English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 138 (2 milliseconds)
English Persian
imcremental backup پشتیبان نموی
Other Matches
incremental plotter رسام نموی
incremental compiler همگردان نموی
backup copy کپی پشتیبان روگرفت پشتیبان
global 1-پشتیبان همه دادههای ذخیره شده گره ها یا ایستگاههای کاری متصل به شلکه 2-پشتیبان همه فایلهای دیسک سخت یا فایل سرور
globally 1-پشتیبان همه دادههای ذخیره شده گره ها یا ایستگاههای کاری متصل به شلکه 2-پشتیبان همه فایلهای دیسک سخت یا فایل سرور
backlogs پشتیبان
backup پشتیبان
back پشتیبان
behinds پشتیبان
backs پشتیبان
behind پشتیبان
protector پشتیبان
supportive پشتیبان
backer پشتیبان
supporter پشتیبان
supporters پشتیبان
backers پشتیبان
defenceless بی پشتیبان
support پشتیبان
backlog پشتیبان
support r پشتیبان
thruster پشتیبان
supportless بی پشتیبان
fail back پشتیبان
paper support پشتیبان
left back پشتیبان چپ
protectors پشتیبان
trailers پشتیبان مهاجم
trailer پشتیبان مهاجم
support library کتابخانه پشتیبان
file backup پشتیبان فایل
patrons نگهدار پشتیبان
follow up تدارکات پشتیبان
backup copy نسخه پشتیبان
backup file پرونده پشتیبان
backup system سیستم پشتیبان
backstop technology تکنولوژی پشتیبان
backing up پشتیبان گیری
backing storage انباره پشتیبان
abutment دیوار پشتیبان
banch wall دیواره پشتیبان
battery backup باطری پشتیبان
backing store انباره پشتیبان
patron نگهدار پشتیبان
second پشتیبان کمک
seconds پشتیبان کمک
seconded پشتیبان کمک
seconding پشتیبان کمک
backing پشتیبان پوشش
backs که یک باتری پشتیبان دارد
back که یک باتری پشتیبان دارد
battery که یک باتری پشتیبان دارد
buttresses شمع پشتیبان دیوار
battery backup system سیستم پشتیبان باطری
buttress شمع پشتیبان دیوار
buttressing شمع پشتیبان دیوار
backup utility برنامه کمکی پشتیبان
line backer مدافع پشتیبان خط تجمع
maintenance programmer برنامه نویس پشتیبان
buttressed شمع پشتیبان دیوار
batteries که یک باتری پشتیبان دارد
counter-fort [شمع پشتیبان دیوار]
believer [in something] پشتیبان [نگهدار] [ازچیزی]
sympathizers طرفدار همفکر پشتیبان فکری
sympathizer طرفدار همفکر پشتیبان فکری
sympathisers طرفدار همفکر پشتیبان فکری
father file پشتیبان گونه قدیمی فایل
countermure دیواری که برای پشتیبان دیواردیگربسازند
fan پشتیبان [طرفدار] [هوادار] [ورزش]
fall back سیستم پشتیبان در شرایط اضطراری
dss سیستم پشتیبان تصمیم گیری
hypostasis پایه یانگهبان عضو یا چیزی پشتیبان
stringy floppy حلقه متمادی نوار برای حافظه پشتیبان
pedestals میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
auxiliaries پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
tape streamer حلقه ممتد نوار برای حافظه پشتیبان
internal روش نمایش داده و دستورات در CPU یا پشتیبان
follow up رده پشتیبان دنباله دنبال کردن دشمن
pedestal میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
auxiliary پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
time ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
timed ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
times ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
record رکورد و داده کنترلی ذخیره شده روی رسانه پشتیبان
transcribes کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
transcribed کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
transcribe کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
transcribing کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
server کامپیوتر مخصوص و امکان حافظه پشتیبان در ترمینال ها و عملگرهای شبکه محلی
streamer حلقه متمادی نوار است که به عنوان فضای پشتیبان استفاده میشود
streamers حلقه متمادی نوار است که به عنوان فضای پشتیبان استفاده میشود
generations مسافت بین فایل و گونه اصلی آن که در حین ایجاد پشتیبان استفاده میشود
BAK file extension مشخصه سه حرف استاندارد در سیستم MS DOS برای بیان یک پشتیبان یا کپی از فایل
generation مسافت بین فایل و گونه اصلی آن که در حین ایجاد پشتیبان استفاده میشود
hot سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hotter سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hottest سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
inputted فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
input فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
shares یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shared یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
share یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
warm standby وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
large scale computer که میتواند به حافظه با فرفیت بالا دستیابی داشته باشد و نیز وسایل پشتیبان مثل کاربران چندتایی
incremental backup تابع پشتیبان که فقط فایل هایی را ذخیره میکند که نسبت به ذخیهر قبلی تغییر کرده اند
streaming tape drive دستگاهی که یک کارتریج نوارپیوسته را نگهداری کردن واساسا" به عنوان پشتیبان گردانندههای دیسک سخت بکار می رود
share سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shared سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shares سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
transfer سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transfers سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transferring سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
grandfather file سومین گونه معروف فایل پشتیبان پس از فایل پدر و فرزند
abutments تکیه گاههای انتهائی دیوارهای پشتیبان دیوارههای انتهائی دوطرف پل
mass storage وسیله ذخیره پشتیبان که قادر به ذخیره سایز حجم زیاد داده است
permanent فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو
standbys سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
standby سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
back-up کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
back up کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
refresh قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshed قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshes قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
unbaoked سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
support پشتیبان زیر برد زیر بری
thrashing 1-فعالیتهای زیادی دیسک . 2-مشخصات یا خطای برنامهای در حافظه مجازی . که باعث اتلاف وقت CPV برای جابجایی صفحات بین حافظه پشتیبان میشود
virtual حافظه اصلی خیالی بزرگ که با بارکردن صفخات کوچک تر از حافظه پشتیبان به حافظه موجود ایجاد میشود فقط وقتی که نیاز باشد
self- قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
input بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود
inputted بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود
initialing از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initial از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initialed از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initialled از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initials از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initialling از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
paging فرمولی که مدیریت حافظه حافظه به صفحات اختصاص میدهد. و نیز انتقال بین حافظه پشتیبان و حافظه اصلی به روش کار را بر عهده دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com