English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (4 milliseconds)
English Persian
adult education آموزش بزرگسالان
Other Matches
leiter adult intelligence scale مقیاس هوشی لایتر برای بزرگسالان
wechsler adult intelligence scale مقیاس هوشی وکسلر برای بزرگسالان
glm روش اموزش اسکی به بزرگسالان با اسکی کوتاه
training آموزش عملی
to teach آموزش دادن
train [teach] آموزش دادن
teach آموزش دادن
instruct آموزش دادن
educate آموزش دادن
give lessons آموزش دادن
on-the-job training آموزش ضمن خدمت
c آموزش از طریق کامپیوتر
educational work کار آموزش و پرورشی
advance individual training آموزش تکمیلی انفرادی
education department اداره آموزش و پرورش
A crash language course . دوره فشرده آموزش زبان
mastered آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
masters آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
master آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
cai استفاده از کامپیوتر برای آموزش یک موضوع
cbt استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش به دانش آموزان
c استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش دانش آموزان
cbl آموزش و تحصیلات با استفاده از برنامههای مخصوص روی یک کامپیوتر
c استفاده از کامپیوتر برای آموزش به دانش آموزان و برآورد پیشرفت آنها
homestay خانواده مهمان دار [کسی که برای آموزش زبان یا فرهنگ در آن کشور می گذراند]
home ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش
homes ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش
pilots زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود
piloted زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود
pilot زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود
a dead language <idiom> زبان مرده و منقرض شده [زبانی که دیگر آموزش داده نمی شود اما شاید برخی از کارشناسان از آن استفاده کنند.]
Training makes the memory absorb more. آموزش [ورزش حافظه] باعث می شود که حافظه بیشترجذب کند.
pascal زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com