English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (23 milliseconds)
English Persian
DX پسوند پس از شماره مدل پردازنده intel برای بیان وجود واحد محاسبه اعشاری
Other Matches
tiny model مدل حافظه خانواده پردازنده Intel که امکان وجود چندین کیلوبایت داده وکد را ایجاد میکند
Klamath نام کد برای گونه کم هزینه پردازنده Intel pention
Pentium Pro قوی ترین پردازنده موجود سافت Intel. که جایگزین Pentium میشود برای PCهای با کارایی بالا
flop اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopped اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopping اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flops اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
MMX قطعه پردازنده intel پیشرفته که حاوی خصوصیات ویژه و قط عاتی است که برای بهبود کارایی استفاده از چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
mflops اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود
Intel محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات
precedence قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
processor پردازنده مخصوص مثل پردازنده آرایهای یا عددی که میتواند برای بهبود کارایی با پردازنده اصلی کار کند
IBM اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است
cpu واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
huge model مدل حافظه پردازنده Intel که به کد داده و برنامه اجازه ارسال بر حسب کیلوبایت میدهد.
IBM محدوده کامپیوترهای شخصی بر پایه Intel و پردازنده هایی که حاوی باس MCA هستند
warn بیان وقوع یک رویداد خط رناک . بیان وجود خط ر.
warned بیان وقوع یک رویداد خط رناک . بیان وجود خط ر.
warns بیان وقوع یک رویداد خط رناک . بیان وجود خط ر.
privilege ساخت پردازنده Intel که در حالت محافظت شده است و به برنامه امکان افزودن بخشهای حیاتی محیط عملیات را میدهد
Overdrive قطعه پردازنده که به عنوان جانشین قدرتمند برای پردازنده Intelاست
mediums مدل حافظه خانواده پردازنده Intel x که امکان ارسال چند کیلوبایت داده و تا چند مگا بایت کد میدهد
medium مدل حافظه خانواده پردازنده Intel x که امکان ارسال چند کیلوبایت داده و تا چند مگا بایت کد میدهد
cpu ساعت درونی پردازنده که سیگنال با قاعده را ایجاد میکند که برای کنترل عملیات و ارسال داده در پردازنده است
scan شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scans شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scanned شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
coprocessor پردازنده جانبی مخصوص مشابه آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی برای افزایش سرعت اجرا کار کند
PCI مشخصات ساخت Intel که یک نوع باس محلی سریعی را معرفی میکند که ارسال داده سریع بین پردازنده کارتهای گسترده PC فراهم میکند
noisy mode رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
unit of account واحد محاسبه
arithmetic unit واحد محاسبه
processing unit واحد پردازنده
There is no such number. همچنین شماره تلفنی وجود ندارد.
radix نقط های که تقسیم بین واحد کمی و بخشی اعشاری را نشان میدهد
wait condition 1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
wait state 1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
unity شماره یک واحد
freight tonne فرفیت باربری به واحد تن محاسبه نرخ حمل براساس تن
translation tables جدولهای جستجو یا مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت توسط پردازنده قابل دستیابی هستند بدون نیاز به محاسبه نتیجه
Dialer امکانی در ویندوز که در صورت وجود مودم متصل به PC شماره گیری میکند
arithmetic logic unit بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق
Trinity سه گانگی [معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد] [تثلیث]
parallels کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
paralleled کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallelling کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
paralleling کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallel کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallelled کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
invitations عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitation عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
alu Unit Logic Arithmetic بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق
attached processor ریز پردازنده جدا در سیستم که تحت کنترل واحد پردازش مرکزی توابع خاصی را انجام میدهد
mantissa رقم اعشاری لگاریتم معمولی افزایش عدد اعشاری
graphics پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
density دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن
densities دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن
multiprocessor عملیاتی که هر پردازنده در سیستم چند پردازنده با بخشی از یک یا چند پردازنده دیگر کار میکند
eight ball billiard تقسیمی از1 تا 7 برای یک نفر و از 9 تا51 برای نفردیگر و شماره 8برای بازیگری که شمارههای خود را بکیسه انداخته
point of presence شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
multiprocessing system سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
noisy mode سیستم محاسبات اعداد اعشاری که عددی غیر از صفر به محل کمترین ارزش در حین نرمالسازی عدد اعشاری افزوده میشود
remote data concentrator وسیله یی که پیام ها را ازطریق خطوط کم سرعت ازترمینالهای متعدد دریافت کرده و داده ها را از طریق یک حط واحد سنکرون باسرعت بالا به پردازنده میزبان منتقل میکند
hash سیستم کدگذاری مشتق شده از کد ASCII که شماره کدها برای سه حرف اول افزوده می شوند تا عدد جدیدی برای کد hash بدست اید
peripheral باس سریع طراحی شده توسط Intel که تا چند مگاهرتز گنجایش دارد و در کامپیوترهای شخصی بر پایه Pentum برای آداپتورهای شبکه یا گرافیکی استفاده میشود
address شماره ای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
numbers پردازنده خاص برای محاسبات سریع
number پردازنده خاص برای محاسبات سریع
modes عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
mode عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
device که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
dual سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
unit که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
devices که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
units که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
wagners law براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
There's no reason for concern. دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
There's an exception to every rule. برای هر قانونی استثنائی وجود دارد.
