Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
he is not of that type
ازان قبیل اشخاص نیست
Other Matches
he is not of that stamp
ازان جنس نیست
it is not t.
برای این نیست که من این یکی را ازان بیشتردوست دارم
such as
از قبیل
types
قبیل
typed
قبیل
type
قبیل
All is not gold that glitters.
<proverb>
هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
suchlike
این قبیل
such
این قبیل
winchester disk
دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
men of that stamp
این قبیل مردان
studding
مصالح ساختمانی از قبیل تیروغیره
fully
از قبیل هر قطعه نوری یا نهانی
step frame
استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
administrators
شخصی که مراقب شبکه است و وفایفی از قبیل نصب
dilly
وسائط نقلیه مختلف از قبیل ارابه و کامیون و غیره
administrator
شخصی که مراقب شبکه است و وفایفی از قبیل نصب
transparent
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparently
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
borrows
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
borrow
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
borrowed
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
arithmetic
مربوط به توابع ریاضی از قبیل جمع و تفریق و تقسیم و ضرب
contraband of war
قاچاق اسلحه ومهمات جنگی و متفرعات ان از قبیل بنزین و لاستیک
leaving files open
به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
afterwards
پس ازان
thereof=of that
ازان
therefter
ازان پس
therefter
پس ازان
thence
پس ازان
away
پس ازان
his parentage isunknown
اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
eftsoon
اندکی پس ازان
this is inferior to that
این ازان
long a
مدتهاپس ازان
therein
ازان حیث
subsequent to that event
پس ازان رویداد
it is all greek to me
ازان سودرنمیاورم
thereafter
بعد ازان
arithmetic
محاسباتی که روی اعداد انجام می شوند از قبیل جمع و تفریق و ضرب و تقسیم
endorsee
کسی که برات یا هر سنددیگری از قبیل چک و سفته در وجه او فهر نویسی و به او تسلیم میشود
this is better than that
این ازان بهتراست
it is pervious to light
روشنایی ازان می گذرد
next
نزدیک ترین پس ازان
personas
اشخاص یک کتاب
personae
اشخاص یک کتاب
artificial persons
اشخاص حقوقی
few men
اشخاص کمی
great persons
اشخاص بزرگ
natural persons
اشخاص طبیعی
these people
این اشخاص
person perception
ادراک اشخاص
many people
خیلی اشخاص
many a man
بسا اشخاص
many persons
خیلی اشخاص
knowledge of persons
شناسایی اشخاص
persona
اشخاص یک کتاب
so many menŠso many minds
هر چه اشخاص بیشتر
omnium gatherum
مجموعه اشخاص
displaced persons
اشخاص پناهنده
physical record
همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
Xerox PARC
مرکز توسعه aerox که یک محدوده وسیع از محصولات از قبیل mouse و GVT ساخته است
to gut a book
مواداصلی کتابیرا ازان دراوردن
dice box
پیالهای که طاس را ازان میریزند
dye wood
چوبی که ازان رنگ میگیرند
wellŠwhat of it?
چه نتیجهای ازان بدست می اید
i am impatient for it
ازان بابت بیطاقت هستم
Schedule+
برنامه نرم افزاری که حاوی اصول مدیریت اطلاعات شخصی از قبیل تقویم روزانه است
panel
صورت اسامی اشخاص
adhominem
حمله یا اعتراض به اشخاص
inter alia
میان اشخاص دیگر
panels
صورت اسامی اشخاص
offences against persons
جرائم بر علیه اشخاص
dog paddle
شنای اشخاص مبتدی
play off
<idiom>
رفتار مختلف با اشخاص
criss-crosses
امضای اشخاص بیسواد
criss-crossed
امضای اشخاص بیسواد
criss-cross
امضای اشخاص بیسواد
blacklist
صورت اشخاص بدحساب
to suck eggs
اشخاص ازموده ترازخودراپنددادن
blacklisting
صورت اشخاص بدحساب
blacklisted
صورت اشخاص بدحساب
withindoors
اشخاص داخل منزل
through the grapevine
<idiom>
از اشخاص دیگری پرسیدن
blacklists
صورت اشخاص بدحساب
criss-crossing
امضای اشخاص بیسواد
fitch
موی راسویاقلم مویی که ازان بسازند
it is not d.
نمیتوان ازان صرف نظر کرد
feed door
دری که ازان سوخت درکوره میریزند
mofette
دهانهای که ازان دمه بد بو بیرون اید
secernent
اندامی که چیزی ازان تراوش کند
it came to my knowledge
من ازان اگاهی یافتم مرامعلوم گردید
i gave up the idea
ازان خیال صرف نظر کردم
subjects of international law
اشخاص حقوق بین الملل
high-powered
مرکب از اشخاص بلندپایه و قدرتمند
lonely hearts
اشخاص مجرد و خواهان مصاحب
sucker list
<idiom>
لیستی از اشخاص ساده لوح
common touch
استعدادایجاد حس همدردی وتعاون در اشخاص
interested parties
اشخاص ذی نفع یا علاقه مند
it is past all hope
جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
to slit hide into thongs
پوستی را بریده تسمههای باریک ازان دراوردن
castle
میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
castles
میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
fly amanita
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fustic
یکجورچوب زردکه رنگ پستهای ازان میگیرند
fly bane
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly agaric
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
one's pet aversion
چیزی که شخص مخصوصا ازان بیزار است
ten yard
خط شکسته در طرفین خط نیمه به فاصله 01 یارد ازان
it savours of revenge
بوی انتقام یاکینه جویی ازان می اید
Media Player
برنامه ویندوز که به کاربر امکان نصب سخت افزار چندرسانهای از قبیل صدا و تصویر متحرک و فایلهای ویدیو
critical raynold's number
عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
intelligentsia
اشخاص با هوش و خردمند طبقه روشنفکر
One must not judge by appearances .
