Dictiornary-Farsi | مقدار یا قسمت کوچک | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (15 milliseconds)

English	Persian
modicum	مقدار یا قسمت کوچک


Other Matches

detachment	یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments	یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
loculus	محوطه یا قسمت کوچک اطاقک
desender	قسمت پایین حروف کوچک
ascender	قسمت بالای حروف کوچک
short lot	کالایی که مقدار موجود از ان کم است و در محوطه کوچک انبار میشود
excess loss cover	بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
tunes	تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
tune	تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
fraction	بخش قسمت تبدیل بکسر متعارفی کردن بقسمتهای کوچک تقسیم کردن
fractions	بخش قسمت تبدیل بکسر متعارفی کردن بقسمتهای کوچک تقسیم کردن
figural rug [pictorial]	فرش تصویری [در این نوع بافت چهره انسان و یا مناظر قسمت اصلی فرش را تشکیل داده و معمولا در ابعاد کوچک بافته می شود.]
rosette border	حاشیه گل و بوته [اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
sets	1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up	1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set	1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer	دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabling	استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled	استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table	استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables	استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
butted	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
quartersaw	الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
ecphora	پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terneplate	ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne	ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
plank	قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling	حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone	که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
default	مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted	مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults	مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting	مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index	یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
base section	رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing	انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
sections	قسمت قسمت کردن برش دادن
section	قسمت قسمت کردن برش دادن
fanfold	یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
petty cash	صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
dosage	مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosages	مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
shuttles	حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles	قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled	حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle	حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled	قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle	قسمت قسمت حرکت کردن
executing agency	قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
gemmule	یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
law of demand	براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
widget	آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
bandwidth	در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money	مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
pig board	تخته کوچک برای موجهای کوچک
increment	فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increments	فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger	بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
public relations officer	رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers	رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
army nurse corps	قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section	قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
knobble	برامدگی کوچک گره کوچک
pannikin	لیوان کوچک پیمانه کوچک
shuttles	راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled	بمباران قسمت به قسمت
shuttle	بمباران قسمت به قسمت
throttling	عبور قسمت به قسمت
throttles	عبور قسمت به قسمت
shuttle	راهپیمائی قسمت به قسمت
to sell in lots	قسمت قسمت فروختن
parts per million	قسمت در میلیون قسمت
p.p.m	قسمت در یک میلیون قسمت
shuttles	بمباران قسمت به قسمت
throttled	عبور قسمت به قسمت
throttle	عبور قسمت به قسمت
shuttled	راهپیمائی قسمت به قسمت
forward overlap	پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer	از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
checksum	آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total	آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
applet	1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
division police petty officer	درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
railway division	قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
small-scale	طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale	طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
cellular unit	یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
storage	1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
skag	قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg	قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
quantity	مقدار
quantities	مقدار
truth table	دو مقدار
what	چه مقدار
mouthfuls	مقدار
batch	مقدار
batches	مقدار
supped	مقدار
mouthful	مقدار
sups	مقدار
volume discount	مقدار
supping	مقدار
single valued	تک مقدار
sup	مقدار
valuing	مقدار
summa	مقدار
soupcon	مقدار کم
amounts	مقدار
amounting	مقدار
smidgen	مقدار کم
smidgin	مقدار کم
iso quant	مقدار
amount	مقدار
values	مقدار
amounted	مقدار
t value	مقدار تی
spattered	مقدار کم
total	مقدار
sum	مقدار
quantum	مقدار
magnitude	مقدار
extent	حد مقدار
sprinkling	مقدار کم
spattering	مقدار کم
spatters	مقدار کم
penny worth	مقدار کم
outturn	مقدار
deals	مقدار
spatter	مقدار کم
measurment	مقدار
percentage	مقدار
percentages	مقدار
deal	مقدار
value	مقدار
modicum	مقدار کم
volumes	مقدار
sizes	مقدار
volume	مقدار
royalty tonnage	مقدار
scantling	مقدار
dealt	مقدار
size	مقدار
davit	جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
debit balance	مقدار بدهکاری
constatnt	مقدار ثابت
eigenvalue	ویژه مقدار
voltaism	مقدار ولتاژبرق
eigenvalue	مقدار مشخصه
infinity	مقدار نامحدود
constants	مقدار ثابت
drib	مقدار کمی
characteristic root	مشخصه مقدار
proper value	ویژه مقدار
proper value	مشخصه مقدار
dose	مقدار مجاز
infinite quantity	مقدار بی نهایت
proportions	شباهت مقدار
proportion	شباهت مقدار
hoists	مقدار کشش
hoisted	مقدار کشش
hoist	مقدار کشش
electrical quantity	مقدار الکتریسیته
on a grand scale <adv.>	به مقدار زیاد
amounts	مقدار میزان
optimum	مقدار مطلوب
values	قدر مقدار
vast	مقدار زیاد
critical valve	مقدار بحرانی
doses	مقدار دارو
valuing	قدر مقدار
dosing	مقدار دارو
dosed	مقدار دارو
true value	مقدار حقیقی
rotation	مقدار چرخش یک شی
amounting	مقدار میزان
doses	مقدار مجاز
amounted	مقدار میزان
constant	مقدار ثابت
trace element	عنصر کم مقدار
dosing	مقدار مجاز
expected value	مقدار نظری
in a way <idiom>	به مقدار از چیزی
dose	مقدار دارو
guest element	عنصر کم مقدار
totality	مقدار کلی
so much <idiom>	مقدار زیاد
dosed	مقدار مجاز
amount	مقدار میزان
data value	مقدار داده
value	قدر مقدار
sign and magnitude	علامت و مقدار
slighter	مقدار ناچیز
averaging	مقدار متوسط
averages	مقدار متوسط
averaged	مقدار متوسط
slighted	مقدار ناچیز
average	مقدار متوسط
slight	مقدار ناچیز