Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English
Persian
impedance drop
ولتاژ اتصال کوتاه
impedance voltage
ولتاژ اتصال کوتاه
Search result with all words
impedance voltage test
ازمایش ولتاژ اتصال کوتاه
Other Matches
surges
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
pulsed
دوره کوتاه سطح ولتاژ
pulse
دوره کوتاه سطح ولتاژ
voltage to neutral
ولتاژ اتصال ستارهای
transients
باس ولتاژ خیلی کوتاه در یک لحظه
transient
باس ولتاژ خیلی کوتاه در یک لحظه
spike
پالس ولتاژ بسیار کوتاه مدت
pulsed
اعمال ولتاژ با دوره کوتاه به یک مدار
pulse
اعمال ولتاژ با دوره کوتاه به یک مدار
spike
ولتاژ گذرای کوتاه مدت و نوک تیز
pull up
اتصال یا برقراری ارتباط با یک سطح ولتاژ
delta voltage
ولتاژ فازی یا خطی اتصال مثلث
base band
ارسال داده با تغییر مسط ح ولتاژ در مسیر اتصال
baseband
ارسال داده با تغییر مسط ح ولتاژ در مسیر اتصال
short-circuits
اتصال کوتاه
line to line fault
اتصال کوتاه خط به خط
short-circuit
اتصال کوتاه
short circuit
اتصال کوتاه
by pass
اتصال کوتاه
cage rotor
رتور اتصال کوتاه
sustained short circuit
اتصال کوتاه دائمی
impedance loss
تلف اتصال کوتاه
line to earth fault
اتصال کوتاه زمین
line to line fault
اتصال کوتاه دوقطبی
impedance loss
گمگشتگی اتصال کوتاه
impedance triangle
مثلث اتصال کوتاه
ground
اتصال مدار الکتریکی به زمین یا به نقط های با سطح ولتاژ صفر.
line to line fault
اتصال کوتاه بین دو فاز
instantaneous short circuit current
جریان اتصال کوتاه لحظهای
instantaneous short circuit current
جریان اتصال کوتاه ضربهای
three phase induction motor
موتوربا رتور اتصال کوتاه
initial alternating short circuit curren
جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
short circuit
اتصالی شدن دو سیم برق اتصال کوتاه
maximum asymmetric three phase
current short-circuit جریان اتصال کوتاه ضربهای سه فازه
line voltage
ولتاژ خطی ولتاژ زنجیرشده ولتاژ خط
crossfiring
اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
male connector
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
transmission
که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
transmissions
که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
unipolar
که پاس ولتاژ مثبت و ولتاژ صفر با اعداد دودویی نشان داده می شوند
voltage regulator
تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
by pass
بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
phase to phase short circuit
اتصال کوتاه فاز به فاز
non return to zero
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
voltage balance
موازنه ولتاژ تعادل ولتاژ
electrically
قطعه حافظه فقط خواندنی که مختوای آن با اعمال ولتاژ خاص به سوزن نوشتن فایل برنامه ریزی است و توسط نور یا ولتاژ مخصوص قابل پاک شدن است
blasts
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blast
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
patches
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patch
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layers
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layer
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
PPP
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fibres
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibre
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
connector
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fiber
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contacting
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
piezoelectric
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
swivelled
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivel
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivels
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drawbar
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
linkage
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkages
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
negative true logic