بظاهر اشخاص نباید قضاوت کرد
apportionment
تقسیم پولی بین اشخاص ذی نفع
dais
سکوب مخصوص جلوس اشخاص برجسته
round up
جمع اوری اشیا یا اشخاص پراکنده
redan
استحکامات دوپهلو که گوشه برجستهای ازان بیرون می ایستد
chock
قطعه فلزی 2 شاخه که طنای مهار ازان میگذرد
to say grace
دعای سپاسگزاری کردن پیش ازخوراک یاپس ازان
giants stride
تیری که قسمت بالای ان گردنده وطنابهایی ازان اویخته اس
pete cock
شیر کوچک که ازان هوا یابخار بیرون می اید
acidosis
فساد خون در اشخاص مبتلا به بیماری قند
anachronism
اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
anachronisms
اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
mixed laws
قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
covenantor
اجتماع اشخاص هم پیمان برای انجام کاری
damage
صدمهای که به اشیا ونه اشخاص وارد شود
get one's own way
<idiom>
اجبار اشخاص برای انجام هر کاری که تو میخواهی
soever
واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
gopher wood
چوبی که کشتی نوح ازان ساخته شدوحدس میزنندسرویاکاج باشد
special vertict
رایی که وقوع قضیهای راثابت میکندولی نتیجهای ازان نمیگیرد
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
processor
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
infant
در CL به طور کلی به اشخاص کمتر از 12 سال گفته میشود
camp follower
اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
camp followers
اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
infants
در CL به طور کلی به اشخاص کمتر از 12 سال گفته میشود
credit union
موسسهای که به اشخاص کم درامد وام های کوچکی میدهد
bouncers
ماموری که درنمایش هاوغیره اشخاص اخلالگر راخارج میکند
personals
بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
bouncer
ماموری که درنمایش هاوغیره اشخاص اخلالگر راخارج میکند
quickset
بوتههای پرچینی از قبیل خفچه و غیره پرچین خفچه
helmcloud
ابری که هنگام طوفان یاپیش ازان درسرکوه پدیدمی اید ابرقله
ballast
وزنه یاباری که جهت تعادل کشتی یاهواپیما ازان استفاده میشود
dead line
خطی که تجاوز ازان زندانیان نظامی رامحکوم به تیرباران فوری میکند
character actor
هنرپیشه ای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
character actors
هنرپیشهای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
governess
زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
governesses
زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
american national standards institute
سازمانی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری از قبیل استانداردهای شبکه و زبانهای سطح بالا را مشخص میکند
muslin
یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
grey matter
بافته خاکستری رنگ که جرم اصلی مخ ومغزتیره ازان درست شده است
mulch
که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود
mulches
که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود
rain box
صندوق یا اسباب بازی دیگری که درتماشاخانه صدای باران ازان درمی اورند
pliantly polonica
یکجور ناخوشی که ازان موی سر کرک شده بهم گره میخوردناخوشی لهستانی است
restrict
محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده
restricting
محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده
talent scout
کسیکه اشخاص لایق وذیفن رابرای کار مخصوصی کشف واستخدام کند
restricts
محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده
talent scouts
کسیکه اشخاص لایق وذیفن رابرای کار مخصوصی کشف واستخدام کند
vampires
روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
vampire
روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
edge detection
اشکارسازی لبه ها الگوریتمی که با استفاده ازان یک کامپیوتر یا ادم مصنوعی میتواند بفهمد که چه اشیایی را می بیند
cycle stealing
ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
floating fender
زنجیر شناوری که به فاصلههای معینی از یک کانال نصب میشود تا در موقع حوادث ازان استفاده شود
calibrated orifice
سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند
colours
چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
colour
چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
feather bedding
مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
feather-bedding
مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
logogram
چیستان یامعمایی متشکل ازکلماتی که باید باهم جمع شوند وکلمه دیگری ازان ساخته شود
logograph
چیستان یامعمایی متشکل ازکلماتی که باید باهم جمع شوند وکلمه دیگری ازان ساخته شود
Netscape Navigator
یکی از جستجوگران معروف www که هنوز هم در بازار مط رح است شامل خصوصیات بسیاری از قبیل خوانندگان جدید و نیز تامین برنامههای java است
ether
مایع سبکی که ازتقطیر الکل و جوهرگوگردبدست میایدو برای بیهوش کردن اشخاص بکارمی رود
it is inexpedient to reply
پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
utilitarianism
بر اساس این مکتب معیار سنجش همه چیزحداکثر خوبی و فایده برای حداکثر تعداد اشخاص است
reentrant subroutine
زیرروالی که فقط یک نسخه ازان در حافظه اصلی قرار می گیرد و تگسط چندین برنامه دیگر به طور مشترک استفاده میشود
gemmule
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
utility
برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
producer's goods
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
parting salute
سلام نظامی با توپ و غیره برای عزیمت اشخاص سلام بدرقه
pork barrel
برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
id
مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
holes
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
aint
نیست
he takes no notice of it
نیست
storage
می نیست
he is not of our number
از ما نیست
isn't
نیست
secondary
نیست
auxiliary
نیست
auxiliaries
نیست
It's not new.
نو نیست.
it is well enough
بد نیست
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com