English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 95 (6 milliseconds)
English Persian
theologically از لحاظ الهیات
Other Matches
theology الهیات
divinities الهیات
divinity الهیات
physico theology الهیات طبیعی
theologians متخصص الهیات
theologian متخصص الهیات
theolog متخصص الهیات
scholastic theology الهیات قرنهای میانه
theology علم دین الهیات
dogmatics علم الهیات نظری
theologize درعلم الهیات بحث کردن
theologue متخصص الهیات دانشمند علم دین
school doctor استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
in the light of از لحاظ
for purposes of از لحاظ
every way از هر لحاظ
viewpoint لحاظ
viewpoints لحاظ
points of view لحاظ
point of view لحاظ
perspectives لحاظ
perspective لحاظ
with a view to از لحاظ
with the view of از لحاظ
to all intents and purposes ازهر لحاظ
exofficio از لحاظ سمت
from an economical standpoint از لحاظ اقتصاد
in all respects ازهر لحاظ
in every respect ازهر لحاظ
sanitarily از لحاظ بهداشت
juridically از لحاظ قضائی
juridically از لحاظ حقوقی
pro forma از لحاظ فاهر
technically speaking از لحاظ فنی
orthographically از لحاظ املا
municipally از لحاظ شهرداری
morbid anatomy از لحاظ ناخوشی
modally از لحاظ چگونگی
medically از لحاظ طبی
materialistically از لحاظ مادیت
juristically از لحاظ حقوقی
for brevity's sake از لحاظ اختصار
professionally از لحاظ پیشه
phased لحاظ پایه
surgically از لحاظ جراحی
criminally از لحاظ جنائی
politically از لحاظ سیاسی
of از طرف از لحاظ
economically از لحاظ اقتصاد
phases لحاظ پایه
sexually از لحاظ جنس
phase لحاظ پایه
nationally از لحاظ ملی
qualitatively از لحاظ کیفیت
militarily از لحاظ نظامی
socially از لحاظ اجتماعی
therapeutically از لحاظ درمان شناسی
politically active از لحاظ سیاسی پرتحرک
politically involved از لحاظ سیاسی پرتحرک
on principle از لحاظ قیود اخلاقی
nautically از لحاظ کشتی رانی
mineralogically از لحاظ کان شناسی
theoretically از لحاظ فرض علمی
internationally از لحاظ بین المللی
geologically از لحاظ زمین شناسی
hierarchically از لحاظ رئیسی و مرئوسی
strategically از لحاظ سوق الجیشی
wood craft جنگل شناسی از لحاظ شکار
symmetry allowed reaction واکنش مجاز از لحاظ تقارن
ornamentallyr از لحاظ تزئین میناب زینت
nutrient ماده مقوی از لحاظ غذایی
nutrients ماده مقوی از لحاظ غذایی
exofficio از لحاظ تصدی مقام و غیره
ornamentally از لحاظ تزئین منباب زینت
to rely on somebody for your income از لحاظ درآمد وابسته به کسی بودن
baseball throw مسابقه پرتاب توپ از لحاظ مسافت
popularly از لحاظ توده مردم بزبان ساده
white wool [مرغوب ترین نوع پشم از لحاظ رنگ]
Mentally retarded children. کودکان عقب افتاده ( از لحاظ رشد فکری )
exegesis تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
cleans شکل مناسب اتومبیل از لحاظ مقاومت هوا دو ضرب
clean شکل مناسب اتومبیل از لحاظ مقاومت هوا دو ضرب
exegeses تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
cleanest شکل مناسب اتومبیل از لحاظ مقاومت هوا دو ضرب
cleaned شکل مناسب اتومبیل از لحاظ مقاومت هوا دو ضرب
advantaged کسیکه در شرایط بهتری از لحاظ اجتماعی و یا مادی قرار دارد
unlimited وسیله مسابقه بدون محدودیت از لحاظ حجم یا نوع موتور
psychological moment موقعی که از لحاظ روان شناسی مقتضی برای کارکردن باشد
historcicism فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
bill of health گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
geognosy زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
immunogenetics رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
goat hair موی بز [الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
psychologically از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com