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
pantywaist
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
positive
سیسم منط قی که در آن یک منط قی با سطح ولتاژ مثبت و صفر منط قی با سطح ولتاژ صفر یا منفی نشان داده میشود
RJ connector
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
lead
قطب اتصال سیم اتصال
ramp
سینه کش اتصال فراز اتصال
leads
قطب اتصال سیم اتصال
ramps
سینه کش اتصال فراز اتصال
slip road
سینه کش اتصال فراز اتصال
terminal
محل اتصال پیچ اتصال
cascade connection
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
terminals
محل اتصال پیچ اتصال
short quard
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
T connector
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
hurdle step
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
potential
ولتاژ
line voltage
ولتاژ خط
total voltage
ولتاژ کل
voltage
ولتاژ
electric tension
ولتاژ
voltages
ولتاژ
alternating voltage
ولتاژ C.A
delay action voltage
ولتاژ تاخیری
impressed voltage
ولتاژ موثر
voltage impluse
ایمپولز ولتاژ
voltage impluse
ضربان ولتاژ
voltage increase
افزایش ولتاژ
voltage rise
افزایش ولتاژ
service voltage
ولتاژ کار
deionization voltage
ولتاژ دیونیزاسیون
voltage amplification
تقویت ولتاژ
voltage amplifier
امپلیفایر ولتاژ
constant voltage
ولتاژ ثابت
voltage balance
میزان ولتاژ
useful voltage
ولتاژ موثر
induce voltage
ولتاژ القایی
voltage compensation
تعادل ولتاژ
voltage control
کنترل ولتاژ
output voltage
ولتاژ خروجی
voltage curve
منحنی ولتاژ
voltage divider
مقسم ولتاژ
voltage drop
افت ولتاژ
induction voltage
ولتاژ القائی
voltage level
سطح ولتاژ
voltage ratio
نسبت ولتاژ
voltage stabilization
تثبیت ولتاژ
electronic
باس ولتاژ کم
voltage to ground
ولتاژ زمین
peak voltage
ولتاژ حداکثر
voltage transformer
ترانسفورماتور ولتاژ
voltages
ولتاژ تانسیون
voltage loss
اتلاف ولتاژ
voltage
ولتاژ تانسیون
voltage vector
بردار ولتاژ
line voltage variation
نوسان ولتاژ
overvoltage
اضافه ولتاژ
peak voltage
ولتاژ اوج
peak to peak voltage
ولتاژ مضاعف
zener voltage
ولتاژ زنر
peak voltage
ولتاژ پیک
voltage stability
ثبات ولتاژ
voltage loss
تلف ولتاژ
voltage measuring
سنجش ولتاژ
voltage peak
پیک ولتاژ
contact potential
ولتاژ تماسی
voltage pulse
پالس ولتاژ
overvoltage
ولتاژ اضافی
voltage regulation
تنظیم ولتاژ
voltage regulator
نافم ولتاژ
voltage regulator
رگولاتور ولتاژ
distubing voltage
ولتاژ پارازیت
voltage relay
رله ولتاژ
voltage source
منبع ولتاژ
overpotential
اضافه ولتاژ
cutoff voltage
ولتاژ قطع
impluse
ضربه ولتاژ
series voltage
ولتاژ سری
medium voltage
ولتاژ متوسط
spark voltage
ولتاژ جرقه
potentiometer
مقسم ولتاژ
battery voltage
ولتاژ باتری
forward voltage
ولتاژ مستقیم
no load voltage
ولتاژ بی باری
potential regulator
رگولاتور ولتاژ
potential regulator
نافم ولتاژ
generator voltage
ولتاژ ژنراتور
star voltage
ولتاژ ستاره
voltage gradient
گرادیان ولتاژ
break down voltage
ولتاژ شکست
bleeders
مقسم ولتاژ
bleeder
مقسم ولتاژ
signal voltage
ولتاژ سیگنال
signal voltage
ولتاژ دریافتی
fault voltage
ولتاژ عیب
fault voltage
ولتاژ خطا
extinction voltage
ولتاژ خاموشی
rated voltage
ولتاژ اسمی
anode voltage
ولتاژ اندی
plate voltage
ولتاژ اندی
field voltage
ولتاژ میدان
electrode voltage
ولتاژ الکترد
electrode bias
ولتاژ استراحت
filament voltage
ولتاژ افروزه
filament voltage
ولتاژ فیلامان
average voltage
ولتاژ متوسط
firing voltage
ولتاژ اشتعال
signal voltage
ولتاژ ورودی
y voltage
ولتاژ ستاره
nominal voltage
ولتاژ اسمی
potential gradient
گرادیان ولتاژ
sticking voltage
ولتاژ وقفه
threshold voltage
ولتاژ استانه
load voltage
ولتاژ بار
idle voltage
ولتاژ کور
load tension
ولتاژ بار
ignition voltage
ولتاژ احتراق
imaginary voltage
ولتاژ راکتیو
circuit voltage
ولتاژ مدار
disruptive voltage
ولتاژ شکننده
discharge voltage
ولتاژ دشارژ
discharge voltage
ولتاژ تخلیه
transient voltage
ولتاژ لحظهای
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com