Total search result: 202 (16 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
logger |
وسیلهای که مجموعه عملیات را ضبط میکند |
loggers |
وسیلهای که مجموعه عملیات را ضبط میکند |
|
|
Other Matches |
|
input |
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند |
inputted |
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند |
repeater |
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند |
regenerator |
وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند |
complex |
طراحی CPU که در آن مجموعه دستورات حاوی چنیدن دستور طولانی و پیچیده است که برنامه نویسی را ساده تر میکند ولی سرعت را کم میکند |
complexes |
طراحی CPU که در آن مجموعه دستورات حاوی چنیدن دستور طولانی و پیچیده است که برنامه نویسی را ساده تر میکند ولی سرعت را کم میکند |
statement |
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند |
statements |
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند |
optical |
وسیلهای که حروف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و تشخیص میدهد و کد قابل خواندن ماشین تبدیل میکند برای پردازش کامپیوتر |
ocr |
وسیلهای که حرف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و برای پردازش در کامپیوتر به حالت قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند |
flatbed |
وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند |
proxy agent |
نرم افزاری که دستورات مدیریت شبکه را ترجمه میکند تا به نرم افزار مدیریتی امکان دهد تا وسیلهای که از پروتکل دیگر استفاده میکند را کنترل کند |
cisc |
مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند |
isolator |
وسیلهای که قط ع میکند |
operators |
مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند |
operator |
مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند |
scan |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
scanned |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
scans |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
waterspout |
لوله یا وسیلهای که از ان اب فوران میکند |
synthesizer |
وسیلهای که چیزی تولید میکند |
synthesisers |
وسیلهای که چیزی تولید میکند |
waterspouts |
لوله یا وسیلهای که از ان اب فوران میکند |
synthesizers |
وسیلهای که چیزی تولید میکند |
suppressor |
وسیلهای که مانع را حذف میکند |
barcropper |
وسیلهای که میل گرد را قطع میکند |
erasers |
وسیلهای محتوای چیزی را پاک میکند. |
coder |
وسیلهای که یک سیگنال را رمز گذاری میکند |
mean |
متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند |
loggers |
وسیلهای که تماسهای تلفنی را ضبط میکند |
meaner |
متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند |
logger |
وسیلهای که تماسهای تلفنی را ضبط میکند |
meanest |
متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند |
eraser |
وسیلهای محتوای چیزی را پاک میکند. |
transients |
وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند |
stabilisers |
وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند |
stabilizer |
وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند |
transient |
وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند |
codec |
وسیلهای که سیگنال ارسال شده را کد گذاری میکند یا سیگنال دریافت شده را از کد خارج میکند |
parallels |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند |
simulators |
وسیلهای که سیستم دیگر را شبیه سازی میکند |
feed |
وسیلهای که در هر لحظه یک ورق وارد چاپگر میکند |
feeds |
وسیلهای که در هر لحظه یک ورق وارد چاپگر میکند |
simulator |
وسیلهای که سیستم دیگر را شبیه سازی میکند |
feeds |
وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند |
demagnetizer |
وسیلهای که چیزی را از حالت مغناطیسی خارج میکند |
feed |
وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند |
encoder |
وسیلهای که داده را از یک فرمت به دیگری تبدیل میکند |
parallel |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند |
parallelling |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند |
transmitters |
وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند |
paralleled |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند |
paralleling |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند |
changer |
وسیلهای که چیزی را با چیز دیگر جابجا میکند |
parallelled |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند |
transmitter |
وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند |
hollerith code |
سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند |
microphones |
وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند |
inverter |
وسیلهای که جریان متناوب را به مستقیم با برعکس تبدیل میکند |
shut off mechanism |
وسیلهای که در صورت بروز خرابی فرایند را متوقف میکند |
microphone |
وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند |
clock |
وسیلهای که سرعت ساعت اصل سیستم را دو برابر میکند |
clocks |
وسیلهای که سرعت ساعت اصل سیستم را دو برابر میکند |
decoder |
برنامه یا وسیلهای که داده را به حالت دیگری تبدیل میکند |
communication |
وسیلهای مانند مودم که داده را ارسال و دریافت میکند |
interrupts |
سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد |
interrupt |
سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد |
coupling base |
وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند |
interrupting |
سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد |
tapes |
وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند |
taped |
وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند |
tape |
وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند |
ancillary equipment |
وسیلهای که کاری را ساده تر میکند ولی واقعا نیاز نیست |
timer |
وسیلهای که مدت زمان کامل شدن یک عمل را ضبط میکند |
aligner |
وسیلهای که از صاف بودن کاغذ در چاپگر اطمینان حاصل میکند |
timers |
وسیلهای که مدت زمان کامل شدن یک عمل را ضبط میکند |
papered |
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند |
dtr |
سیگنال از وسیلهای که آمادگی خود را برای ارسال داده بیان میکند |
circuit |
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند |
circuits |
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند |
paper |
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند |
papers |
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند |
papering |
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند |
brouter |
وسیلهای که توابع bridge , router را برای اتصال به شبکه ترکیب میکند |
capacitor |
وسیلهای از که فرفیت یک ماده برای ذخیره سازی داده استفاده میکند |
Toolbook |
و عملیات استفاده میکند |
circuit |
مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد |
circuits |
مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد |
local area network |
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند |
ranges |
مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند |
ranged |
مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند |
non procedural language |
بلکه یک مجموعه قواعدی وضع میکند که اعمال می شوند |
range |
مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند |
circuit |
وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند |
voltage |
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند |
speeches |
وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند |
speech |
وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند |
feeds |
وسیلهای که کاغذ و نور را وارد ماشین میکند مثل چاپگر یا دستگاه فتوکپی |
circuits |
وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند |
feed |
وسیلهای که کاغذ و نور را وارد ماشین میکند مثل چاپگر یا دستگاه فتوکپی |
voltages |
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند |
drive |
