Total search result: 201 (12 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
postfix |
کلمه یا حرف نوشته شده پس از دیگری |
|
|
Other Matches |
|
search and replace |
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند |
letter |
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا.. |
letters |
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا.. |
word |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
worded |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
softest |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
softer |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
soft |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
parodies |
نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد |
unless otherwise prescibed [by the doctor] |
مگر اینکه [پزشک] نسخه دیگری نوشته |
parody |
نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد |
head word |
کلمه یاجملهای که در سراغاز فصل یا بخش کتاب نوشته میشود |
document |
1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است |
documented |
1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است |
documenting |
1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است |
acronym |
کلمه ای که از حرف اول کلمات دیگری ترکیب شده باشد |
worded |
زمان لازم برای ارسال کلمه از یک محل حافظه یا وسیله به دیگری |
word |
زمان لازم برای ارسال کلمه از یک محل حافظه یا وسیله به دیگری |
acronyms |
کلمه ایکه از حرف اول کلمات دیگری ترکیب شده باشد |
tabbing |
حرکت نشانه گر در برنامه کلمه پرداز از یک محل توقف tab به دیگری |
labeling |
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف |
labelled |
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف |
label |
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف |
labels |
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف |
hyperlink |
کلمه یا تصویر یا دگمهای در صفحه وب یا عنوان چند رسانهای که در صورت انتخاب کاربر را به صفحه دیگری می برد |
hyphen |
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود |
hyphens |
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود |
logogriph |
نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد |
search |
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها |
searched |
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها |
searches |
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها |
searchingly |
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها |
interlocked |
رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود |
interlocking |
رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود |
interlock |
رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود |
interlocks |
رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود |
conversions |
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند |
conversion |
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند |
least significant bit |
رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد. |
statute at large |
چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی |
prefixes |
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد |
prefix |
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد |
subrogate |
بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن |
augment |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
augmenting |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
augmented |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
markers |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
augments |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
word |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
marker |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
worded |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
recode |
کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند |
to pass one's word for another |
از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن |
Persian rug |
[فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.] |
piracy |
چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer |
to rime one word with another |
یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن |
ring shift |
جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند |
hypertext |
روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر |
processor |
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم |
syllable |
جزء کلمه مقطع کلمه |
syllables |
جزء کلمه مقطع کلمه |
synonym |
کلمه مترادف کلمه هم معنی |
synonyms |
کلمه مترادف کلمه هم معنی |
lsb |
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است |
soft |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
keyword |
1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد |
softer |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
enclitic |
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد |
softest |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
shifts |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
shifted |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
shift |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
orphaned |
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود |
orphans |
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود |
