English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 189 (9 milliseconds)
English Persian
duplex ignition احتراق دوگانه
Other Matches
crossfiring اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
premature ignition احتراق نابهنگام احتراق بیموقع
critical grid current جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
double star دوگانه
twofold دوگانه
dual دوگانه
two some دوگانه
double armature ارمیچر دوگانه
diphthongs مصوت دوگانه
dual carriageway شوسه دوگانه
coconsciousness هشیاری دوگانه
dual carriageways شوسه دوگانه
dualist دوگانه نگر
dual sensation احساس دوگانه
dual processors پردازندههای دوگانه
dual personality شخصیت دوگانه
dual impression برداشت دوگانه
dualistic dependency وابستگی دوگانه
double helix مارپیچ دوگانه
diplacusis دوگانه شنوی
double antenna انتن دوگانه
double conversion تبدیل دوگانه
double bond پیوند دوگانه
double cropping کشت دوگانه
double-takes واکنش دوگانه
dualism دوگانه نگری
diphthong مصوت دوگانه
ghost signal تصویر دوگانه
twin-sets ژاکت دوگانه
duplex telegraphy تلگراف دوگانه
dualize دوگانه کردن
dualistic economy اقتصاد دوگانه
double-take واکنش دوگانه
symmetry double bond پیوند دوگانه متقارن
dual channel sound system کانال صوتی دوگانه
dual channel television sound system کانال صوتی دوگانه
split sound system کانال صوتی دوگانه
dual disk drive گرداننده دیسک دوگانه
cumulated double bonds پیوندهای دوگانه همجوار
endocyclic double bond پیوند دوگانه اندوسیکلی
exocyclic double bond پیوند دوگانه اگزوسیکلی
isolated double bond پیوند دوگانه مجزا
dual labor market بازار کار دوگانه
conjugated double bond پیوند دوگانه مزدوج
doobal dang sang ضربه پرشی دوگانه تکواندو
high pheasant تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
quadratic quotient search الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
deflagration احتراق
seeting on fire احتراق
oxidization احتراق
inflammation احتراق
arson احتراق
firing احتراق
explosion احتراق
explosions احتراق
combustion احتراق
lighting احتراق
ignition احتراق
burning احتراق
ignitable قابل احتراق
igniting agent عامل احتراق
ignition by incandescence احتراق التهابی
heat of combustion گرمای احتراق
ignition by contact احتراق تماسی
igniting spark جرقه احتراق
heat value گرمای احتراق
igniting point نقطه احتراق
ignition current جریان احتراق
igniter switch سوئیچ احتراق
hot bulb ignition احتراق سرسرخ
ignitability قابلیت احتراق
ignitible قابل احتراق
ignitibility قابلیت احتراق
igniter switch کلید احتراق
heating value گرمای احتراق
ignition cable کابل احتراق
ignition charge خرج احتراق
pre ignition زود احتراق
ignition pulse ایمپولز احتراق
premature ignition احتراق زودرس
single ignition احتراق تک برقی
sulfur اصل احتراق
surface burning احتراق سطحی
ignition اشتعال احتراق
triple ignition احتراق سه برقی
two spark ignition احتراق دو جرقهای
firing accessories لوازم احتراق
sulphur اصل احتراق
magneto ignition احتراق با مگنت
timing زمان احتراق
internal combustion احتراق داخلی
ignition choke پیچک احتراق
ignition circuit مدار احتراق
ignition condition حالت احتراق
ignition control کنترل احتراق
ignition device وسیله احتراق
ignition lag تاخیر احتراق
ignition pulse پالس احتراق
ignition pulse ضربه احتراق
ignition spark جرقه احتراق
ignition switch کلید احتراق
ignition voltage ولتاژ احتراق
inexplosive غیرقابل احتراق
combustion efficiency راندمان احتراق
combustible قابل احتراق
base ignition احتراق تحتانی
combustor محفظه احتراق
advanced ignition اوانس احتراق
burning brand نوع احتراق
combustion chamber محفظه احتراق
combustibility قابلت احتراق
combustiblity قابلیت احتراق
combustion area محفظه احتراق
combustion efficiency بازده احتراق
combustible احتراق پذیر
flash point نقطه احتراق
dual ignition احتراق دو برقی
external combustion احتراق خارجی
firing order ترتیب احتراق
firing position موقعیت احتراق
misfiring احتراق ناقص
flame out قطع احتراق
combustion اشتعال احتراق
incombustibility عدم امکان احتراق
incombustible غیر قابل احتراق
constant pressure combustion احتراق در فشار ثابت
jump spark ignition احتراق با جرقه جهنده
make and break ignition احتراق با قطع و وصل
internal combustion engines موتور احتراق داخلی
maximum gate trigger current جریان احتراق حداکثر
preignition احتراق قبل از وقت
delay zction firing عمل احتراق با تاخیر
combustor سیستم احتراق توربین
compression ingition احتراق توسط فشار
order of fire ترتیب احتراق موتور
molar heat of combusion گرمای مولی احتراق
molar enthalpy of combusion انتالپی مولی احتراق
maximum gate trigger voltage ولتاژ احتراق حداکثر
ignition voltage فشار الکتریکی احتراق
ignition temperature درجه حرارت احتراق
internal combustion engine موتور احتراق داخلی
combustible جسم قابل احتراق
burning brand علامت احتراق نیمسوزی
explosively بطور قابل احتراق
ignition analyzer اسیلوگراف کنترل احتراق
dual ignition system سیستم احتراق دوتایی
ignition by contact breaking احتراق با قطع کنتاکت
ignition system سیستم احتراق موتور
capacitor discharge ignition سیستم احتراق با انرژی زیاد
cannular محفظه احتراق حلقوی شکل
firedamp گاز قابل احتراق معدن
burner cans محفظه احتراق موتورهای توربینی
vaporizing combustor سیستم احتراق توربین گاز
afterburning عملیات بعد از احتراق سوخت
timing تنظیم زمان احتراق موتور
can annular محفظه احتراق حلقوی شکل
two way alternate operation عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
canning هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
cans هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
precombustion chamber engine موتور با اطاق احتراق تراکم قبلی
ignition احتراق اتش زدن مشتعل کردن
explosive قابل احتراق ماده محترقه یا منفجره
can هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
backfiring احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfired احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
plug nozzle نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
backfires احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfire احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
igniter ماده بسیار قابل احتراق که باماده ضعیفتر مخلوط میشود
hot test تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
burner compartment قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
charactristic lenght نسبت حجم محفظه احتراق به مساحت دهانه ورودی موتوردر راکت
restricted propellant سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
residence time مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
multipropellant سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
hung start شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
double star ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
binary star ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
multi chamber نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
combustion starter مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
compression ignition احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
rate of flame propagation سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
diesel ramjet موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
external combustion engine موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
engine موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
scitovsky double criterion معیار دوگانه سیتووسکی معیار مضاعف سیتووسکی
ignition anode اند کمکی اند احتراق
firing order ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com