وسیلهای که دیسک مغناطیسی را می چرخاند و محل نوک خواندن / نوشتن را کنترل میکند |
drives |
وسیلهای که دیسک مغناطیسی را می چرخاند و محل نوک خواندن / نوشتن را کنترل میکند |
Hayes Corporation |
مجموعه دستوراتی که مودمی را که حروف AT در نام آن است کنترل میکند |
decision |
مجموعه برنامه هایی که به مدیر کمک میکند با استفاده از تصمیمات |
decisions |
مجموعه برنامه هایی که به مدیر کمک میکند با استفاده از تصمیمات |
functions |
لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند |
function |
لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند |
functioned |
لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند |
brush |
وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند |
brushes |
وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند |
converter |
وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
convertor |
وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
spooler |
وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند |
cartridge actuated device |
وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان |
readers |
وسیلهای که داده ذخیره شده روی یک رسانه را می خواند و به قالب دیگر تبدیل میکند |
reader |
وسیلهای که داده ذخیره شده روی یک رسانه را می خواند و به قالب دیگر تبدیل میکند |
punch |
وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد |
punched |
وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد |
punches |
وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد |
spooling device |
وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند |
microinstruction |
که عملیات ALU را در فرآیند کنترل میکند |
routine |
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند |
Orange Book |
مجموعه استانداردهای Philips که قالب ROM-CD قابل ضبط را بیان میکند |
program |
مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند |
routines |
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند |
anchor cell |
خانهای در برنامه صفحه گسترده که ابتدای مجموعه خانه ها را معرفی میکند |
programs |
مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند |
routinely |
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند |
baud |
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند |
analog |
وسیلهای که سیگنال ورودی آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
cards |
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند |
programmer |
وسیلهای که امکان نوشتن روی حافظه فقط خواندنی و قابل برنامه ریزی را فراهم میکند |
programmers |
وسیلهای که امکان نوشتن روی حافظه فقط خواندنی و قابل برنامه ریزی را فراهم میکند |
card |
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند |
baud rate |
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند |
lan |
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند |
master |
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند |
mastered |
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند |
masters |
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند |
daisy chain |
زیر تابعی در برنامه که سایرین را در یک مجموعه فراخوانی میکند. اولین تابع دومین |
lu |
مجموعه پروتکلهای IBM که امکان ارتباط روی شبکه SNA را فراهم میکند. LU |
readers |
وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند |
reader |
وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند |
optical |
وسیلهای که تصویر را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند که قابل ذخیره سازی و نمایش روی کامپیوتر هستند |
cpu |
فرکانس ساعت CPU که عملیات پردازنده را کنترل میکند |
multiplication |
عملیات ریاضی که یک عدد را یک واحد به خودش اضافه میکند |
direct loading |
مجموعه نیروهائیکه مستقیمابه ساختمان اثر میکند وشامل بارهای زنده و مرده میباشد |
passwords |
کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد |
password |
کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد |
playback head |
وسیلهای که سیگنالهای ضبط شده روی رسانه ذخیره سازی را می خواند و آنها را به سیگنال الکترونیکی تبدیل میکند |
scanner |
وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری |
scanners |
وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری |
parameter |
زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند |
parameters |
زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند |
regenerative memory |
عملیات خواندن که به طور خودکار داده را تولید میکند و در حافظه می نویسد |
processor |
پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کد گشایی و اجرا میکند طبق کد برنامه |
logical |
مجموعه پروتکل IBM که امکان ارتباط در شبکه SNA فراهم میکند. W,W,LU حاوی کنترل بخش هستند |
plotter |
وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند |
plotters |
وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند |
auctioneering device |
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند |
parallel |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
serials |
وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند |
parallels |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
parallelled |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
parallelling |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
serial |
وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند |
paralleled |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
paralleling |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
synthesizers |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
synthesisers |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
voice |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
voices |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
synthesizer |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
voicing |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
controllers |
وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند |
controller |
وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند |
printer |
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند |
printers |
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند |
handing |
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند |
hand |
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند |
pages |
وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند |
page |
وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند |
paged |
وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند |
inputted |
مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد |
input |
مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد |
document |
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند |
documenting |
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند |
documented |
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند |
toolkit |
مجموعه توابعی که به برنامه نویس درنوشتن و رفع اشکال برنامه کمک میکند |
gateway |
1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد |
gateways |
1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد |
paged |
نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند |
pages |
نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند |
page |
نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند |
scanners |
وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست |
scanner |
وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست |
shift keys |
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ |
shift key |
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ |
RISC |
طراحی CPU که مجموعه دستورات آن حاوی دستورات سریع الاجرا وساده است که نوشتن برنامه را مشکلتر ولی سریعتر میکند |