orphan |
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود |
cycles |
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند |
cycled |
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند |
cycle |
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند |
countersignature |
امضای پس ازامضای دیگری تصدیق امضای دیگری |
manuscript |
نوشته |
writs |
نوشته |
writ |
نوشته |
deposition |
نوشته |
text |
نوشته |
manuscripts |
نوشته |
letter |
نوشته |
scrip |
نوشته |
epigraph |
نوشته |
opus |
نوشته |
opuses |
نوشته |
texts |
نوشته |
paper work |
نوشته |
inscription |
نوشته |
inscriptions |
نوشته |
depositions |
نوشته |
letters |
نوشته |
record |
نوشته |
papeteries |
نوشته |
hand writing |
دست نوشته |
writings |
نوشته نوشتجات |
written |
نوشته شده |
callout |
نوشته راهنما |
writing |
نوشته نوشتجات |
manuscript |
دست نوشته |
cryptogram |
نوشته رمزی |
cryptograph |
نوشته رمزی |
chirograph |
دست نوشته |
handwriting |
دست نوشته |
petrograph |
سنگ نوشته |
ancient manuscript |
نوشته قدیمی |
it is written that |
نوشته اندکه |
pseudograph |
نوشته جعلی |
hierogram |
نوشته قدس |
petroglyph |
سنگ نوشته |
inscription |
نقش نوشته خطی |
packaged software |
بسته پیش نوشته |
psychogram |
پیام نوشته روح |
triglot |
به سه زبان نوشته شده |
scrolls |
نوشته یافهرست طولانی |
opusculum |
اثریا نوشته بی اهمیت |
repetitive letter |
نوشته شده است |
applications |
معمولا به صورت نوشته |
graphically |
بطور نوشته یا منقوش |
inscriptions |
نقش نوشته خطی |
imperscriptible |
فاقد اجازه نوشته |
overwrite |
نوشته داده در محلی |
cartouche |
لوح نوشته مزین |
poison pen |
نوشته غرض الود |
numeral |
عدد نوشته شده و.. |
scroll |
نوشته یافهرست طولانی |
pornograph |
نوشته ها و عکسهای رکیک |
cryptanalysis |
کشف نوشته رمزی |
pornography |
نوشته شهوت انگیز |
application |
معمولا به صورت نوشته |
numerals |
عدد نوشته شده و.. |
erotica |
نوشته ها واصطلاحات عاشقانه |
numbers |
عدد نوشته شده |
letter press |
نوشته وابسته به عکسها |
number |
عدد نوشته شده |
it is written that |
نوشته شده است که |
writing |
چیزی که نوشته شده است |
legend |
نوشته روی سکه ومدال |
superscription |
عنوان نوشته روی چیزی |
autographic |
نوشته شده با دست خودمصنف |
legends |
نوشته روی سکه ومدال |
graffiti |
نوشته تصویر ویا پوستریکهبردیوارمیچسبانند |
jotting |
چیزیکه با عجله نوشته شده |
fill out <idiom> |
نوشتن حقایقی که نوشته شدهاند |
numerals |
اعداد نوشته شده IV, III, II , I و... |
ad-libs |
بدون نوشته صحبت کردن |
hic jacet |
نوشته روی سنگ قبر |
ad-libbing |
بدون نوشته صحبت کردن |
slashed zero |
علامت نوشته یا چاپ شده |
ad-libbed |
بدون نوشته صحبت کردن |
purple patch |
نوشته اراسته به صنایع بدیعی |
ad-lib |
بدون نوشته صحبت کردن |
accounting package |
بسته پیش نوشته حسابداری |
writings |
چیزی که نوشته شده است |
blasphemous |
نوشته وگفته کفر امیز |
purple passage |
نوشته اراسته به صنایع بدیعی |
epitaph |
نوشته روی سنگ قبر |
epitaphs |
نوشته روی سنگ قبر |
bilingual |
بدو زبان نوشته شده |
numeral |
اعداد نوشته شده IV, III, II , I و... |
cryptanalyze |
نوشته رمزی را کشف کردن |
hyphenated |
نوشته شده با فضای خالی |
integrated accounting package |
بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع |
equation |
فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل |
termination notice |
فسخ نوشته شده [قرارداد کاری] |
equations |
فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل |
compilation |
جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته |
compilations |
جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته |
NCR paper |
نوشته هم روی کاغذ نمایان میشود |
modular accounting package |
برنامه پیش نوشته حسابداری واحدی |
balloted |
رای مخفی مجموع اراء نوشته |
to read between the lines |
معنی پوشیده نوشته یا سخنی را دریافتن |
absolute address |
برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق |
subscript |
چیزی که در پایین نامه نوشته شود |
ballot |
رای مخفی مجموع اراء نوشته |
It is written for our benefit |
نوشته کردن برای ما فایده دارد |
machine address |
برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق |
ballots |
رای مخفی مجموع اراء نوشته |
software package |
بسته پیش نوشته نرم افزاری |
italic |
حرف به صورت itoloc نوشته شده |
The letter is addressed to you . |
نامه بعنوان شما نوشته شده است |
nominal value |
قیمت واقعی سهم که روی ان نوشته شده |
applies |
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته |
apply |
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته |
pitch |
وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند. |
pitches |
وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند. |
hair stroke |
خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی |
grapho |
پیشوند بمعنی نوشته و ثبت شده و نوشتن |
applying |
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته |
the paper is written all over |
همه جای کاغذ نوشته شده است که |
graffito |
حروف یا تصاویری که بردیوار نوشته شده باشد |
Take a fresh sheet of paper. |
یک ورق کاغذ تازه ( نوشته نشده ) بردار |
machine |
فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند |
machined |
فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند |
bibliotics |
بررسی دست نوشته برای تعیین اصالت ان |
please reply |
لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای] |