Total search result: 121 (2 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
reservation of a right |
اختصاص حقی به خود |
|
|
Search result with all words |
|
slice |
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای |
slices |
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای |
fragmentation |
حافظه اختصاص یافته به چندین فایل که به بخشهای آزاد و کوچکتری تقسیم میشود و آن قدر کوچک هستند که قابل استفاده نیستند ولی کلا فضای زیادی اشغال می کنند |
manager |
بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد |
managers |
بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد |
allocation |
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند |
allocations |
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند |
reserve |
نگه داشتن اختصاص دادن |
reserve |
ذخیره کردن اختصاص دادن |
reserves |
نگه داشتن اختصاص دادن |
reserves |
ذخیره کردن اختصاص دادن |
reserving |
نگه داشتن اختصاص دادن |
reserving |
ذخیره کردن اختصاص دادن |
task |
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند |
tasks |
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند |
map |
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی |
map |
با آدرسهای اختصاص داده شده به وسیله ورودی یا خروجی کامپیوتر به طوری که قابل دستیابی باشند گویی محلی از حافظه هستند |
maps |
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی |
maps |
با آدرسهای اختصاص داده شده به وسیله ورودی یا خروجی کامپیوتر به طوری که قابل دستیابی باشند گویی محلی از حافظه هستند |
statement |
عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد |
statements |
عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد |
appertain |
اختصاص داشتن |
appertained |
اختصاص داشتن |
appertaining |
اختصاص داشتن |
appertains |
اختصاص داشتن |
available |
لیست حافظه اختصاص داده نشده و منابع در سیستم |
dedication |
اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی |
dedications |
اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی |
boundaries |
ثباتی در یک سیستم چند کاربره که حاوی آدرسهای محدودیتهای اختصاص حافظه به یک کاربر است |
boundary |
ثباتی در یک سیستم چند کاربره که حاوی آدرسهای محدودیتهای اختصاص حافظه به یک کاربر است |
dedicate |
اختصاص دادن وقف کردن |
dedicates |
اختصاص دادن وقف کردن |
dedicating |
اختصاص دادن وقف کردن |
schedule |
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره |
scheduled |
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره |
schedules |
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره |
specialty |
اختصاص کیفیت ویژه |
master |
کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند |
mastered |
کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند |
masters |
کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند |
transaction |
سیستم کامپیوتری که معمولاگ دستهای کار میکند تا وقتی که با تراکنش جدید متوقف شود و سپس منابع را به تراکنش اختصاص میدهد |
earmark |
نشان کردن اختصاص دادن |
earmarks |
نشان کردن اختصاص دادن |
devote |
اختصاص دادن فدا کردن |
devotes |
اختصاص دادن فدا کردن |
devoting |
اختصاص دادن فدا کردن |
applied |
هزینه مربوط به هر خدمت یاکالا را به طور ویژه تعیین کردن و به ان اختصاص دادن |
allocate |
اختصاص دادن |
allocate |
تقسیم کردن اختصاص دادن |
allocate |
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف |
allocates |
اختصاص دادن |
allocates |
تقسیم کردن اختصاص دادن |
allocates |
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف |
allocating |
اختصاص دادن |
allocating |
تقسیم کردن اختصاص دادن |
allocating |
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف |
blast |
آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند |
blasts |
آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند |
paging |
فرمولی که مدیریت حافظه حافظه به صفحات اختصاص میدهد. و نیز انتقال بین حافظه پشتیبان و حافظه اصلی به روش کار را بر عهده دارد |
paging |
