English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (13 milliseconds)
English Persian
advance march پیشروی حرکت به جلو
Search result with all words
tack سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
steerage way پیشروی در سمت حرکت یکان
Other Matches
advances پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advancing پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advance پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advancing پیشروی پیشروی کردن
advances پیشروی پیشروی کردن
advance پیشروی پیشروی کردن
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
improvement پیشروی
head way پیشروی
marching پیشروی
proceedings پیشروی ها
advances پیشروی ها
onrush پیشروی
antecedence پیشروی
march پیشروی
progression پیشروی
progress پیشروی
advance پیشروی
marched پیشروی
advancing پیشروی
victories پیشروی
marches پیشروی
advance پیشروی
victory پیشروی
precession پیشروی
progressions پیشروی
progression پیشروی
saltation پیشروی بتدریج
grind out پیشروی مختصر
self advancement پیشروی نفس
advance پیشرفت پیشروی
gain ground پیشروی کردن
advances پیشرفت پیشروی
set forward فشار پیشروی
advances : پیشروی پیشرفت
birl پیشروی باچرخیدن
advancing پیشرفت پیشروی
law of progression قانون پیشروی
progressed پیشرفت پیشروی
progress پیشرفت پیشروی
speed of advance سرعت پیشروی
marine transgression پیشروی دریا
progressing پیشرفت پیشروی
advance force نیروی پیشروی
axis of advance محور پیشروی
progresses پیشرفت پیشروی
lunging پیشروی ناگهانی خیز
lunges پیشروی ناگهانی خیز
ground grainer مهاجمی که پیشروی میکند
get by مخفیانه پیشروی کردن
lunged پیشروی ناگهانی خیز
advancing units یکانهای پیشروی کننده
marching order [travel order] دستور پیشروی [ارتش]
lunge پیشروی ناگهانی خیز
heads up سمت مسیر پیشروی
heads up وضعیت مسیر پیشروی
sitzkrieg جنگ بدون پیشروی
lockstep پیشروی افراد پشت سریکدیگر
to issue marching order دستور پیشروی دادن [ارتش]
advance to contact پیشروی برای اخذ تماس
covered approach پیشروی پوشیده معابر مخفی
sternway پیشروی ناواز سمت پاشنه
block پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
blocked پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
lap course جهت پیشروی نوار مین روبی
blocks پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
advance variation واریاسیون پیشروی پیاده دردفاع فرانسوی
progressive attack پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
chain زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
march نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
marches نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
accompanying fire اتشی که پیاده نظام در زیران پیشروی میکند
marching نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
marched نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
first down اولین تماس با زمین پیشروی 09 متری با 4تماس
heads up display وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
chains زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
gain ground ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
travelling overwatch راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
bounding overwatch حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rate of march سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
k day روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
move on ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
power traverse مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
realistic deterrence میخکوب کردن حقیقی استراتژی سد کردن پیشروی کمونیسم در دنیا ممانعت حقیقی از پیشرفت کمونیسم
advance by echelon پیشروی رده به رده
advance by bounds پیشروی خیز به خیز
stirred حرکت
shifted حرکت
shifts حرکت
stir حرکت
stock still بی حرکت
stirs حرکت
demeanour حرکت
demeanor حرکت
behaviour حرکت
travels حرکت
still بی حرکت
traveled حرکت
stirrings حرکت
travel حرکت
shift حرکت
stirabout حرکت
oi در حرکت
on the move در حرکت
motions حرکت
immobile بی حرکت
stationary بی حرکت
stiller بی حرکت
gesturing حرکت
gestured حرکت
progresses حرکت
gesture حرکت
progressing حرکت
statist بی حرکت
animation حرکت
patting بی حرکت
patted بی حرکت
pats بی حرکت
movement حرکت
pat بی حرکت
frozen بی حرکت
progress حرکت
animations حرکت
agog در حرکت
afloat در حرکت
stillest بی حرکت
circulations حرکت
stills بی حرکت
motionless بی حرکت
moveless بی حرکت
stock-still بی حرکت
vapid بی حرکت
circulation حرکت
geste حرکت
departure حرکت
departures حرکت
locomotion حرکت
sedentary بی حرکت
ambulation حرکت
vowel point حرکت
haviour حرکت
behavior حرکت
behaviuor حرکت
inert بی حرکت
motion حرکت
animals حس و حرکت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com