Dictiornary-Farsi | ازمایش زدودن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
stripping test	ازمایش زدودن


Other Matches

use testing	ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
pilot method	عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
tryout	ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
assay	محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assays	محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
test element	دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
flight test	ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
continous immersion test	ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
insulation test	ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
soil examination	بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
service test	ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
confident test	ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
creep test	ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
flight test	ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
wiped	زدودن
wipe	زدودن
eliminating	زدودن
wipes	زدودن
wiping	زدودن
eliminates	زدودن
eliminated	زدودن
eliminate	زدودن
cleans	زدودن
cleanest	زدودن
cleaned	زدودن
to file off or away	زدودن
to r off	زدودن
clean	زدودن
efface	زدودن
effacement	زدودن
abrade	زدودن
blot out	زدودن
delinking	زدودن
do the cleaning	زدودن
rub off	زدودن
to rub off	زدودن
scurf	زدودن
scraping	زدودن
scrapes	زدودن
scraped	زدودن
shuck	زدودن
scrape	زدودن
effacing	زدودن
effaces	زدودن
effaced	زدودن
deterge	زدودن
purge	زدودن
clean	زدودن
purged	زدودن
purges	زدودن
clean house	زدودن
scours	زدودن تکاپوکردن
swab	زدودن پیچیدن
effaceable	قابل زدودن
clearer	روشن زدودن
scoured	زدودن تکاپوکردن
scour	زدودن تکاپوکردن
clears	شفاف زدودن
removing	برچیدن زدودن
clear	شفاف زدودن
clearest	روشن زدودن
clearest	شفاف زدودن
clearer	شفاف زدودن
remove	برچیدن زدودن
removes	برچیدن زدودن
clear	روشن زدودن
swabs	زدودن پیچیدن
to scour off	زنگ زدودن
de rust	زدودن زنگ
clears	روشن زدودن
decolorize	زدودن رنگ
demagnetize	زدودن مغناطیس
desulphurize	گوگرد زدودن
scart	خراشیدن زدودن
discolor	زدودن رنگ
obliterate	زدودن پاک کردن
obliterated	زدودن پاک کردن
obliterates	زدودن پاک کردن
dewax	زدودن موم اندود
obliterating	زدودن پاک کردن
sweep	جاروب کردن زدودن
to rub away	زدودن محو کردن
tube tester	دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
environmental test	ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
frontolysis	زدودن یا معدوم ساختن جبهه هوایی
g	ازمایش
vetting	ازمایش
experimentation	ازمایش
shying	ازمایش
screening	ازمایش
shy	ازمایش
shies	ازمایش
shied	ازمایش
trials	ازمایش
checking	ازمایش
tested	ازمایش
shyest	ازمایش
shyer	ازمایش
tests	ازمایش
experimenting	ازمایش
trial	ازمایش
experimented	ازمایش
experiment	ازمایش
experiments	ازمایش
assays	ازمایش
examen	ازمایش
assay	ازمایش
testing	ازمایش
doubling test	ازمایش تا شویی
division check	ازمایش تقسیم
line tester	ازمایش کننده خط
hardness test	ازمایش سختی
deep drawing test	ازمایش کاسگری
intelligence test	ازمایش هوش
crippling test	ازمایش لهیدگی
test plan	طرح ازمایش
cupping test	ازمایش فنجانی
material testing	ازمایش مصالح
load test	ازمایش بار
insulation voltage	فشار ازمایش
lucas test	ازمایش لوکاس
cup test	ازمایش قاشقی
izod test	ازمایش ایزود
drift test	ازمایش رانش
drop test	ازمایش سقوطی
drop test	ازمایش ضربهای
hammer test	ازمایش سقوطی
gage	ازمایش کردن
examination of the soil	ازمایش خاک
final test	ازمایش نهائی
fatigue test	ازمایش خستگی
experimental design	طرح ازمایش
factorial design	ازمایش فاکتوریل
experimentalist	اهل ازمایش
weathring test	ازمایش فرسایش
preliminary test	ازمایش مقدماتی
image test	ازمایش تصویر
inspection test	ازمایش کار
impact test	ازمایش ضربه
flattening test	ازمایش توزیعی
tension test	ازمایش کشش
evaluation score	نمره ازمایش
hanging test	ازمایش کشش
explosion proof	ازمایش- انفجار
trial and erroe	ازمایش و خطا
test room	اطاق ازمایش
test piece	نمونه ازمایش
test model	نمونه ی ازمایش
test hole	چاه ازمایش
test equipment	وسایل ازمایش
test element	وسیله ازمایش
test course	مسافت ازمایش
test clip	گیره ازمایش
test bed	صفحه ازمایش
test bed	میز ازمایش
test bay	میدان ازمایش
trial and error	ازمایش و خطا
test series	سری ازمایش
test specimen	نمونه ازمایش
triable	ازمایش کردنی
torsion test	ازمایش پیچش
to bring to the proof	ازمایش کردن
testing time	زمان ازمایش
testing stand	میز ازمایش
testing stand	سکوی ازمایش
testing of materials	ازمایش مواد
testing of materials	ازمایش مصالح
testing load	بار ازمایش
tester	دستگاه ازمایش
tester	ازمایش کننده
test specimen	نمونه ی ازمایش
trial and error	ازمایش ولغزش
self test	ازمایش خودکار
sedimentation test	ازمایش تهنشینی
turing's test	ازمایش تورینگ
saturation testing	ازمایش اشباعی
two stage experiment	ازمایش دو مرحلهای
regression testing	ازمایش رگرسیون
rattler test	ازمایش تردی
rattler test	ازمایش تورق
random test	ازمایش پیشامدی
random test	ازمایش نامنظم
psychometry	ازمایش هوش
program testing	ازمایش برنامه
probationership	ازمایش کاری
shear test	ازمایش برشی
shop test	ازمایش کارگاهی
test bay	حوزه ازمایش
test bar	میله ازمایش
test announcement	نتیجه ازمایش
tensile test	ازمایش کشش
tensile test	ازمایش کششی
teasthole	گمانه ازمایش
tally plate	برچسب ازمایش
system testing	ازمایش سیستم
stripping test	ازمایش زدودگی
spot test	ازمایش فوری
triaxial shear test	ازمایش سه محوری
triaxial test	ازمایش سه بعدی
test set	دستگاه ازمایش