Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
impost
گمرک ورودی
Search result with all words
import duties
حق گمرک اجناس وارداتی گمرک ورودی
Other Matches
custom's appraisor
مامور گمرک ارزیاب گمرک
to declare
[customs]
گمرک دادن
[گمرک]
queue
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
JK flip flop
نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gates
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gate
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
hash
تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
drop down list box
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
hash
الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
list
لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
input preamplifier
پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
customs
گمرک
customs agent
واسطه گمرک
To get it through the custome.
از گمرک رد کردن
custom house
اداره گمرک
ware room
انبار گمرک
customable
گمرک بردار
customhouse
اداره گمرک
customs agent
کارگزار گمرک
customs appraisor
مامور گمرک
clearer
از گمرک دراوردن
clearest
از گمرک دراوردن
clears
از گمرک دراوردن
warehouse
انبار گمرک
free trader
بدون گمرک
levy duties
گمرک بستن
duty paid
گمرک پرداخته
duty paid
گمرک شده
dutiable
گمرک بردار
customs officer
مامور گمرک
customs house
اداره گمرک
customs clearance
ترخیص از گمرک
clear
از گمرک دراوردن
warehouses
انبار گمرک
inland duty
گمرک داخلی
customs
اداره گمرک
customs
دفتر گمرک
duty-free
معاف از گمرک
bonded store
انبار گمرک
bonded warehouse
انبار گمرک
custom assersor
مامور گمرک
custom house
گمرک خانه
dac
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
d/a converter
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
approach channel
کانال ورودی- نهر ورودی
input
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
inputted
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
adder
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adder
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
custom assersor
گمرکچی ارزیاب گمرک
import duties
گمرک اجناس وارداتی
custom
حقوق گمرکی گمرک
the free list
صورت کالای بی گمرک
levy duties
گمرک بستن به جنسی
free list
صورت کالاهای بی گمرک
tidewaiter
مامور گمرک لب دریا
analog
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
chain
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chains
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
full
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
bond
به انبار گمرک تحویل دادن
clearance inwards
اعلامیه ورود کشتی به گمرک
customs entry
افهار یا اعلام ورود به گمرک
bonded goods
کالاهایی که در انبار گمرک میباشد
in bond
تحت کنترل اداره گمرک
clearance inwards
ورود کشتی به محوطه گمرک
anti-
ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
I have nothing to declare.
چیزی برای گمرک دادن ندارم.
transire
اجازه گمرک جهت انتقال محموله
bonded goods
کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود
Do you have nothing to declare?
آیا چیزی برای اعلام به گمرک دارید؟
analogues
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogue
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
out of bond
کالاهایی که پس از پرداخت حقوق گمرکی ازمحوطه گمرک خارج شده باشد
dense index
اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
inputted
توان ورودی ورودی
input
توان ورودی ورودی
fullest
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
exjunction
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternative
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternatives
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
differences
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
EXOR
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
input output processor
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
exclusive
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
clearance in ward
گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
half
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
transire
برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
NAND function
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
equality
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
clear
ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clearest
ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clearer
ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clears
ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
access
ورودی
input queue
صف ورودی
propylaeum
سر در ورودی
entrancing
ورودی
entrances
ورودی
entranced
ورودی
entrance
ورودی
gateway
ورودی
primary
ورودی
entrance door
ورودی
front door
[of house]
ورودی
entrance door
در ورودی
entrance
در ورودی
input
ورودی
entry door
در ورودی
front door
[of house]
در ورودی
intake
ورودی
inflow
ورودی
entry door
ورودی
inlets
ورودی
inlet
ورودی
intakes
ورودی
inputted
ورودی
control of access
ایین ورودی ها
columniation
رواق ورودی
doorway
درگاه ورودی
Gate
ورودی به باند
bill of entry
افهارنامه ورودی
lane
راه ورودی
entrance doors
در های ورودی
two input adder
افزایشگر با دو ورودی
two input subtractor
کاهشگر با دو ورودی
port
بندر ورودی
voice input
ورودی صوتی
driveways
راه ورودی
input
توان ورودی
entry doors
در های ورودی
gable-entry
راهروی ورودی
inputted
توان ورودی
doorway
درگاه ورودی
hallway
تالار ورودی
lanes
راه ورودی
inputted
وسیله ورودی
inputted
دادن ورودی
hallways
تالار ورودی
actual water income
اب ورودی موثر
admission port
سوپاپ ورودی
input
وسیله ورودی
approach wall
دیواره ورودی
approach transition
تبدیل ورودی
approach ramp
شیب ورودی
approach ramp
سربالائی ورودی
input
دادن ورودی
doorways
درگاه ورودی
input drift
رانش ورودی
input electrode
الکترود ورودی
input field
میدان ورودی
input frequency
فرکانس ورودی
input impedance
امپدانس ورودی
input information
اطلاعات ورودی
input job queue
صف برنامه ورودی
input level
سطح ورودی
input diode
دیود ورودی
input device
دستگاه ورودی
input data
داده ورودی
input capacitor
خازن ورودی
input card
کارت ورودی
input circuit
مدار ورودی
input control
کنترل ورودی
intake air
هوای ورودی
input coupling
پیوست ورودی
input current
جریان ورودی
input data
معطیات ورودی
input media
رسانه ورودی
input mode
حالت ورودی
input reactor
پیچک ورودی
input register
ثبات ورودی
input resistance
مقاومت ورودی
input signal
سیگنال ورودی
input socket
ساکت ورودی
input spectrum
طیف ورودی
input stage
طبقه ورودی
input terminal
ترمینال ورودی
input translator
مترجم ورودی
input unit
واحد ورودی
input work queue
صف کار ورودی
input mode
وضعیت ورودی
input noise
پارازیت ورودی
input output
ورودی خروجی
input parameter
پارامتر ورودی
input power
توان ورودی
input power
قدرت ورودی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com