English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
low power microphone میکروفن با قدرت خروجی کم
Other Matches
motor output قدرت خروجی موتور
amplification نرخ قدرت سیگنال خروجی به ورودی
out put حاصل کار قدرت خروجی دستگاه
queueing روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
empowered صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowers صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empower صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowering صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
built-in microphone میکروفن
microphones میکروفن
microphone میکروفن
ribbon microphone میکروفن نواری
hydrophone میکروفن زیرابی
microphone cable کابل میکروفن
microphone cable سیم میکروفن
bugging میکروفن مخفی
microphone connection اتصال میکروفن
bug میکروفن مخفی
bugs میکروفن مخفی
microphone button تکمه میکروفن
microphone battery باطری میکروفن
microphone circuit مدار میکروفن
laryngophone میکروفن حنجرهای
microphone current جریان میکروفن
microphone amplifier تقویت کننده میکروفن
bugged مجهز به میکروفن مخفی
microphone diagram ممبران یا دیاگرام میکروفن
telephone transmitter میکروفن تلفن کپسول دهنی
creativeness قدرت خلاقه قدرت ابداع
acoustic screen تور سیمی قابل نفوذ صدا در میکروفن
inequivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
NEQ تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
non equivalence function تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
equivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
near letter quality خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
dictatorship of proletariat اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
chocked nozzle خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
microphonics انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن
countervailing power قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
authoritarainism نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
stereo صدای ضبط شده در دو کانال از دو میکروفن مجزا که از یک جفت گوشی یا بلندگو پخش شود
stereos صدای ضبط شده در دو کانال از دو میکروفن مجزا که از یک جفت گوشی یا بلندگو پخش شود
stereophonic صدای ضبط شده در دو کانال از دو میکروفن مجزا که از یک جفت گوشی یا بلندگو پخش شود
squawk mike در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت میکروفن بگذارید
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
radar discrimination قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
flip-flop قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
input output processor پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
strength قدرت
powers قدرت
strengths قدرت
powering قدرت
vis قدرت
vim قدرت
inauthoritative بی قدرت
vigor قدرت
abilities قدرت
authority قدرت
posse قدرت
force قدرت
forces قدرت
power takeoff قدرت
strenght قدرت
posses قدرت
ability قدرت
forcing قدرت
commanding با قدرت
nerve قدرت
potency قدرت
godown قدرت
might قدرت
energies قدرت
energy قدرت
vigour قدرت
nerves قدرت
zing قدرت
strong-arm قدرت
strong arm قدرت
capability قدرت
sovereignty قدرت
tensions قدرت
powered قدرت
tension قدرت
will power <idiom> قدرت
power قدرت
prepotency قدرت کامل
power dissipation اتلاف قدرت
power distribution پخش قدرت
fire power قدرت تیراندازی
authoritarianism قدرت طلبی
power cable کابل قدرت
power source منبع قدرت
heam yoei vooly تئوری قدرت
prepotence قدرت کامل
power consumption مصرف قدرت
power factor ضریب قدرت
power supplay منبع قدرت
power structure ساخت قدرت
power stroke مرحله قدرت
absorption power قدرت جذب
gripping power قدرت مهارکنندگی
power outege قطع قدرت
power loss گمگشتگی قدرت
generator output قدرت مولد
power loss تلف قدرت
power test ازمون قدرت
power transmission انتقال قدرت
fluxing power قدرت سیلان
power function تابع قدرت
great power کشور با قدرت
imperium قدرت مطلقه
ionic strength قدرت یونی
leverage قدرت نفوذ
on در اوج قدرت
acidity قدرت اسیدی
input power قدرت ورودی
stock-car قدرت و دوام
stock car قدرت و دوام
heavens قدرت پروردگار
heaven قدرت پروردگار
monopoly power قدرت انحصاری
superpowers ابر قدرت
low power transistor ترانزیستور با قدرت کم ترانزیستور کم قدرت
sights قدرت دید
sight قدرت دید
low power stage طبقه کم قدرت
superpower ابر قدرت
enterprise قدرت اقدام
enterprises قدرت اقدام
power failure قطع قدرت
stock-cars قدرت و دوام
high power transistor ترانزیستور قدرت
high power transformer ترانسفورماتور قدرت
high power microscope میکروسکوپ پر قدرت
high power engine موتورپر قدرت
dynamism قدرت تحرک
palgwe فوق قدرت
hiding power قدرت پوشش
pi accepting قدرت پی پذیری
power switch کلید قدرت
high powerd money پول پر قدرت
horse power قدرت اسب
power failures قطع قدرت
staying power طاقت قدرت
discourses قدرت استقلال
discourse قدرت استقلال
posses قدرت قانونی
posse قدرت قانونی
hands قدرت توپگیری
firepower قدرت شلیک
increase of power افزایش قدرت
heavy current circuit breaker کلید قدرت
economic power قدرت اقتصادی
omnipotence قدرت مطلق
like a ton of bricks <idiom> به شدت یا با قدرت
powers قدرت نیرو
countervailing power قدرت همسنگ
powering قدرت نیرو
adhesive stress قدرت چسبندگی
magnitude شدت قدرت
powered قدرت نیرو
almightiness قدرت کامل
omnipotence قدرت تام
accelerating power قدرت شتاب
will-power قدرت اراده
economic potential قدرت اقتصادی
authoritarians قدرت طلب
useful power قدرت مفید
circuit breaking capacity قدرت قطع
absorbency قدرت جذب
voltage source منبع قدرت
conveying capacity قدرت انتقال
will to power قدرت خواهی
world power قدرت دنیوی
world power قدرت جهانی
power قدرت نیرو
driving power قدرت محرکه
bearing capacity قدرت تحمل
damping power قدرت میرایی
detectability قدرت اشکارسازی
benumb بی قدرت کردن
destructivity قدرت تخریب
detection range قدرت اکتشافی
basicity قدرت بازی
dielectric strength قدرت دی الکتریک
dielectric power قدرت دی الکتریکی
cutting capacity قدرت برش
authority figure مظهر قدرت
authority symbol نماد قدرت
cutting power قدرت برش
diagonal power قدرت قطری
bond strength قدرت پیوند
deglutition قدرت بلع
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com