Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 69 (5 milliseconds)
English	Persian
venture	ابتکار سوداگری
ventured	ابتکار سوداگری
ventures	ابتکار سوداگری
venturing	ابتکار سوداگری
Other Matches
bourgeoisie	سوداگری
business	سوداگری
businesses	سوداگری
mercantilism	سوداگری
commercialism	سوداگری
traded	سوداگری
speculation	سوداگری
trade	سوداگری
speculate	سوداگری کردن
speculates	سوداگری کردن
business prosperty	رونق سوداگری
speculated	سوداگری کردن
speculating	سوداگری کردن
universal provider	سوداگری که در همه چیزیادرکالاهای گوناگون معامله میکند
innovation	ابتکار
shifts	ابتکار
originationu	ابتکار
origination	ابتکار
novation	ابتکار
lash up	ابتکار
originality	ابتکار
resource	ابتکار
improvisation	ابتکار
innovations	ابتکار
invention	ابتکار
gumption	ابتکار
contraptions	ابتکار
initiatives	ابتکار
initiative	ابتکار
ingenuity	ابتکار
initiation	ابتکار
shifted	ابتکار
shift	ابتکار
contraption	ابتکار
orinality	پیروی ابتکار
creativity	قوه ابتکار
shebang	ابتکار تعبیه
shifty	با ابتکار با تدبیر
initiative	ابتکار عملیات
initiative	ابتکار عمل
knack	ابتکار زرنگی
initiatives	ابتکار عملیات
initiate	ابتکار کردن
initiated	ابتکار کردن
initiates	ابتکار کردن
initiating	ابتکار کردن
imaginations	انگاشت ابتکار
imagination	انگاشت ابتکار
authorship	ابتکار اصل
ingenuity	قوه ابتکار
initiatives	ابتکار عمل
creativeness	قوه ابتکار افرینندگی
industry	پیشه و هنر ابتکار
industries	پیشه و هنر ابتکار
ingenious	دارای قوه ابتکار
innovate	ایین تازهای ابتکار کردن
innovates	ایین تازهای ابتکار کردن
innovating	ایین تازهای ابتکار کردن
innovated	ایین تازهای ابتکار کردن
contraption	تدبیر [اختراع] [ابتکار] [اسباب عجیب و غریب]
The people wondered how the contraption worked.	مردم در شگفت بودند که این ابتکار چگونه کار می کرد.
business depression	کسادی کار کسادی سوداگری
schematize	بصورت برنامه دراوردن طرح یا نقشهای تهیه کردن ابتکار کردن
initiatives	قدرت انجام عمل ابتکار عمل
initiative	قدرت انجام عمل ابتکار عمل

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com