که آدرس به آنها اختصاص داده میشود و در صورت نیاز فراخوانی می شوند |
allocated |
اختصاص یافته |
specialities |
اختصاص کیفیت ویژه |
speciality |
اختصاص کیفیت ویژه |
window |
پنجرهای در سیستم گرافیکی که متن ها در فضاهای کوچک صفحه قرار گرفته اند پیش از آنکه به محل نهایی اختصاص داده شوند |
dynamic |
سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن |
dynamic |
اختصاص دادن حافظه به یک برنامه در صورت نیاز به جای اختصاص دادن بلاکهایی پیش از اجرا |
dynamically |
سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن |
dynamically |
اختصاص دادن حافظه به یک برنامه در صورت نیاز به جای اختصاص دادن بلاکهایی پیش از اجرا |
assign |
قلمداد کردن اختصاص دادن |
assigned |
قلمداد کردن اختصاص دادن |
assigning |
قلمداد کردن اختصاص دادن |
assigns |
قلمداد کردن اختصاص دادن |
appropriate |
اختصاص دادن |
appropriated |
اختصاص دادن |
appropriates |
اختصاص دادن |
appropriating |
اختصاص دادن |
fractional |
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف |
storage |
نحوه اختصاص حافظه به کاربران مختلف , مثل برنامه ها , متغیرها, داده ,..... |
allottee |
کسیکه چیزی باو اختصاص داده شده |
apanage |
اختصاص داشت |
appropriation |
اختصاص بودجه |
appropriation |
اختصاص دادن اعتبار واگذار کردن |
appropriation |
قصدتملک و بخود اختصاص دادن مال مسروقه |
appropriator |
بخود اختصاص دهنده |
average propensity to consume |
میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد |
average propensity to save |
میل متوسط به پس انداز نسبتی از درامد که به پس انداز اختصاص می یابد |
bed credit |
تعداد تختخوابی که دربیمارستان به هر یکان یاسازمان اختصاص داده میشود |
cpu time |
مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی |
deallocate |
آزاد کردن منبعی که به یک کار یا فرآیند یا رسانه جانبی اختصاص داده شده است |
endemicity |
اختصاص بیک قوم یادیار |
fibre distributed data interface II |
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد |
filename |
کد مشخصات دیسکت که به برنامه اختصاص داده شده است |
hierarchical communications system |
روش اختصاص توابع کنترلی و پردازش در شبکهای از کامپیوتر که برای کارها مناسبند |
indigenousness |
اختصاص بیک اب و خاک |
intervert |
بخود اختصاص دادن برگرداندن |
memory allocation |
اختصاص حافظه |
multiplex |
روش تقسیم که بخشهای زمان را طبق نیاز به سیگنالهای اختصاص میدهد |
paged address |
که بعد شماره صفحه به آنها اختصاص داده میشود. آدرسهای حافظه مربوط به صفحهای هستند که بعدا به حافظه فیزیکی موجود تط بیق داده میشود. |
paphian |
وابسته PAPHOS شهرباستانی جزیره قبرس که اختصاص برب النوع عشق داشت |
parnassian |
نام کوهی در یونان مرکزی که اختصاص داشت به الهه شعر |
Other Matches |
|
resource allocation |
اختصاص منبع |
to set apart |
اختصاص دادن |
allot |
اختصاص دادن |
assign |
اختصاص دادن |
allocate |
اختصاص دادن |
permanent oppointment |
اختصاص دایمی به یک یکان |
laid on <past-p.> |
اختصاص داده شده |
attached <adj.> <past-p.> |
اختصاص داده شده |
allotted <adj.> <past-p.> |
اختصاص داده شده |
allocated <adj.> <past-p.> |
اختصاص داده شده |
assigned <adj.> <past-p.> |
اختصاص داده شده |
provided <adj.> <past-p.> |
اختصاص داده شده |
appropriated <adj.> <past-p.> |
اختصاص داده شده |
promptbook |
نسخه نمایشنامه که به سوفلور نمایش اختصاص دارد |
ambitus |
[اختصاص دادن فضایی در اطراف قبر یا آرامگاه برای دسترسی به کلیسا] |
uncommitted logic array |
جدول محلهای حافظه در سیستم که خالی هستند یا اختصاص داده نشده اند |
TDS |
سیستم کامپیوتری که معمولاگ کارهای دستهای را پردازش میکند تا وقتی که وقفه رخ دهد و سپس منابع را به تراکنش جدید اختصاص میدهد |
preventive justice |
قسمتی ازحقوق که به بررسی اقدامات مختلفی که برای جلوگیری ازارتکاب جرم از ناحیه تبهکاران احتمالی لازم است اختصاص دارد |
space charter |
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما |
renumber |
خصوصیت برخی زبانهای کامپیوتری که به برنامه نویس امکان اختصاص دادن مقدار جدید به همه یا برخی از شماره خط های برنامه میدهد |