Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
logic
مدار الکترونیکی که از چندین دروازههای منط قی مثل EXOR,OR,AND تشکیل شده
Other Matches
circuits
مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And
circuit
مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And
composite circuit
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
combinational
مدار الکترونیکی که از چندین عنصر متصل تشکیل شده است
gates
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
gate
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
exclusive
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
logic
تخته مدار چاپ شده حاوی دروازههای منط قی دودویی و نه قط عات آنالوگ
switching
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
pinned
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinning
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
gate
تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
gates
تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
pads
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
strobe
ا ز یک مدار الکترونیکی
dithered
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
logical
تابعی که از چندین عملگر منط قی مثل AND و OR تشکیل شده است
dithers
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dither
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
gates
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
gate
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
gates
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
gate
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
NAND function
مدار الکترونیکی که دارای تابع NAND است
amplifiers
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
NOR function =
مدار الکترونیکی یا قطعهای که تابع NOR را انجام میدهد
NOT function
مدار الکترونیکی یا قطعه که تابع NOT را انجام میدهد
amplifier
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
peripheral
و تنها محدود به سرعت مدار الکترونیکی است
blind copy receipt
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
blind carbon copy
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
compounded
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compounds
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compound
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
first generation computer
کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است
circuit
و یک مدار را تشکیل می دهند بهم وصل میکند
circuits
و یک مدار را تشکیل می دهند بهم وصل میکند
duplex
مدار الکترونیکی برای ارسال داده در دو جهت همزمان
duplexes
مدار الکترونیکی برای ارسال داده در دو جهت همزمان
nonlinear
مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند
communication
مدار الکترونیکی که به کامپیوتر اجازه ارتباط با مودم میدهد
commoners
کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
commonest
کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
common
کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
independent computer
manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
transistors
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
transistor
وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
populated board
یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد
multilayer
تخته مدار چاپ شده که چندین لایه یا شیارهای هادی متصل دارد
plugs
مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
plugging
مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
plug
مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
BCC
گونهای از برنامههای پست الکترونیکی که یک کاربر یک پیام را به چندین کاربر در یک زمان ارسال میکند
filter
مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند
enabled
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
enable
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
filters
مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند
enabling
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
enables
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
combinational
تابع منط قی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است
rack
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racked
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racks
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracked
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracks
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
DIL
مشخصه استاندارد برای بستههای مدار پیچیده که از دو ردیف موازی سوزنهای متصل در هر طرف تشکیل شده است
coincidence element
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
coincidence circuit
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
multi board computer
کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
modulator
مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد
logic
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
unclocked
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
SMT
روش تولید تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح آن و نه روی سوراخهای آن نصب شده اند
duplex
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplexes
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
surface mount technology
روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
highways
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highway
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
edge
تخته مدار چاپ شده که چندین نقط ه تماس روی لبه اش دارد که باعث وارد شده آن در لبه اتصال میشود
edges
تخته مدار چاپ شده که چندین نقط ه تماس روی لبه اش دارد که باعث وارد شده آن در لبه اتصال میشود
de bounce
مدار الکترونیکی که ازانتخاب بیش ازیک کلید که بیش از یک سیگنال ایجاد میکند جلوگیری میکند
message
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
messages
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
campus environment
محل بزرگی که چندین اتصال کاربر با چندین شبکه دارد مثل دانشگاه یا بیمارستان
communication
پردازندهای که شامل چندین تابع handshaking وتشخیص خطا برای چندین اتصال بین وسایل است
solid-state
وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
the open door policy
سیاست دروازههای باز
logic
دروازه یا ترکیب دروازههای منط قی
blind gate
دروازههای مسیر که دیده نمیشوند
polygenetic
دارای چندین نیا یا چندین تخم
multivalent
دارای چندین قدر چندین بنیانی
electronic office
محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
wicket
دروازههای فلزی کوتاه که گوی باید از ان بگذرد
wickets
دروازههای فلزی کوتاه که گوی باید از ان بگذرد
flip-flopped
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
ebam
Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
cybernetics
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
electronic element
بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی
radar netting
تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
ttl
خانواده معروف دروازههای منط قی و طرح موارد ترانزیستوری سریع که ترانزیستور دو قط بی آن مستقیماگ وصل شده اند.
inferior planet
سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
paperless
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
demilitarization
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
matrix
آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند
matrixes
آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند
mask design
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
whitest
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whiter
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
white
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
electrosensitive printer
چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
e mail
علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
powder train
مدار خرج مدار باروت
firing circuit
مدار چاشنی مدار انفجار
one hook
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
electro optics
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
rollover
صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
multifold
چندین
Several persons ( people ).
چندین تن
lot
چندین
multipoint
با چندین خط وط
multiple
چندین
ten
چندین
several
چندین
electronic
الکترونیکی
a lot of times
<adv.>
چندین بار
alternated
چندین بار
frequently
<adv.>
چندین بار
over again
چندین بار
manyfold
چندین مرتبه
dozens of times
چندین بار
several thousands
چندین هزار
for reasons
به چندین دلیل
manifold copies
چندین نسخه
many a time
چندین بار
many books
چندین کتاب
many times
چندین بار
over and over again
چندین بار
multicolour
با چندین رنگ
on any number of occasions
<adv.>
چندین بار
time and again
چندین بار
on several occasions
در چندین وهله
over and over
چندین بار
multivincular
چندین پیوندی
often
<adv.>
چندین بار
oft
[archaic, literary]
<adv.>
چندین بار
alternate
چندین بار
alternates
چندین بار
multivalve
چندین دریچهای
multilineal
دارای چندین خط
regularly
[often]
<adv.>
چندین بار
many
چندین بسا
various
چندتا چندین
many times
<adv.>
چندین بار
electronic control
کنترل الکترونیکی
electronic interfrence
تداخل الکترونیکی
electronic mail
پست الکترونیکی
electronic magazine
مجله الکترونیکی
electronic control
فرمان الکترونیکی
electronic deception
فریب الکترونیکی
electronic element
عنصر الکترونیکی
electronic filling
پر کردن الکترونیکی
electronic counter counter measures
اقدامات ضد ضد الکترونیکی
electronic music
موسیقی الکترونیکی
electronic counter measure
جنگهای الکترونیکی
electronic calculator
حسابگر الکترونیکی
electronic computer
کامپیوتر الکترونیکی
electronic beam
اشعه ی الکترونیکی
electronic brain
مغز الکترونیکی
electrical interception
رهگیری الکترونیکی
electronic countermea sures
اقدامات ضد الکترونیکی
electrical communications
ارتباطات الکترونیکی
electronic pen
قلم الکترونیکی
electronic printer
چاپگر الکترونیکی
electronic components
اجزاء الکترونیکی
electronic control
تنظیم الکترونیکی
elctron tube
لامپ الکترونیکی
electronic navigation
ناوبری الکترونیکی
electronic security
تامین الکترونیکی
graphics
وسیله الکترونیکی
e-mail
[short for electronic mail]
پست الکترونیکی
computer
ماشین الکترونیکی
pos
قط ه فروش الکترونیکی
adapter
وسیله الکترونیکی
snail mail
و نه پست الکترونیکی
computers
ماشین الکترونیکی
electronic publishing
انتشارات الکترونیکی
email
[short for electronic mail]
پست الکترونیکی
polygenetic
دارای چندین مبدا
polygastric
دارای چندین معده
integration
انجام چندین عمل با هم
master keys
کلید چندین قفل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com