Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
closed coil armature
ارمیچر مدار بسته
Other Matches
armature circuit
مدار ارمیچر
pinned
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinning
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
closed circuit
مدار بسته
closed circuits
مدار بسته
surveillance camera
دوربین مدار بسته
CCTV camera
دوربین مدار بسته
closed-circuit camera
دوربین مدار بسته
security camera
دوربین مدار بسته
closed magnetic circuit
مدار مغناطیسی بسته
closed circuit battery
باتری با مدار بسته
closed-circuit television
تلویزیون مدار بسته
observation camera
دوربین مدار بسته
closed circuit television
تلویزیون مدار بسته
closed circuit tunnel
تونل مدار بسته
vapor cycle
سرد زائی مدار بسته
oil circulation
مدار یا مسیر بسته گردش روغن
balances
خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
balance
خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
dip
Package Line in Dual وسیلهای که روی ان یک مدار مجتمع نصب میشود بسته درون برنامه دو واحدی
dips
Package Line in Dual وسیلهای که روی ان یک مدار مجتمع نصب میشود بسته درون برنامه دو واحدی
flat
بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
flattest
بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
duplex
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplexes
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
closed cycle reactor system
در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
packets
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packet
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
pad
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet
سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
packaging
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
mask design
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
armature
ارمیچر
ring armature
ارمیچر حلقوی
pole armature
ارمیچر قطبی
internal armature
ارمیچر داخلی
unipolar armature
ارمیچر تک قطبی
h armature
ارمیچر تیراهنی
polarized armature
ارمیچر قطبیده
lap wound armature
ارمیچر رویهم
shuttle armature
ارمیچر تیراهنی
ribbed armature
ارمیچر شیاردار
drum armature
ارمیچر استوانهای
cylindrical armature
ارمیچر استوانهای
slotted armature
ارمیچر شیاردار
single loop armature
ارمیچر تک پیچکی
armature loop
پیچک ارمیچر
armature slot
شیار ارمیچر
armature pole
قطب ارمیچر
armature reaction
واکنش ارمیچر
double armature
ارمیچر دوگانه
armature varnish
شالاک ارمیچر
armature shaft
محور ارمیچر
armature tooth
نیش ارمیچر
armature stand
پایه ارمیچر
teeth of armature
دندان ارمیچر
bar wound armature
ارمیچر میلهای
dynamo armature
ارمیچر دینام
three phase armature
ارمیچر سه فازه
external armature
ارمیچر خارجی
armature pocket
شیار ارمیچر
armature loop
حلقه ارمیچر
two phase armature
ارمیچر دو فازه
armature interference
اغتشاش ارمیچر
armature core
هسته ارمیچر
armature band
کمربند ارمیچر
armature coil
پیچک ارمیچر
disk armature
ارمیچر صفحهای
armature current
جریان ارمیچر
armature bar
میله ارمیچر
girder armature
ارمیچر تیر اهنی
duplex wound armature
ارمیچر دو سیم پیچی
open coil armature
ارمیچر با پیچک باز
dead turn of armature
دور هرز ارمیچر
smooth core armature
ارمیچر با هسته صاف
ironclad armature
ارمیچر جوشن دار
starter motor armature
ارمیچر راه انداز
armature winding
سیم پیچ ارمیچر
armature heating
گرم شدن ارمیچر
armature tape
نوار چسب ارمیچر
back turns of armature
سیمپیچی معکوس ارمیچر
armature end play
بازی محوری ارمیچر
armature reaction
عکس العمل ارمیچر
armature binding wire
سیم بست ارمیچر
armature resistance
مقدار مقاومت ارمیچر
child window
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
firing circuit
مدار چاشنی مدار انفجار
powder train
مدار خرج مدار باروت
armature shifting motor
موتور با ارمیچر قابل تغییر
demagnetizing turns of armature
دورهای مغناطیس زدای ارمیچر
toothed ring armature
ارمیچر حلقوی دندانه دار
gift wrap
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
rotor
روتور چکش برق ارمیچر دینام
re entrant armature winding
سیم پیچ ارمیچر باز گشته
rotors
روتور چکش برق ارمیچر دینام
one hook
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
multicast packet
بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
slated items
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
packed
بسته ای
package
بسته
barred
بسته
fardel
بسته
pent
بسته
packs
بسته
uncrossed
بسته
packages
بسته
packaged
بسته
grumous
بسته
crossed chaque
چک بسته
ice bound
یخ بسته
crossed cheque
چک بسته
bundling
بسته
kits
بسته
bundles
بسته
curdy
بسته
bundle
بسته
shut
بسته
strikebound
بسته
shook
بسته
corked
بسته
datagram
یچ بسته
imperforate
بسته
pinioned
کت بسته
closed
بسته
shutting
بسته
interdependent
به هم بسته
shuts
بسته
connected
بسته
bagful
یک بسته
packets
بسته
clotted
بسته
jellied
بسته
clotty
بسته
fronted
صف بسته
packet
بسته
logical
یچ بسته
solid
بسته
solids
بسته
trusser
بسته
stack
بسته
stacked
بسته
stacks
بسته
parcel
بسته
bunged up
بسته
parcels
بسته
pack box
بسته
pack
بسته
kit
بسته
shut in personality
شخصیت بسته
bound charge
بار بسته
blocked opening
درگاه بسته
case numbers
شماره بسته ها
bound electron
الکترون بسته
application package
بسته کاربردی
dumber
زبان بسته
to shut down
بسته شدن
posts
بسته پستی
box trail
سهم بسته
shut down
بسته شدن
tongue tied
زبان بسته
blind fold
با چشم بسته
shutt down
بسته شدن
dog
دفاع بسته
disk pack
گرده بسته
disk pack
بسته دیسک
survival pack
بسته نجات
disk pack
گروه بسته
packets
بسته کوچک
aleatory
بسته به بخت
close column
ستون بسته
packet
بسته کوچک
on the rope
بهم بسته
as the case may be
بسته بمورد
dunnage
بسته بندی
closed economy
اقتصاد بسته
occlusion
بسته شدگی
closed area
منطقه بسته
closed shop
سیستم بسته
closed system
سیستم بسته
closed system
نظام بسته
closed subroutine
زیرروال بسته
coagulum
خون بسته
coil of rope
بسته طناب
closed society
جامعه بسته
dogs
دفاع بسته
dogging
دفاع بسته
closed routine
روال بسته
closed network
شبکه بسته
closed shops
سیستم بسته
closed universe
جهان بسته
finite universe
جهان بسته
closed variation
واریاسیون بسته
tongue-tied
زبان بسته
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com