English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
cable اتصال در انتهای کامل
cabled اتصال در انتهای کامل
Other Matches
splicing نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splices نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splice نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
spliced نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
vertical سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش
male connector ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
BNC connector متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
eot maker Tape Of End نشانگر انتهای نوار Transmission Of End انتهای مخابره
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
lappets [حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
full mobilization تحرک کامل بحرکت دراوردن کامل
completed case جعبه کامل خشاب کامل
full annealing بازپخت کامل تاباندن کامل
full scale باندازه کامل بمقیاس کامل
patch کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layer لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layers لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patches کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
PPP پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fibres نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibre نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fiber نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
connector وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
contact یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
worded تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
word تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
swivels اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivelled اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivel اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drawbar بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
linkage مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkages مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
RJ connector نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
cascade connection اتصال کاسکاد اتصال پلهای
terminal محل اتصال پیچ اتصال
ramp سینه کش اتصال فراز اتصال
terminals محل اتصال پیچ اتصال
leads قطب اتصال سیم اتصال
lead قطب اتصال سیم اتصال
slip road سینه کش اتصال فراز اتصال
ramps سینه کش اتصال فراز اتصال
imago حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
thorough بطور کامل کامل
T connector اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
interfaces 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
end of line انتهای خط
logic seeking انتهای خط وط
end of form انتهای ورقه
end of medium انتهای رسانه
end of massage انتهای پیام
cow's tail انتهای طناب
dead burned انتهای اشتعال
drill tang انتهای مته
end of transmission انتهای مخابره
end of line انتهای سطر
end of record انتهای مدرک
end of volume انتهای جلد
end of message انتهای پیام
end of file انتهای فایل
end of file انتهای پرونده
loose ends انتهای شل هرچیزی
returned نشانههای انتهای خط
return نشانههای انتهای خط
baseline خط انتهای زمین
baselines خط انتهای زمین
loose ends انتهای تاریانخ
depth انتهای پرز
rear court انتهای زمین
loose end انتهای شل هرچیزی
pipehead انتهای خط لوله
loose end انتهای تاریانخ
cable tail انتهای سیم
flukes انتهای دم نهنگ
bitter end انتهای درد
fluke انتهای دم نهنگ
batang son انتهای کف دست
end of reel انتهای حلقه
returns نشانههای انتهای خط
returning نشانههای انتهای خط
riblet انتهای دنده گوسفند
saphead انتهای نقب نظامی
ST connector اتصالی در انتهای فیبرنوری
thereis no end to it انتهای برای ان نیست
swan neck انتهای خمیده لوله
palmate دارای انتهای پهن
nock شکاف انتهای کمان
end of tape marker نشانگر انتهای نوار
end of tape marker علامت انتهای نوار
flip turn برگشت انتهای استخر
end of transmission block انتهای بلاک مخابره
etb انتهای بلاک مخابره
furnace discharged end انتهای تخلیه کوره
formee دارای انتهای مربع
end of job card کارت انتهای کار
ended کد نشان دهنده انتهای خط
ends کد نشان دهنده انتهای خط
finishes انتهای فرآیند یا تابع
baseline خط انتهای زمین والیبال
eom انتهای پیام essage
baselines خط انتهای زمین والیبال
baselines خط انتهای زمین تنیس
looped درو در انتهای خرک
baseliner بازیگر انتهای زمین
finish انتهای فرآیند یا تابع
end کد نشان دهنده انتهای خط
baseline خط انتهای زمین تنیس
end of file mark نشان انتهای پرونده
loops درو در انتهای خرک
loop درو در انتهای خرک
end of data marker نشانگر انتهای داده ها
head انتهای میز بیلیارد
sink دریافت انتهای خط ارتباتی
sinks دریافت انتهای خط ارتباتی
end of tape mark نشان انتهای نوار
backstop حصار انتهای زمین
tin-plated tails سیم ها با انتهای روکشدار حلبی
ended کد نشان دهنده انتهای رکورد
finals رسیدن به انتهای یک دوره زمانی
croup انتهای خرک نزدیک ژیمناست
ends کد نشان دهنده انتهای رکورد
beam-ends انتهای قسمت عقبی کشتی
beam ends انتهای قسمت عقبی کشتی
tip-top حلقه انتهای چوب ماهیگیری
double ender تخته موج با دو انتهای یک شکل
departure end انتهای محوطه دویدن هواپیما
final رسیدن به انتهای یک دوره زمانی
bitter end انتهای طناب یا زنجیر قایق
baseline game بازی در انتهای زمین تنیس
end کد نشان دهنده انتهای رکورد
split end گیرنده توپ در انتهای خط جبهه
trailing edge انتهای تیغه پروانه موتوروغیره
subulate دارای نوک یا انتهای تیز
tailfly طعمه گره خورده به انتهای نخ ماهیگیری
dead ends انتهای بسته لوله اب یا مجرا بن بست
terminal tackle راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
dead end انتهای بسته لوله اب یا مجرا بن بست
queue افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
queued افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
queueing افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
twice laid ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
queues افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
fundus قاعده عمق ویا انتهای هر عضومجوفی
bayonet exhaust pipe قسمت پهن انتهای لوله اگزوز
head board تختهای که در انتهای فوقانی چیزی گ ذارند
capel سرپوش فلزی انتهای کابلهای فولادی
net shot clear ضربه بلند از لب تور به انتهای زمین
closure of horizon انتهای دورافق بستن دور افق
double out درو جفتی ازوسط خرک تا انتهای ان
double in درو جفتی از انتهای خرک تا وسط ان
butt ending ضربه غیر مجاز با انتهای چوب
draw play ضربه عمدی با انتهای گوی گلف
perfection loop knot نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری
period آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن .
periods آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن .
terminal rig طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
blade butt انتهای تیغه ملخ که به توپی متصل است
hemlines لبه انتهای تحتانی لباس وپیراهن وکت
anti propeller end انتهای موتور که دور از ملخ قرار گرفته
boundary علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند
hemline لبه انتهای تحتانی لباس وپیراهن وکت
enters کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
entered کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
enter کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
tails کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
tailed کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
tail کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
appendix قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
acroter انتهای پایهء مجسمه کنگرههای زینتی عمارات
appendixes قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
boundaries علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند
timberhead انتهای تیر کشتی که طناب بدان اویزند
markers کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
toggle میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
marker کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
toggles میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
crosshead لوله انتهای میل لنگ یاپیستون موتور بخار
ended کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ends کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
lamb's tongue [کاهش تدریجی نرده پله ها شبیه انتهای زبان]
tucks چین دادن یاجمع کردن انتهای طناب توگذاشتن
line flyback اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود
tucking چین دادن یاجمع کردن انتهای طناب توگذاشتن
balances روش اطمینان یافتن از هم سطح بودن در انتهای دو ستون
head space فاصله بین پیشانی جنگی گلنگدن و انتهای لوله
semicolon که انتهای خط برنامه یا عبارت را در برخی زبان ها نشان میدهد.
deque یک صف دو سر که امکان درج و حذف را در هر دو انتهای لیست به وجود می اوردردیف
ended کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
ends کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
tags جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
end کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com