Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
playgoer
ادمی که قالبا بنمایش میرود نمایشرو
Other Matches
window dress
بنمایش گذاشتن
some one
ادمی
human being
ادمی
adamic
ادمی
human beings
ادمی
sculptured head
پیکره سر ادمی
human kind
جنس ادمی
the outward man
جامه یا تن ادمی
scaremonger
ادمی که ایجادوحشت بیموردکند
scaremongers
ادمی که ایجادوحشت بیموردکند
irrepressible joy
ادمی که نتوان جلواوراگرفت
wise guy
ادمی که خود را داناپندارد
lackbrain
ادمی تهی مغز
you are a nice person
عجب ادمی هستید
ne'er do well
ادمی که امیدبهبودی برایش نیست
the pilgrimage of life
زندگی چندروزه ادمی دراین جهان
lycanthrope
ادمی که بشکل گرگ درامده باشد
amputee
ادمی که دست یا پا و یا عضودیگرش قطع شده باشد
point of honour
موضوعی که شرف ادمی وابسته بان است
amputees
ادمی که دست یا پا و یا عضودیگرش قطع شده باشد
monogenism
عقیده باینکه همه تژادهای ادمی از یک تخم هستند
laparectomy
برش بخشی از روده که درپهلوی ادمی واقع است
kenosis
اعتقادباینکه مسیح بصورت ادمی جنبه خدایی را ازخوددورساخته است
poeeping tom
ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
an irrepressible person
نتوان از او جلوگیری کرد ادمی که نتوان جلوی او راگرفت
he is an incarnate fiend
دیوی است که بصورت ادمی در امده است
he is going
میرود
the train runs without a stop
میرود
i had no idea he was going
که او میرود
presumedly
احتمال میرود
the probability is
احتمال میرود
it wont wash
اگرانرابشویندرنگش میرود
Which line goes to ... ?
کدام خط به ... میرود؟
if he goes
اگر او میرود
pubs
میخانه ادمی که ازاین میخانه بان میخانه برود خمار
pub
میخانه ادمی که ازاین میخانه بان میخانه برود خمار
bleeders
کسی که خونش میرود
bleeder
کسی که خونش میرود
neck or nothing
یا سر میرود یا کلاه می اید
in all probability
احتمال کلی میرود
Where does this road lead to?
این جاده به کجا میرود؟
Which line goes to ... ?
کدام خط راه آهن به ... میرود؟
saltigrade
کارتنهای که باجست وخیزراه میرود
somnambulistic
کسیکه درخواب راه میرود
nightwalker
کسیکه شب در خواب راه میرود
night walker
کسیکه در خواب راه میرود
indiaman
کشتی ای که در بازرگانی باهندبکار میرود
grifter
فروشندهای که بهمراه سیرک میرود
he made a show of goung
چنان وانمودکردکه گویی میرود
such goods will sell very high
اینگونه کالاهاخوب بفروش میرود
Does this train go to ... ?
آیا این قطار به ... میرود؟
churchgoer
کسی که مرتب به کلیسا میرود
it promisews to be easy
امید میرود اسان باشد
moviegoers
کسی که اغلب به سینما میرود
apostrophe
که درموارد زیر بکار میرود
where does this road lead to
این راه بکجا میرود
churchgoers
کسی که مرتب به کلیسا میرود
the scale preponderates
کفه ترازو پایین میرود
moviegoer
کسی که اغلب به سینما میرود
apostrophes
که درموارد زیر بکار میرود
cat burglar
<idiom>
دزدی که از دیوار بالا میرود
companion ladder
نردبانی که ازعرشه باطاق کشتی میرود
lakh
سدهزار در شممردن روییه بکار میرود
companion hatchway
راهی که ازعرشه باطاق کشتی میرود
chaperon
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
She will only date you if you ...
او
[زن]
فقط به شرطی با تو میرود بیرون اگر تو...
it may be presumed that
احتمال قوی میرود که میتوان فرض که
day-tripper
کسی که به سفر تفریحی یکروزه میرود
day-trippers
کسی که به سفر تفریحی یکروزه میرود
fuller's earth
خاکی که درصافی اب وغیره بکار میرود
lampron
چراغ فیتلهای که درچراغانی بکار میرود
When is the bus to Pimlico?
چه وقت اتوبوس به شهر پیملیکو میرود؟
studs
زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
Which bus goes to the town centre?