There is nothing to worry about. دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
i/o که برای ورودی و خروجی داده به پردازنده قابل استفاده است
scalar پردازنده طراحی شده برای پردازش سریع روی مقادیراسکالر
keystroke شمارش انتخابهای کلید انجام شده برای محاسبه هزینه تایپ
backwards روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
sizes محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
design maximum weight حداکثر وزن محاسبه شدهای برای اعمال تنش به ساختمان هواپیما
backward روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
size محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
log wood درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
transients آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
There is one physician for every 260 inhabitants. برای هر ۲۶۰ ساکن یک پزشک وجود دارد.
transient آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
z 0 یک تراشه پردازنده 8 بیتی که به عنوان مبنایی برای ریزکامپیوترها بکار می رود
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
MIP mapping روش محاسبه پیکس ها در یک تصور برای بدست آوردن فاصله شی از دید بیننده
masters کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
master کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
mastered کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
m مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
slaving پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود
slaves پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود
slaved پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود
slave پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود
dial signal بوق ازاد برای شماره گیری
decimal file system سیستم انبارداری اعشاری سیستم شمارش اقلام اعشاری
windage تنظیم کمان هنگام وجود بادعرضی برای دقت در هدفگیری
auxiliaries پردازنده جانبی مثل آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی کار کند تا سرعت اجرا را افزایش دهد
auxiliary پردازنده جانبی مثل آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی کار کند تا سرعت اجرا را افزایش دهد
at least [no less than] [not less than] <adv.> کم کمش [حداقل] [برای آگاهی اندازه یا شماره]
at a [the] minimum <adv.> کم کمش [حداقل] [برای آگاهی اندازه یا شماره]
short iron چوبهای شماره 7 و 8 و 9گلف برای ضربههای کوتاه
natural rate hypothesis هیچ تمایلی برای تورم در جهت افزایش یا کاهش وجود ندارد
Berlin کالسکهی چهارچرخهای که در عقب آن رکابی برای ایستادن یک مستخدم وجود دارد
Can you get me manchester 123-45-67? آیا میتوانید شماره 123-45-67 منچستر را برای من بگیرید؟
dispatching priority شماره کارها برای مشخص کردن تقدم انها
multimedia قطعه پردازنده که حاوی قط عاتی است که برای بهبود کارایی چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
number cruncher یک برنامه یا کامپیوتر که برای انجام مقادیر بزرگی ازمحاسبه و سایر دستکاریهای عددی طراحی شده است محاسبه
autos امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد و ضبط داده
auto امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد و ضبط داده
phone شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
phones شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
phoning شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
phoned شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
vaccine امکان نرم افزاری برای بررسی سیستم در مورد وجود ویروس و حذف آنها
Pronoia واژه ای جدید: حسی که گویا از طرف دنیا برای کمک کردن وجود دارد
vaccines امکان نرم افزاری برای بررسی سیستم در مورد وجود ویروس و حذف آنها
scratchpad حافظه پنهان برای بافر کردن داده ارسالی بین پردازنده سریع و وسیله ورودی / خروجی کند.
wisha برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
golly حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
gollies حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
invert که برای بیان نقل قول به کار می رود
inverting که برای بیان نقل قول به کار می رود
inverts که برای بیان نقل قول به کار می رود
diction عبارت انتخاب لغت برای بیان مطلب
drivers چوب شماره یک برای استفاده در اغاز هر بخش گلف راننده لوژ
driver چوب شماره یک برای استفاده در اغاز هر بخش گلف راننده لوژ
sone واحد کیفی صدا برای یک شنونده
references نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
robustness توانایی سیستم برای ادامه کار کردن حتی با وجود خطا در حین اجرای برنامه
reference نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
chip کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود
chips کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود
SX نوعی قطعه پردازنده که از پردازنده یا پایهای نشات گرفته است که تولید و خرید آن ارزانتر است
name کلمه معمولی برای بیان آدرس در زبان ماشین
extending روش انعط اف پذیر تر برای بیان قواعد زبان
X distance سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
names کلمه معمولی برای بیان آدرس در زبان ماشین
extends روش انعط اف پذیر تر برای بیان قواعد زبان
algorithmic language یک زبان که برای بیان الگوریتم ها طراحی شده است
integer اصط لاح ریاضی برای بیان عدد کامل
x punch سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
extend روش انعط اف پذیر تر برای بیان قواعد زبان
integers اصط لاح ریاضی برای بیان عدد کامل
engineered performance زمان لازم برای اتمام یک واحد از کار
extensions پسوند
suffixes پسوند
extension پسوند
suffixes پسوند ها
suffix پسوند
suffix پسوند
postfix پسوند
external سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
prompt نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
parameter زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند
parameters زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند
clicks صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
dirty bit برای بیان اینکه در حافط ه اصلی بار شده اند
clicked صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
click صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
externals سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
markers کد وارد شده در فایل یا متن برای بیان یک بخش خاص
role indicator نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
marker کد وارد شده در فایل یا متن برای بیان یک بخش خاص
gibberish اصطلاحی که برای بیان لازم نبودن داده بکار می رود
prompts نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
prompted نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
autos امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد
shake bottle بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
CLUT جدول شماره ها در ویندوز و برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگهای یک تصویر
auto امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد
elements کوچکترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
element کوچکترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
signaled کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
take over bid پیشنهادخرید برای تحت کنترل دراوردن واحد تجارتی
symbolic i/o assignment نامی برای مشخص کردن یک واحد ورودی خروجی
signal کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
signalled کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
multiple معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
jump instruction دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه
station number شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
cancel کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
configured off وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است
configured out وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است
Shannon's Law قانونی که بیشترین گنجایش محل اطلاعات را برای خط ارتباطی بیان کند
cancelling کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
nil pointer اشاره گری که برای بیان انتهای یک لیست پیوندی بکارمی رود
text کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
configured in وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده آماده بودن آن برای استفاده است
indicator نوری که برای اخطار دادن یا بیان وضعیت یک قطعه به کار می رود
dtr سیگنال از وسیلهای که آمادگی خود را برای ارسال داده بیان میکند
cancels کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com