Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
megapode
یکجور مرغ بزرگ پاکه شیوه اش ساختن پشههای خاک است
Other Matches
pop goes the weasel
یکجور رقص روستایی که شیوه ان اینست که رقصنده از زیر دست انهامی گذرد
matchet
یکجور کارد بزرگ درامریکا
albatrosses
یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
albatross
یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
puff adder
یکجور افعی بزرگ افریقایی که چون برانگیخته شودتنش بادمیکند
petronel
یکجور تپانچه بزرگ که سواره نظام شدههای 61و 71بکارمیبردند
megascope
یکجور فانوس شعبده که تصویرهای بزرگ روی پرده می اندازد
ichthyosaurus
یکجور خزندهء بزرگ ماهی مانند در دورهء دوم طبقات الارضی
rhatany
ریشه یکجور گیاه در امریکای جنوبی که در ساختن داروهای ... بکار میبرند
opah
یکجور ماهی بزرگ خال مخالی در اقیانوس اطلس که رنگهای روشن دارد
Gigantic Order
[شیوه ستون سازی توسکاری همراه با شیوه غول ستونی]
[معماری]
maud
یکجور پارچه پیچازی که شبانان اسکاتلندی میپوشند یکجور گلیم سفری
newmarket
یکجور بالاپوش چسبان یکجور بازی گنجفه
My grandparents are six feet under.
<idiom>
پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania
مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
scareup
فاهر ساختن برای مصرف تامین کردن بسرعت ساختن
fossil
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
big game
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
museum piece
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
macropterous
دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
grandparents
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparent
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
so large
چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandam
مادر بزرگ ننه بزرگ
practices
شیوه ها
devices
شیوه
approaches
شیوه
styles
شیوه
approached
شیوه
device
شیوه
method
شیوه
practice
شیوه
modes
شیوه
process
شیوه
processes
شیوه
do
شیوه
idiom
شیوه
idioms
شیوه
habitude
شیوه
pattern
شیوه
patterns
شیوه
methode
شیوه
styling
شیوه
style
شیوه
styled
شیوه
procedures
شیوه ها
mode
شیوه
norm
شیوه
technique
شیوه
methods
شیوه
custom
شیوه
procedure
شیوه
techniques
شیوه
order
شیوه
norms
شیوه
approach
شیوه
cray
نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
tactic
رزم شیوه
shaken
موافق شیوه
mentalities
شیوه اندیشه
elocution
شیوه سخنوری
technic
صناعت شیوه
paced
شیوه تندی
mentality
شیوه اندیشه
employment practice
شیوه استخدامی
endorcement procedure
شیوه اجرا
modus operandi
شیوه کار
pace
شیوه تندی
civics
شیوه کشورداری
flops
شیوه فاسبوری
flopping
شیوه فاسبوری
procedure
روش شیوه
flop
شیوه فاسبوری
paces
شیوه تندی
modus vivendi
شیوه زیست
vibrational mode
شیوه ارتعاش
method
ایین شیوه
mode of vibration
شیوه ارتعاش
methods
ایین شیوه
oratory
شیوه سخنرانی
pens
شیوه نگارش
penning
شیوه نگارش
research method
شیوه پژوهش
flopped
شیوه فاسبوری
penned
شیوه نگارش
pen
شیوه نگارش
cloze technique
شیوه بندش
severe style
شیوه جدی
mode of production
شیوه تولید
orientalizing style
شیوه خاورمابی
prestressing method
شیوه پیش تنیدگی
prototaxic mode
شیوه ادراکی ابتدایی
paced
شیوه گام برداشتن
preferred cognitive mode
شیوه شناختی مرجح
modulus operadi
شیوه با طرز کار
pace
شیوه گام برداشتن
gait
شیوه راه رفتن
paces
شیوه گام برداشتن
assets liabilities technique
شیوه محاسن- معایب
concertina fold
شیوه تا کردن کاغذ
holtzman inkblot technique
شیوه لکههای هولتسمان
critical incidents technique
شیوه رویدادهای شاخص
iconic mode
شیوه تصویرسازی حسی
lever watch
شیوه بکار بردن
flooding technique
شیوه غرقه سازی
error choice technique
شیوه خطا گزینی
sound practices
شیوه های درست
impasto
شیوه رنگ زنی غلیظ
parataxic mode
شیوه ادراکی خود- محوری
arch order
[شیوه ی ستون بندی طاق]
leverage
شیوه بکار بردن اهرم
flamboyant gothic
شیوه گوتیک شعله اسا
Giant Order
شیوه غول ستونی
[معماری]
modality
روند
[پردازه]
[شیوه]
[روش]
eastern cut off
شیوه قیچی پرش ارتفاع
virgilian
به شیوه virgil شاعر نامی روم
idiosyncratic
وابسته به طرزفکر یا شیوه ویژه کسی
tactic
جنگ فنی وابسته به رزم شیوه
orientalize
شیوه یا ایین خاوریان راپیروی کردن
copier
مقلد شیوه دیگران درخط وانشاء
copiers
مقلد شیوه دیگران درخط وانشاء
Religion was portrayed in a negative way.
