهای ساخته شده
man made
ساخته دست انسان
zipgun
طپانچه دست ساخته
man-made
ساخته دست انسان
india rubbers
ساخته شده از لاستیک
india rubber
ساخته شده از لاستیک
semi finished goods
کالاهای نیمه ساخته
yields
محصول
yield
محصول
yielded
محصول
products
محصول
product
محصول
fabrics
محصول
fabric
محصول
proceeds
محصول
total product
محصول کل
commodity
محصول
lines
محصول
commodities
محصول
outputs
محصول
return
[on something]
محصول
line
محصول
crops
محصول
harvest
محصول
harvested
محصول
crop
محصول
output
محصول
harvests
محصول
cropped
محصول
plate girder
تیر ساخته شده از تسمه
alligators
ساخته شده ازپوست تمساح
pinwale
ساخته شده ازالیاف باریک
piragua
ساخته شده ازتنه درخت
wickerwork
ساخته شده از ترکه سبدسازی
fictile
فرف سفالی ساخته شده از گل
finish stock
موجودی کالای ساخته شده
home-made
<adj.>
در خانه ساخته
[تهیه]
شده
icehouse
خانه وساختمان ساخته شده از یخ
on site concrete
بتن ساخته شده در کارگاه
herbal
ساخته شده از علف وگیاه
spar bridge
پل ساخته شده ازگرده چوب
half timber
ساخته شده از الوار کوتاه
rebuild
چیز دوباره ساخته شده
rebuilds
چیز دوباره ساخته شده
gimmal
ساخته شده از حلقههای تودرتو
ice crete
بتون یک پارچه یا پیش ساخته
alligator
ساخته شده ازپوست تمساح
sapphirine
ساخته شده ازیاقوت کبود
broadloom
ساخته شده درکارگاه وسیع
boxes are made of wood
جعبه ها از چوب ساخته میشوند
whole wheat
ساخته شده از گندم ساییده
wooden
از چوب ساخته شده خشن
Who has composed this tune?
این آهنگ راکی ساخته ؟
modular design
مدل ساختمانی پیش ساخته
reed
قصب ساخته شده ازنی
slatted
ساخته شده از تکههای باریک
sculpturesque
ساخته شده بشکل مجسمه
overhead product
محصول سبک
produces
ساختن محصول
artefacts
محصول مصنوعی
by-products
محصول فرعی
brands
نام محصول
over production
محصول زیادی
product mix
ترکیب محصول
by-product
محصول فرعی
products
محصول حاصلضرب
produce
ساختن محصول
produced
ساختن محصول
by-product
محصول ضمنی
productions
فراورده محصول
productions
محصول عمل
branding
نام محصول
brand
نام محصول
artifact
محصول مصنوعی
toiling
محصول رنج
toiled
محصول رنج
toil
محصول رنج
artefact
محصول مصنوعی
artifacts
محصول مصنوعی
end product
محصول نهایی
output
برونداد محصول
outputs
برونداد محصول
production
فراورده محصول
product differentiation
اختلاف محصول
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com