English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
pitcher پرتاب کنندهء توپ
pitchers پرتاب کنندهء توپ
Other Matches
anesthetic کم کنندهء حس
amplifier تقویت کنندهء برق
selenium rectifier یکسو کنندهء سلنیومی
amplifiers تقویت کنندهء برق
antitussive ارام کنندهء سرفه
assurer بیمه کنندهء عمر
bactericidal نابود کنندهء باکتری
assuror بیمه کنندهء عمر
one and one جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
delivery groups مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
free drop پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
one plus one جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
antigen مواد تولید کنندهء پادتن
animator تهیه کنندهء فیلمهای کارتون
animators تهیه کنندهء فیلمهای کارتون
antigens مواد تولید کنندهء پادتن
pentathlons مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlon مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
throwing ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throw ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
junkie استعمال کنندهء هروئین و مواد مخدره
junkies استعمال کنندهء هروئین و مواد مخدره
anaphrodisia داروهای فلج کنندهء اعضاء تناسلی
audio وابسته به شنوایی یا صوت گیرنده و تقویت کنندهء صدا شنودی
command ejection پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
provisional ball گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
refire time زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
antithyroid ماده متعادل کنندهء غدد درقی ضد غدهء درقی
deathlon مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
delivery error اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
automatic toss روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
weapon delivery پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
hurl پرتاب
shy پرتاب
jaculation پرتاب
shyest پرتاب
hurled پرتاب
toss پرتاب
hurls پرتاب
throws پرتاب
shove پرتاب
shyer پرتاب
shies پرتاب
shoving پرتاب
shying پرتاب
throw پرتاب
throwing پرتاب
shied پرتاب
shoves پرتاب
shoved پرتاب
tossed پرتاب
tosses پرتاب
tossing پرتاب
launched پرتاب
launch پرتاب
jets پرتاب
jetted پرتاب
launching پرتاب
jetting پرتاب
jet پرتاب
put پرتاب
pitch پرتاب
pitches پرتاب
puts پرتاب
putting پرتاب
detrusion پرتاب
launches پرتاب
let fly پرتاب کردن
launching site محل پرتاب
launching angle زاویه پرتاب
fire پرتاب راکت
fired پرتاب راکت
fires پرتاب راکت
bowshot تیر پرتاب
lunger پرتاب کننده
pelts پرتاب کردن
pelted پرتاب کردن
pounced پرتاب استامپ
pounces پرتاب استامپ
pouncing پرتاب استامپ
base ejection پرتاب شونده از ته
referee throw پرتاب داور
propelling charge خرج پرتاب
propellant charge خرج پرتاب
paradrop پرتاب با چتر
fling افکندن پرتاب
arm thrust پرتاب دست
flinging افکندن پرتاب
flings افکندن پرتاب
thrusting پرتاب کردن
rocketry فن پرتاب موشک
pelt پرتاب کردن
shove پرتاب شدن
airball پرتاب خطا
caster پرتاب کننده
jettison پرتاب کردن
tilts شتاب پرتاب
throwing the javelin پرتاب نیزه
tilted شتاب پرتاب
javelin throw پرتاب نیزه
tilt شتاب پرتاب
thrust پرتاب کردن
jaculate پرتاب کردن
forward cast پرتاب نخ ماهیگیری
thrusts پرتاب کردن
hot hand پرتاب موفق
propellant خرج پرتاب
propellants خرج پرتاب
foul line خط پرتاب ازاد
free throw پرتاب ازاد
jettisoned پرتاب کردن
jettisoning پرتاب کردن
shoved پرتاب شدن
air extraction پرتاب بار
shoves پرتاب شدن
charity line خط پرتاب ازاد
launcher سکوی پرتاب
shoving پرتاب شدن
sharity stripe خط پرتاب ازاد
charity shot پرتاب ازاد
aerial delivery پرتاب هوایی
foin پرتاب کردن
slung پرتاب شده
launcher پرتاب کننده
discus throw پرتاب دیسک
jettisons پرتاب کردن
discus throwing پرتاب دیسک
hammer throw پرتاب چکش
delivery پرتاب گلوله
throw-ins پرتاب اوت
throw-in پرتاب اوت
shot put پرتاب وزنه
throw in پرتاب اوت
pounce پرتاب استامپ
projects پرتاب کردن
projected پرتاب کردن
project پرتاب کردن
pitches پرتاب کردن
pitch پرتاب کردن
threw پرتاب کرد
small ball پرتاب بی حالت
projections پرتاب طرح
projection پرتاب طرح
unsling پرتاب کردن
deliveries پرتاب توپ
deliveries پرتاب گلوله
delivery پرتاب توپ
skeet پرتاب کردن
throwing apparatus لوازم پرتاب
weight throw پرتاب وزنه
conversions پرتاب ازاد
conversion پرتاب ازاد
upthrow پرتاب ببالا
torpedo launch پرتاب اژدر
puts پرتاب وزنه
shoot پرتاب کردن
chuck پرتاب توپ
throwing the hammer پرتاب چکش
put پرتاب وزنه
over- 6 یا 8 پرتاب توپ
chuck پرتاب نادرست
chucked پرتاب توپ
over 6 یا 8 پرتاب توپ
chucked پرتاب نادرست
chucks پرتاب توپ
putting پرتاب وزنه
shoots پرتاب کردن
chucks پرتاب نادرست
to launch a torpedo اژدری پرتاب کردن
to fire a torpedo اژدری پرتاب کردن
lobs باهستگی پرتاب کردن
hard base سکوی پرتاب مستحکم
javelin زوبین پرتاب نیزه
jettisoned پرتاب کردن به بیرون
exudation پخش یا پرتاب مواد
jets بخارج پرتاب کردن
extraction zone منطقه پرتاب بار
free throw area منطقه پرتاب ازاد
pad سکوی پرتاب رسانگر
deliveries توپ پرتاب شده
blue gun لوله پرتاب ابی
pads سکوی پرتاب رسانگر
gyro angle سمت پرتاب اژدر
green gun لوله پرتاب سبز
pulsing پرتاب امواج انرژی
spit اب دهان پرتاب کردن
spits اب دهان پرتاب کردن
goalthrow پرتاب دروازه بان
free throw lane مستطیل پرتاب ازاد
bait casting پرتاب نخ ماهیگیری با طعمه
free throw circle دایره پرتاب ازاد
bombing errors خطای پرتاب بمب
quoits بازی پرتاب حلقه
castaway پرتاب کردن وزنه
castaways پرتاب کردن وزنه
corner throw پرتاب ازاد از گوشه
projectile جسم پرتاب شونده
projectile جسم پرتاب شده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com