Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
command processing
پردازش دستورالعمل
Other Matches
shift instruction
دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
briefing direction
دستورالعمل اجرای توجیه دستورالعمل جلسه توجیهی
statitizing
فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
arithmetic instruction
دستورالعمل محاسباتی دستورالعمل حسابی
instruction counter
شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
pause instruction
دستورالعمل وقفه دستورالعمل توقف
postprocessor
برنامهای که داده را از برنامه دیگر پردازش میکند که پردازش شده است
photocomposition
کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد
interactive processing
پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
backing
رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی
batch
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batches
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
gpr
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند
edp
پردازش داده در سطحی گسترده توسط کامپیوترهای دیجیتالی الکترونیکی پردازش داده به صورت الکتریکی
pipelines
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipeline
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
distributed processing system
سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
centralized data processing
پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
in line processing
پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
instructions
دستورالعمل
operating manual
دستورالعمل
ground rule
دستورالعمل
instruction
دستورالعمل
order
دستورالعمل
perscription
دستورالعمل
functions
دستورالعمل
function
دستورالعمل
recipe
دستورالعمل
recipes
دستورالعمل
procedure
دستورالعمل
functioned
دستورالعمل
directions
دستورالعمل
computer instruction
دستورالعمل کامپیوتر
dummy instruction
دستورالعمل ساختگی
branch instruction
دستورالعمل انشعاب
no op instruction
دستورالعمل بی اثر
prescriptions
تجویز دستورالعمل
instruction foramt
قالب دستورالعمل
microcode
ریز دستورالعمل
call instruction
دستورالعمل فراخوانی
instruction cycle
چرخه دستورالعمل
repetition instruction
دستورالعمل تکرار
null instruction
دستورالعمل پوچ
object code
دستورالعمل مقصود
ship husbandary manual
دستورالعمل جرثقیل ها
nonexecutable statement
دستورالعمل اجراناپذیر
arithmetic instruction
دستورالعمل حسابی
instruction word
کلمه دستورالعمل
code
برنامه دستورالعمل ها
instruction code
رمز دستورالعمل
one address instruction
دستورالعمل یک ادرسه
action statement
دستورالعمل اقدام
instruction time
زمان دستورالعمل
guidance
دستورالعمل راهنما
quasi instruction
شبه دستورالعمل
push instruction
دستورالعمل نشاندن
current instruction
دستورالعمل جاری
pseudo instruction
شبه دستورالعمل
instruction mix
اختلاط دستورالعمل
pseudo code
شبه دستورالعمل
privileged instruction
دستورالعمل ممتاز
ir
ثبات دستورالعمل
decision instruction
دستورالعمل تصمیمی
decision instruction
دستورالعمل تصمیم
instruction register
ثبات دستورالعمل
instruction repertoire
موجودی دستورالعمل
instruction set
مجموعه دستورالعمل
logic instruction
دستورالعمل منطقی
logical instruction
دستورالعمل منطقی
prescription
تجویز دستورالعمل
entry instruction
دستورالعمل دخول
direction
دستورالعمل جهت
micro instruction
ریز دستورالعمل
order
دستورالعمل دستور
instruction length
طول دستورالعمل
field order
دستورالعمل رزمی
macro instruction
درشت دستورالعمل
halt instruction
دستورالعمل توقف
flight manual
دستورالعمل پرواز
pull instruction
دستورالعمل بازیابی
conditional instruction
دستورالعمل شرطی
stop instruction
دستورالعمل توقف
machine instruction
دستورالعمل ماشین
airworthiness directive
دستورالعمل صلاحیت پرواز
instruction cycle
سیکل یاچرخش دستورالعمل
effective date
تاریخ شروداجرای دستورالعمل
verbs
دستورالعمل انجام عملی
instruction control unit
واحد کنترل دستورالعمل
assembly language instruction
دستورالعمل زبان اسمبلی
kips
هزار دستورالعمل درثانیه
pop instruction
دستورالعمل بازیابی از پشته
verb
دستورالعمل انجام عملی
microcode
دستورالعمل های ریز
computer instruction set
مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
variable instruction length
دستورالعمل با طول متغیر
conditional jump instruction
دستورالعمل پرش شرطی
machine instruction set
مجموعه دستورالعمل ماشین
looping instruction
دستورالعمل حلقه زنی
letter of instruction
دستورالعمل انجام کار
damage control bills
دستورالعمل کنترل خسارات
instruction lookahead
پیش بینی دستورالعمل
million instructions per second
میلیون دستورالعمل در ثانیه
multiple address instruction
دستورالعمل چند ادرسه
budget directive
دستورالعمل تهیه بودجه
mips
یک میلیون دستورالعمل درثانیه
initiating directive
دستورالعمل شروع عملیات اب خاکی
manual
دستورالعمل راهنمای انجام کار
four address instruction
نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
programmed instruction
