Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 43 (3 milliseconds)
English
Persian
altar-steps
[بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.]
Other Matches
to take steps
اقدام کردن
take steps
<idiom>
آمادگی یافتن
take steps
اقدامات بعمل امده
to f. in one's steps
پی کسیراگرفتن
come down the steps
از پلگان بیایید پایین
to take steps
اقدامات بعمل اوردن
crow steps
لاریز:برجستگی هایی که بشکل پله یاکنگره درسرازیریهای شیروانی م
crown-steps
لاریز
[برجستگی هایی که شکل پله یا کنگره در سرازیرهای شیروانی است.]
steps to ripeness
مراحلرسیدهشدن
stone steps
پلهسنگی
regular steps
گامهای منظمو
He took a few steps forward .
چند قدم جلو آمد
corbie steps
برجستگیهایی که بشکل پله یاکنگره درسرازیریهای شیروانی میسازن
goose-steps
رژه بابدن راست وبدون خم کردن زانوچنانکه درپیاده ن
goose-steps
قدم اهسته
altar
مذبح
altar
محراب مجمره
altar
محراب
altar
قربان گاه
altar
قربانگاه
To walk with firm steps .
با قدمهای محکم راه رفتن
He was walking with slow steps .
با قدمهای آهسته راه می رفت
method for turning the steps
روش دور دادن پلکان
mobile passenger steps
پلههایمتحرکمسافرین
steps in the production of electricity
مراحلتولیدالکتریسیته
universal passenger steps
پلههایعمومیمسافرین
altar of credence
[محل میز عشای ربانی]
high altar
مهمترینمحرابکلیسا
high-altar
محراب اصلی
English altar
محراب انگلیسی
altar-facing
آذین پیش مهرابی
altar-tomb
صندوق مزار
altar-table
میز مقدس در کلیسا
altar-niche
[تو رفتگی در محراب کلیسا که اغلب نیایشگاه کوچکی است.]
altar-stair
[بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.]
altar-stone
[سنگ رویه فوقانی محراب]
altar of credence
[جایگاه نان و شراب مقدس]
altar-screen
[پرده محراب که رواق خدمتگاه کشیشان را از بقیه جدا می کند که بسیار پر نقش و نگار از جنس سنگ، چوب یا فلز است.]
altar-rail
[نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
altar-piece
پرده نقاشی
[یا تندیس تزئینی در قسمت بالا و عقب محراب کلیسا]
altar of repose
[طاقچه یا گوشه محراب کلیسا که گنجه ای از نان مقدس در آن است.]
altar-slad
[سنگ رویه فوقانی محراب]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com