کدام اتوبوس به مرکز شهر میرود؟
weekender
کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
pneumatometer
الت سنجش هوایی که در یک دم به شش فرو میرود
lapboard
تختهای که بعنوان میز تحریربکار میرود
chaperone
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
chaperons
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
chaperones
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
dacoit
راهزن سلاحدارهندی یابرمهای که بادسته راهزنان میرود
gatecrashers
کسیکه به محفلی که در آن دعوت نشده است میرود
gatecrasher
کسیکه به محفلی که در آن دعوت نشده است میرود
deliver the goods
<idiom>
موفق درانجام کاری که خوب انتظار میرود
breaking point
سرحدی که پس از آن شخص اختیاراز دست میدهد و یا از جا در میرود
shirt-tail
بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
sneaker
کسی که دزدکی راه میرود کفش کتانی
parotid duct
لولهای که از غده بنا گوشی بدهان میرود
shirt-tails
بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
wisha
برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
he walks as if he were drunk
چنان راه میرود که گویی مست است
bay leaf
برگ خشک برگبو که دراشپزی بکار میرود
toddy
شیره خرما که در ساختن عرق خرمابکار میرود
toddies
شیره خرما که در ساختن عرق خرمابکار میرود
crosse
چوگان پهنی که دربازی گلف بکار میرود
blacktop
موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
boring tubes
لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
sneakers
کسی که دزدکی راه میرود کفش کتانی
bathometer
دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
baby siphon
سیفون کمکی که در هوابند ابی بکار میرود
fucus
رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
nuggar
بکجور کرجی بزرگ که دررودخانه نیل بکار میرود
propety man
متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
property master
متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
hypodermic syringe
کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
mudflat
زمین صاف گلی که هنگام برکشند زیر آب میرود
baseboard
چوب یا تختهای که بعنوان ستون یا پایه بکار میرود
mudflats
زمین صاف گلی که هنگام برکشند زیر آب میرود
aniseed
تخم بادیان رومی که بصورت ادویه بکار میرود
gasogene
مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
flag stones
تخته سنگهایی که برای سنگ فرش بکار میرود
jacana
پرنده پا دراز و پنجه بزرگ مکزیکی که در اب راه میرود
man a bout town
ادم بیکاری که همیشه به باشگاه و نمایشگاههای شهر میرود
balbriggan
یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
inoculum
مادهای که برای مایه کوبی وتلقیح بکار میرود
aquaplane
قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
thyratron
پریود تخلیه که بعنوان سویچ رله یا ژنراتور بکار میرود
poetaster is pejorative word
شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
in flagrante delicto
شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود
[قانون]
remittance man
کسیکه بامید دریافت پول ازکسان خود بغربت میرود
the smoking gun
شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود
[قانون]
windlass
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
windlasses
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
Molotov cocktails
بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
Molotov cocktail
بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
stop bath
ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
drier
ترکیباتی از فلزات که برای تسریع در خشک شدن رنگهابکار میرود
serinette
ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
roller bandage
نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
down
پر دراوردن جوجه پرندگان پرهای ریزی که برای متکابکار میرود
bow compass
نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
laniard
طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
dental floss
نخی که برای پاک کردن فواصل بین دندانهابکار میرود
kelvin tube
لوله کلوین که جهت اندازه گیری عمق اب بکار میرود
mashy
نام یکی از چوگانهای اهنی که در بازی گلف بکار میرود
manrope
طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
chuck
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
jelutong
ماده رزینی درخت شاهدانه ک ه بجای صمغ ادامس بکار میرود
splint
نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
toluene
مایع قابل اشتعالی که به عنوان حلال و رقیق کننده بکار میرود
chucks
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chucked
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
goggles
عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود
calliper
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
distemper
ترکیبی از گچ اب چسب و موادرنگی که در رنگ کردن داخل اطاقها بکار میرود
dry pack
مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
caliper
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
false work
تکیه گاههای موقت که برای قابل بندی بتن یا داربستهابکار میرود
gluteus
یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
hundreds and thousands
یکجور شیرینی که مانند است به ساچمه و برای ارایش بکار میرود
bock
یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
froe
ابزاری شبیه گوه که برای شکاف تخته والوار بار میرود
bumpers
توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
bumper
توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
langrel
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
coffins
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
bolsters
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
land plaster
صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
monochord
الت یک سیمه که برای نمایش نسبت میان صداهای موسیقی بکار میرود
langrage
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
bolster
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
vibrators
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
bolstered
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
leno
یکجور تور یا گارس که برای پوشش و ارایش کلاه و پرده بکار میرود
vibrator
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
coffin
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
langridge
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
nitrobenzene
ابگونهای که بوی روغن بادام تلخ میدهدو درساختن رنگهای جوهری بکار میرود
hi
فریاد خوش امد مثل هالو وچطوری و همچنین بجای اهای بکار میرود
Sun Microsystems
شرکتی که سیستم برنامه نویسی gava را توسعه داد که در صفحات وب گسترده به کار میرود
ferryboats
قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
ferryboat
قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
rollpin
پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
character
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
characters
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
cellulose acetate
ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درابریشمهای مصنوعی فیلم لاک الکل و غیره بکار میرود
deed
در CL به سندرسمی اطلاق میشود که نوعا" جهت انتقال اموال غیرمنقول به کار میرود عمل کردار
deeds
در CL به سندرسمی اطلاق میشود که نوعا" جهت انتقال اموال غیرمنقول به کار میرود عمل کردار
Charbughra
چایی دارویست که با زنجفیل و هل درست شده و در آن شکر، شراب، تریاک و حشیش نیز به کار میرود.
opalite
ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
hyphens
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
hyphen
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
game theory
این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
steeve
خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
dissolves
جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد
dissolve
جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد
carbon seal
وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
amalgams
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
amalgam
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
puncuation
نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
somnambulist
کسیکه در خواب راه میرود وابسته به راهروی درخواب خواب گرد
jute
کنف هندی الیاف کنف که برای گونی بافی بکار میرود
pitot pressure
فشار برخورد هوا که به منظور اندازه گیری سرعت هوا بکار میرود
siva
خدای والامقام هندو که ازخدایان سه گانه یا تثلیث دین هندو بشمار میرود
lubber's hole
سوراخی در نوک کشتی نزدیک دگل که طناب دگل بوسیله ان بالا وپایین میرود
anti blush tinner
ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
design stress resultant
تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
acrylic lacquer
لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
barfly
کسی که از این میکده به ان میکده میرود
aluminum wool
رشتههای تکه تکه الومینوم که برای رفع زنگ زدگی وخوردگی و نیز جلادادن وصیقل دادن خراشهای جزئی روی ورقه ها یا لولههای الومینیومی بکار میرود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com