Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (6 milliseconds)
English	Persian
flash point	نقطه احتراق
igniting point	نقطه احتراق
Other Matches
crossfiring	اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
premature ignition	احتراق نابهنگام احتراق بیموقع
junction	محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions	محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point	نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
critical grid current	جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
control point	نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
triple point	نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
foot spot	نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
pull up point	نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
picture point	نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing	موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go	زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision	خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism	شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
switching	مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop	برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zeroes	پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros	پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero	پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
approach	فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached	فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approaches	فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
azimuth	موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
mark	هدف نقطه اغاز نقطه فرود
marks	هدف نقطه اغاز نقطه فرود
load point	نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
pyramid spot	نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing point	نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing points	نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point	نقطه الوگیری نقطه افروزش
holding point	نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point	نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
combustion	احتراق
explosions	احتراق
firing	احتراق
oxidization	احتراق
deflagration	احتراق
ignition	احتراق
burning	احتراق
arson	احتراق
explosion	احتراق
lighting	احتراق
seeting on fire	احتراق
inflammation	احتراق
firing accessories	لوازم احتراق
combustibility	قابلت احتراق
burning brand	نوع احتراق
timing	زمان احتراق
pre ignition	زود احتراق
combustor	محفظه احتراق
base ignition	احتراق تحتانی
igniter switch	سوئیچ احتراق
sulphur	اصل احتراق
combustiblity	قابلیت احتراق
combustion area	محفظه احتراق
combustion	اشتعال احتراق
combustion chamber	محفظه احتراق
igniter switch	کلید احتراق
flame out	قطع احتراق
ignitibility	قابلیت احتراق
dual ignition	احتراق دو برقی
ignition switch	کلید احتراق
ignition	اشتعال احتراق
heat of combustion	گرمای احتراق
heat value	گرمای احتراق
heating value	گرمای احتراق
magneto ignition	احتراق با مگنت
inexplosive	غیرقابل احتراق
hot bulb ignition	احتراق سرسرخ
advanced ignition	اوانس احتراق
misfiring	احتراق ناقص
sulfur	اصل احتراق
surface burning	احتراق سطحی
ignitability	قابلیت احتراق
ignitable	قابل احتراق
internal combustion	احتراق داخلی
ignitible	قابل احتراق
combustion efficiency	بازده احتراق
ignition control	کنترل احتراق
ignition current	جریان احتراق
ignition device	وسیله احتراق
two spark ignition	احتراق دو جرقهای
ignition lag	تاخیر احتراق
single ignition	احتراق تک برقی
premature ignition	احتراق زودرس
ignition pulse	پالس احتراق
ignition pulse	ضربه احتراق
combustible	احتراق پذیر
ignition pulse	ایمپولز احتراق
ignition spark	جرقه احتراق
combustible	قابل احتراق
external combustion	احتراق خارجی
ignition voltage	ولتاژ احتراق
ignition condition	حالت احتراق
ignition circuit	مدار احتراق
triple ignition	احتراق سه برقی
combustion efficiency	راندمان احتراق
duplex ignition	احتراق دوگانه
igniting spark	جرقه احتراق
ignition by incandescence	احتراق التهابی
firing order	ترتیب احتراق
firing position	موقعیت احتراق
ignition cable	کابل احتراق
igniting agent	عامل احتراق
ignition charge	خرج احتراق
ignition choke	پیچک احتراق
ignition by contact	احتراق تماسی
punctuation mark	علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks	علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point	نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
jump spark ignition	احتراق با جرقه جهنده
maximum gate trigger current	جریان احتراق حداکثر
molar heat of combusion	گرمای مولی احتراق
explosively	بطور قابل احتراق
dual ignition system	سیستم احتراق دوتایی
preignition	احتراق قبل از وقت
molar enthalpy of combusion	انتالپی مولی احتراق
order of fire	ترتیب احتراق موتور
delay zction firing	عمل احتراق با تاخیر
burning brand	علامت احتراق نیمسوزی
maximum gate trigger voltage	ولتاژ احتراق حداکثر
incombustible	غیر قابل احتراق
ignition by contact breaking	احتراق با قطع کنتاکت
constant pressure combustion	احتراق در فشار ثابت
ignition analyzer	اسیلوگراف کنترل احتراق
compression ingition	احتراق توسط فشار
internal combustion engines	موتور احتراق داخلی
internal combustion engine	موتور احتراق داخلی
combustor	سیستم احتراق توربین
incombustibility	عدم امکان احتراق
ignition voltage	فشار الکتریکی احتراق
combustible	جسم قابل احتراق
ignition temperature	درجه حرارت احتراق
make and break ignition	احتراق با قطع و وصل
ignition system	سیستم احتراق موتور
cannular	محفظه احتراق حلقوی شکل
vaporizing combustor	سیستم احتراق توربین گاز
afterburning	عملیات بعد از احتراق سوخت
capacitor discharge ignition	سیستم احتراق با انرژی زیاد
timing	تنظیم زمان احتراق موتور
firedamp	گاز قابل احتراق معدن
burner cans	محفظه احتراق موتورهای توربینی
can annular	محفظه احتراق حلقوی شکل
point-to-point connection	اتصال نقطه به نقطه
pointillism	نقاشی نقطه نقطه
point to point network	شبکه نقطه به نقطه
precombustion chamber engine	موتور با اطاق احتراق تراکم قبلی
ignition	احتراق اتش زدن مشتعل کردن
explosive	قابل احتراق ماده محترقه یا منفجره
cans	هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
canning	هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
can	هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
break up point	نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
plug nozzle	نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
backfires	احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfiring	احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfired	احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfire	احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
burner compartment	قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
hot test	تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
igniter	ماده بسیار قابل احتراق که باماده ضعیفتر مخلوط میشود
restricted propellant	سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
charactristic lenght	نسبت حجم محفظه احتراق به مساحت دهانه ورودی موتوردر راکت
residence time	مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
multipropellant	سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
lied	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
hung start	شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
speckle	نقطه نقطه یا خال خال کردن
polkadot	طرح نقطه نقطه خال خال
multi chamber	نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
combustion starter	مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
compression ignition	احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
rate of flame propagation	سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
diesel ramjet	موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
engine	موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
external combustion engine	موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
ignition anode	اند کمکی اند احتراق
pricked	نقطه
speck	نقطه
point	نقطه
period	نقطه
dotting	نقطه
spotter	نقطه نقطه
specks	نقطه
periods	نقطه
stpular	نقطه نقطه
pricks	نقطه
prick	نقطه
pricking	نقطه
ellipsis	سه نقطه [...]
spot	نقطه
ice melting point	نقطه یخ
ice point	نقطه یخ
speckle	نقطه
jot	نقطه
jots	نقطه
jotted	نقطه

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com