دستورالعمل برنامه ریزی شده
directive
راهنمای انجام کار دستورالعمل
directives
راهنمای انجام کار دستورالعمل
macroprogramming
برنامه نویسی با درشت دستورالعمل ها
bumf
اسناد شامل اطلاعات دستورالعمل چیزی
formats
داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
format
داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
component change order
دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات
commander's guidance
دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
instruction
راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
instructions
راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
boot
اجرای مجموعهای از دستورالعمل ها برای رسیدن به موقعیت مط لوب
areas
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
area
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
users
دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
user
دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
pointer
متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است
booting
اجرای خودکار مجموعهای از دستورالعمل ها در ROM پس از روشن شدن کامپییوتر
pointers
متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است
jump instruction
موقعتی که CUPU از دستورالعمل فعلی به نقط ه دیگر برنامه برود
boot up
اجرای خودکار مجموعهای از دستورالعمل ها در ROM پس از روشن شدن کامپییوتر
prescription
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
fetch ahead
فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
authors
CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
prescriptions
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
function key
یچی که برای کار خاص یا ترتیبی از دستورالعمل ها انتساب داده شده بود
arithmetic
دستورالعمل برنامه که در آن عملگر عمل مورد نظر را برای اجرا مشخص میکند
programs
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
program
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
trace
روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
traced
روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
traces
روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
declarative language
زبان برنامه سازی در برنامههای کاربردی پایگاه داده ها که آنچه می خواهید بدست آورید وارد می کنید و نه دستورالعمل را
four address instruction
دستوری که حاوی محل چهار ثبات و محل دستورالعمل بعدی است
driver
یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
drivers
یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
push pop stack
ثباتی که اطلاعات را ازشمارنده برنامه گرفته ومکانهای ادرس دستورالعمل را بر مبنای "انکه اول رفته اخر خارج شود" ذخیره میکند
addressing
روش آدرس دهی که آدرس محل ذخیره سازی در دستورالعمل محلی است که باید استفاده شود
coroutine
دستورالعمل اتصال مجموعهای از ورودی ها به مجموعهای از خروجی ها
post processing
پس پردازش
embarkation order
دستورالعمل بارگیری یا سوارشدن دستور بارگیری
microprogramming
نوشتن ریز کد با استفاده از ریز دستورالعمل
communication operation instructions (co
دستور کار مخابرات دستورالعمل مخابرات
preprocessing
پیش پردازش
processing symbol
علامت پردازش
information processing
پردازش اطلاعات
massages
پردازش داده
data processing
پردازش داده ها
massaging
پردازش داده
massaged
پردازش داده
parallel processing
پردازش موازی
word processing
پردازش کلمه
preprocessor
پیش پردازش
list processing
پردازش لیست
priority processing
پردازش اولیه
image processing
پردازش تصویر
massage
پردازش داده
processing program
برنامه پردازش
sequential processing
پردازش ترتیبی
processes
پردازش کردن
file processing
پردازش فایل
concurrent processing
پردازش همزمان
simultaneous processing
پردازش همزمان
teleprocessing
پردازش از دور
distrubuted processing
پردازش توزیعی
picture processing
پردازش تصویری
running in parallel
پردازش موازی
continuous processing
پردازش پیوسته
background processing
پردازش زمینهای
real time processing
پردازش بلادرنگ
process
پردازش کردن
direct processing
پردازش مستقیم
batch processing
پردازش دستهای
text processing
پردازش متن
processing unit
واحد پردازش
stacked job processing
پردازش پشته یی
document processing
پردازش مدرک
serial processing
پردازش نوبتی
serial processing
پردازش سری
random processing
پردازش تصادفی
random probing
پردازش تصادفی
transaction oriented processing
پردازش تغییرگرا
addressing
روش آدرس دهی به داده که در آن اولین دستورالعمل به آدرس اشاره میکند که حاوی آدرس دوم است
natural language processing
پردازش زبان طبیعی
multiple job processing
پردازش چند کاره
word processing center
مرکز پردازش کلمه
teleprocessing
پردازش از راه دور
word processing society
انجمن پردازش کلمه
word processing program
برنامه پردازش کلمه
word processing operator
متصدی پردازش کلمه
information processing center
مرکز پردازش اطلاعات
mechanical data processing
پردازش داده مکانیکی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com