English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
requesting unit یکان تقاضا کننده
Other Matches
line replacement یکان تعویض کننده یکان جبهه
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
demandant تقاضا کننده
applier تقاضا کننده
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
registrant تقاضا ثبت کننده
applicant تقاضا کننده طالب
applicants تقاضا کننده طالب
requesting unit یکان درخواست کننده
using agency یکان استفاده کننده
staging unit یکان بارگیری کننده
detachment یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
naval support یکان پشتیبانی کننده دریایی
dominant user یکان مصرف کننده عمده
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
freddie اشاره به ایستگاه یا یکان کنترل کننده در درگیریهای هوایی
fire unit یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
income elasticity of demand تغییر مقدار تقاضابرای یک کالا درنتیجه درامدمصرف- کننده . فرمول کشش درامدی تقاضا : q/I *dI / dq = E
arc elasticity of demand عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
zeroed out ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
force augmentation تقویت یکان اضافه کردن به نیروی یکان
tenants یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
visit of courtesy بازدیدرسمی دوستانه فرمانده یک یکان از یکان دیگر
tenant یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
designation عنوان یکان یاشخص معرف یکان
detail شرح مفصل یکان بقیه یکان
subactivity یکان زیردست یک قسمت یا یکان یا موسسه
combat arms یکان رزمی یکان درگیر در رزم
designations عنوان یکان یاشخص معرف یکان
parent یکان سازمانی یکان مادر یا اصلی
detailing شرح مفصل یکان بقیه یکان
transfer processing امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
giffen good نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
tactical element یکان رزمی یکان تاکتیکی
unit mill سوخت استحقاقی یکان به حسب خودروهای موجودسوخت مصرفی خودروهای یکان در یک ستون
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
shadower یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
demands تقاضا کردن تقاضا
demand تقاضا کردن تقاضا
demanded تقاضا کردن تقاضا
command information program برنامه اطلاعاتی یکان برنامه اگاه سازی یکان
shift of a demand curve انتقال منحنی تقاضا جابجائی منحنی تقاضا
readiness condition وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
beachmaster's unit یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
casualty staging unit یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
aeromedical unit یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
staging unit یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
division slice یکان استاندارد لشگری یکان لشگری
guiden پرچم یکان پرچم نماینده یکان
cellular unit یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
requisitions تقاضا
suit تقاضا
demands تقاضا
suited تقاضا
suits تقاضا
postulating تقاضا
exigence تقاضا
postulated تقاضا
demanded تقاضا
postulate تقاضا
prayers تقاضا
prayer تقاضا
postulates تقاضا
rogation تقاضا
demand تقاضا
request تقاضا
requisitioned تقاضا
importance تقاضا
requested تقاضا
requisition تقاضا
requesting تقاضا
solicitation تقاضا
requisitioning تقاضا
requests تقاضا
requesting تقاضا خواسته
demand pattern الگوی تقاضا
demand factors عوامل تقاضا
demand factor ضریب تقاضا
requested تقاضا خواسته
applications فرم تقاضا
within three days of demand در طی سه روز پس از تقاضا
change in demand تغییر تقاضا
demand function تابع تقاضا
demand management مدیریت تقاضا
requests تقاضا خواسته
demand side طرف تقاضا
demand surface سطح تقاضا
demand surface میزان تقاضا
demandable قابل تقاضا
adjure تقاضا کردن
sue تقاضا کردن
excess demand فزونی تقاضا
demand side ستون تقاضا
demand shift تغییر تقاضا
demand shift انتقال تقاضا
information on demand اطلاعات با تقاضا
demand shift جابجائی تقاضا
demand schedule جدول تقاضا
elasticity of demand کشش تقاضا
application فرم تقاضا
peak demand حداکثر تقاضا
requisition چیزمورد تقاضا
on demand بنا به تقاضا
offer and demand عرضه و تقاضا
demands تقاضا کردن
measurement of demand تخمین تقاضا
supply and demand عرضه و تقاضا
requisition تقاضا کردن
suing تقاضا کردن
sues تقاضا کردن
requisitioning تقاضا کردن
demanded تقاضا کردن
requisitioned تقاضا کردن
requisitions چیزمورد تقاضا
requisitioned چیزمورد تقاضا
requisitions تقاضا کردن
sued تقاضا کردن
demand تقاضا کردن
requisitioning چیزمورد تقاضا
peak demand بیشترین تقاضا
pleas تقاضا استدعا
income elasticity of demand درامدی تقاضا
demand curve منحنی تقاضا
demand elasticity کشش تقاضا
quantity of demand مقدار تقاضا
request تقاضا خواسته
law of demand قانون تقاضا
plea تقاضا استدعا
demanded <adj.> <past-p.> تقاضا شده
claimed <adj.> <past-p.> تقاضا شده
asked <adj.> <past-p.> تقاضا شده
requirement تقاضا احتیاج
send away for something <idiom> تقاضا نامه نوشتن
requests تقاضا برای چیزی
stock requisition تقاضا جهت کالا
indent تقاضا یاسفارش جنس
indenting تقاضا یاسفارش جنس
indents تقاضا یاسفارش جنس
request تقاضا برای چیزی
measurement of demand اندازه گیری تقاضا
requested تقاضا برای چیزی
supply and demand law قانون عرضه و تقاضا
law of supply and demand قانون عرضه و تقاضا
on demand به در خواست به مجرد تقاضا
price elasticity of demand کشش قیمتی تقاضا
quantity demanded مقدار تقاضا شده
requesting تقاضا برای چیزی
solicit درخواست یا تقاضا کردن از
solicited درخواست یا تقاضا کردن از
soliciting درخواست یا تقاضا کردن از
solicits درخواست یا تقاضا کردن از
request for proposal تقاضا برای پیشنهاد
demand for money تقاضا برای پول
adjure به اصرار تقاضا کردن
gluts عرضه بیش از تقاضا
money demand تقاضا برای پول
cross elasticity of demand کشش متقاطع تقاضا
demand مطالبه تقاضا کردن
demanded مطالبه تقاضا کردن
demands مطالبه تقاضا کردن
demand and supply market بازار عرضه و تقاضا
arc elasticity of demand کشش کمانی تقاضا
demand paging صفحه بندی تقاضا
glut عرضه بیش از تقاضا
demand forecast پیش بینی تقاضا
applications تقاضا برای چیز
application تقاضا برای چیز
formation یکان
units یکان
singly یکان یکان
unit یکان
demand [of] درخواست [خواست] [طلب] [تقاضا] [از]
demanded تقاضا برای انجام چیزی
demand pull inflation تورم ناشی از فشار تقاضا
demand تقاضا برای انجام چیزی
put in تقاضا کردن پیشنهاد دادن
demand versus quantity demanded تقاضا در برابر مقدار تقاضاشده
request for quotation تقاضا برای اعلام قیمت
excess demand inflation تورم ناشی از مازاد تقاضا
excess demand تقاضای زیادی مازاد تقاضا
overload تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
overloaded تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
infinitely elastic demand curve منحنی تقاضا با کشش نامحدود
demands تقاضا برای انجام چیزی
overloads تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
identification code کدشناسایی یکان
composite یکان مختلط
mechanized یکان مکانیزه
organization یکان قسمت
combatcommand یکان رزمی
organisations یکان قسمت
designation اسم یکان
trains بنه یکان
trains عقبه یکان
sergeant سرگروهبان یکان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com