English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
library edition چاپی که درخودکتابخانه باشد
Other Matches
lebrary edition چاپی از کتاب که در خورکتابخانه باشد
print hand دستخطی که مانندچاپ یاحروف چاپی باشد
print letters دستخطی که مانند چاپ یاحروف چاپی باشد
duodecimo کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
twelvemo کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
a closed mouth catches no flies <proverb> تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hot شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbed بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
letterpress چاپی
typographic چاپی
misprints غلط چاپی
misprints اشتباه چاپی
print عکس چاپی
print مواد چاپی
pamphlet رساله چاپی
pamphlets رساله چاپی
fully formed characters کاراکترهای چاپی
letter حرف چاپی
letters حرف چاپی
printout نتیجه چاپی
editorially بطور چاپی
hard copy نسخه چاپی
etched circuit مدار چاپی
printouts نتیجه چاپی
letter press مواد چاپی
printed عکس چاپی
printed مواد چاپی
infusion of tea دم کردن چاپی
printed matter مواد چاپی
printed wiring سیمکشی چاپی
printed circuit مدار چاپی
printed matter اوراق چاپی
misprint اشتباه چاپی
misprint غلط چاپی
prints مواد چاپی
billhead بروات چاپی
prints عکس چاپی
open back [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
misprint غلط چاپی کردن
misprints غلط چاپی کردن
soft copy نسخه غیر چاپی
letterpress وابسته بحروف چاپی
small print حروف چاپی ریز
to pull a proof نمونه چاپی دراوردن
typal شبیه حروف چاپی
hard-copy output نسخه [خروجی] چاپی
ampersand علامت چاپی & به معنای "و"
printed circuit board تخته مدار چاپی
hard copy نسخه ملموس خروجی چاپی
mother board برد مدار چاپی اصلی
letterhead عنوان چاپی بالای کاغذ
colour hard copy device اسباب نسخه چاپی رنگی
script font فونت چاپی شبیه به دستخط
printout نسخه چاپی نتیجه نهایی
letter head کاغذیکه نشان چاپی دارد
printouts نسخه چاپی نتیجه نهایی
letterheads عنوان چاپی بالای کاغذ
laptop کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
billhead کاغذی که شبیه برات چاپی است
motherboard تخته مدار چاپی اصلی در سیستم
face value <idiom> عکس چاپی روی پول ،تمبر،...
wellŠsuppose it is so خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
margin فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
Proof – reading. غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
rolling press الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
pcb Board Circuit Printed تخته مدار چاپی
past performances سوابق چاپی نتایج مسابقات اسب یا گرگ
hair stroke خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
margins فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
secret ballot ورقه رای مخفی دارای اسامی چاپی کاندیداها
line drawings خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
galley نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
proofroom اطاق غلط گیری نمونه هایی چاپی مطبعه
line drawing خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
linocut چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد
sic علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده
Zel-i Sultan vase طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
sick علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
on screen که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
on-screen که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
galley proof نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
sickest علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
ascender مسیر یک حرف که بالای خط اصلی حروف چاپی قرار دارد.
special handling ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
controllers وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
controller وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
slip sheet صفحه سفیدی که بین دوصفحه چاپی دیگر قرار داده شده
populated board یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد
print shop بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد
micro ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
universal سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
micros ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
format مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
formats مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
expansion board برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر
bar graphics دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar code دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar codes دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
prospectus شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
prospectuses شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
charge عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
microcomputer تخته مدار چاپی اصی سیستم که بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای جانبی و... را دارد
overstriking توانایی یک چاپگر نسخه چاپی برای ضربه مکرر زدن به کاراکتربه منظور تولید حالت نمایانتری از ان
rat's nest یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند
cobb doglas production function ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
back plane یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
expansion unit وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
ion deposition فناوری چاپ که از نوک چاپی استفاده میکند که نشانه هایی می کشد تا تصویری ایجاد شود که toner را جذب کند
coding صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد
spooler برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denial تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
peripheral slots شکافهای خالی که دربعضی کامپیوترها قرار دارندتا کارتهای مدار چاپی بتوانندبرای بالا بردن قابلیتهای سیستم بدون اصلاح سخت افزار مجهز شوند
linecut صفحه چاپی که فقط روی ان خط کشی شده باشدوبرای خط کشی کاغذ وغیره بکارمیرود و block lineوengraving line نیز نامیده میشود
turnaround document متن چاپی از کامپیوتر و ارسال به کاربربرگردانده شده با کاربر با یادداشتها جدید یا اطلاعات روی آن که توسط متن خوان قابل خواندن است
typeover توانایی یک چاپگر تماسی درضربه زدن بیش از یکبار به کاراکتر و در نتیجه ایجاد اثردرشت و برجستهای از ان روی نسخه چاپی تایپ روی مطلب
types حروف چاپی حروف چاپ
typed حروف چاپی حروف چاپ
type حروف چاپی حروف چاپ
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
optical فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
admissibly باشد
any old thing هر چه باشد
Benedictine باشد
Benedictines باشد
at the owner's risk باشد
some one or other هر کس باشد
admissibleness باشد
custom's declaration باشد
reflexively باشد
incomplete flower کم باشد
quantum sufficit چندان که بس باشد
be it so چنین باشد
over crowding بیشتر باشد
coute que coute بهربهاکه باشد
beit so چنین باشد
let it remain as it is بگذارید باشد
hydroxide داشته باشد
at most خیلی باشد
stet بگذارید باشد
whencesoever از هرجا که باشد
whosoever هر شخصی که باشد
worksheet ی داشته باشد
if he be اگر او باشد
keep your peck up دل داشته باشد
whoso هر شخصی که باشد
let it be بگذارید باشد
if any اگر باشد
kentish fire که نشانه نفاق ..باشد
by all means بهر قیمت که باشد
straying که متوقف نشده باشد
stray که متوقف نشده باشد
strays که متوقف نشده باشد
at all events بهر وسیله که باشد
at f. منتهی خیلی باشد
at any price بهر قسمت که باشد
as the case may be تاچه مورد باشد
pitfully چنانکه سزاوارنکوهش باشد
caryatid ستونی که مجسمه زن باشد
inoffensively بی انکه زننده باشد
if need be اگر لازم باشد
if necessary اگر لازم باشد
if i find an opportunity اگر مجالی باشد
if any اگر داشته باشد
medially چنانکه درمیان باشد
i girder تیری که بشکل ) باشد
i beam or i beam تیری که به شکل ) باشد
HTTPD تصدیق و جستجو باشد
how difficult soever it may be هر قدر سخت باشد
he wished to be private می خواست در خلوت باشد
he must have gone باید رفته باشد
flocculence یا دسته پشم باشد
out of range که خارج از حد سیستم باشد
meetly چنانکه در خور باشد
culpably چنانکه سزاوارسرزنش باشد
perhaps so شاید چنین باشد
inviolably چنانکه سزاوارحرمت باشد
layer ل تصحیح خطا باشد
shepherdesses شبان کلیسا که زن باشد
May his soull live in peace. روحش شاد باشد
You neednt worry . Dont bother your head. خیالت راحت باشد
Keep your mind on your work. حواست بکارت باشد
Mark my words . Remember what I told you . یادت باشد چه گفتم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com