دین به شیوه ای منفی توصیف شده بود.
scholasticism
شیوه تعلیم وفلسفه مذهبی قرون وسطی
latinity
شیوه نوشتن یا سخن گفتن بزبان لاتینی
The means of payment will appear unchanged.
شیوه های پرداخت تغییر نخواهند کرد.
majority rule
شیوه رای گیری بر مبنای اکثریت ازاد
homogeneous
یکجور
pandean pipe
یکجور نی
alike
یکجور
pan pipe
یکجور نی
mannerist
کسیکه بیک جور انشا یا شیوه خو گرفته است
point style
شیوه معماری که نشان برجسته ان طاقهای نوک تیزاست
rubicelle
یکجور یاقوت
moloch
یکجور سوسماراسترالیایی
lotos
یکجور نیلوفرابی
cold cream
یکجور مرهم
pippin
یکجور سیب
mignonette
یکجور گل میخک
lambs wool
یکجور نوشابه
crackers
یکجور شیرینی
cracker
یکجور شیرینی
polyanthus
یکجور نرگس
griffon
یکجور لاشخور
gleek
سه برگ یکجور
lotus
یکجور نیلوفرابی
double pair royal
چهارطاس یکجور
osborne
یکجور بیسکویت
petard
یکجور ترقه
lampereel
یکجور ماهی
custard pie
یکجور شیرینی
lewis gun
یکجور مسلسل
onion grass
یکجور جو وحشی
onion couch
یکجور جو وحشی
Jaffa
یکجور پرتغال
trebuchet
یکجور ترازو
trebucket
یکجور ترازو
elephant'sgrass
یکجور لویی
dutchmans
یکجور گل ساعت
pandore
یکجور سه تار
aigret
یکجور ماهیخوار
snow flake
یکجور گل حسرت
costrel
یکجور قمقمه
lotuses
یکجور نیلوفرابی
nonsuch
یکجور یونجه
sheers
یکجور جرثقیل
sheer legs
یکجور جرثقیل
pair royal
سه برگ یکجور
pair royal
سه سر سه طاس یکجور
object method of teaching
شیوه امزش بانشان دادن چیزهای موضوع درس یاتصویرانها
omber or ber
یکجور بازی گنجفه
orfe
یکجور ماهی طلایی
catamountain
یکجور گربه دشتی
pipistrel
یکجور شبکور کوچک
grams
یکجور باقلا گرم
pavan
یکجور رقص سنگین
deer tiger
یکجور یوز امریکایی
chrysoprase
یکجور یاقوت زرد
paris blue
یکجور نیل فرنگی
pollack or lock
یکجور ماهی روغن
orang utan
یکجور بوزینه درازدست
onion skin
یکجور کاغذ نازک
mountain cork
یکجور پنبه کوهی
double pair royal
چهار برگ یکجور
catbird
یکجور باسترک امریکایی
catamount
یکجور گربه دشتی
lansquenet
یکجور بازی گنجفه
busby
یکجور کلاه پوستی
sea asparagus
یکجور خرچنگ دریایی
kirschwasser
یکجور عرق البالو
sardonyx
یکجور عقیق یمانی
magenta
یکجور رنگ قرمز
dressing-up
یکجور بازیکهدر آنبچههالباسغیرعادیبهتنمیکنند
killdee
یکجور مرغ باران
busbies
یکجور کلاه پوستی
majolica
یکجور کاشی صورتی
muggins
یکجور بازی دومینو
trammel
یکجور دام یا تور
staniel
یکجور باز کوچک
sparable
یکجور سنگ اهکی
standards
همگون یکنواخت یکجور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com