Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 192 (11 milliseconds)
English
Persian
under ground mining
استخراج زیرزمینی
under ground working
استخراج زیرزمینی
Other Matches
cut out
وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی
clandestine
سازمان زیرزمینی نهضت زیرزمینی نهضت براندازی پنهانی
subsurface water
اب زیرزمینی
subsurface ice
یخ زیرزمینی
underground water
اب زیرزمینی
cellar
زیرزمینی
cellars
زیرزمینی
subterranean
زیرزمینی
underground
زیرزمینی
ground water
اب زیرزمینی
subsoil irrigation
ابیاری زیرزمینی
dug out
پناهگاه زیرزمینی
tunnelled
دالان زیرزمینی
subbing
ابیاری زیرزمینی
subsoil drainage
زهکشی زیرزمینی
tunnels
دالان زیرزمینی
underground cable
کابل زیرزمینی
under ground survey
برداشت زیرزمینی
underdrain
زهکش زیرزمینی
mattamore
انبار زیرزمینی
kobold
غول زیرزمینی
fixed ground water
اب زیرزمینی ماندگار
underground
شبکه زیرزمینی
grottos
غار زیرزمینی
grottoes
غار زیرزمینی
grotto
غار زیرزمینی
earth house
خانه زیرزمینی
ground water
ابهای زیرزمینی
ground water basin
حوزه اب زیرزمینی
ground water runoff
جریان زیرزمینی
ground water storage
اب انباشت زیرزمینی
ground water table
سطح اب زیرزمینی
ground water table
سفره اب زیرزمینی
ground water trench
بریدگی اب زیرزمینی
camouflet
حفره زیرزمینی
tunneling
دالان زیرزمینی
mined
راه زیرزمینی
mines
راه زیرزمینی
underground mine
معدم زیرزمینی
burrow
سوراخ زیرزمینی
cavern
حفره زیرزمینی
caverns
حفره زیرزمینی
burrowed
سوراخ زیرزمینی
burrowing
سوراخ زیرزمینی
tunneled
دالان زیرزمینی
tunnel
دالان زیرزمینی
underground furnace
کوره زیرزمینی
mine
راه زیرزمینی
burrows
سوراخ زیرزمینی
kanat
کانالهای زه کشی زیرزمینی
underground
راه اهن زیرزمینی
fluctutaion of water table
نوسان سفره اب زیرزمینی
rhizmatous
دارای ساقه زیرزمینی
hydrogeology
بررسی ابهای زیرزمینی
underground railway
راه اهن زیرزمینی
metro
راه آهن زیرزمینی
metros
راه آهن زیرزمینی
under ground
راه اهن زیرزمینی
atomic underground burst
ترکش زیرزمینی اتمی
actual velocity of ground water
سرعت واقعی اب زیرزمینی
hypogeum
قسمت زیرزمینی بنا
endophagous
تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
silo
مخزن زیرزمینی غلات و غیره
culvert
لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
magazine space
زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
lateral
افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
culverts
لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
retrench
دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن
rhizomatous
دارای ساقههای ریشه مانند زیرزمینی
extraction
استخراج
workings
استخراج
extraction of copper
استخراج مس
decipherment
استخراج
eduction
استخراج
excerption
استخراج
copper extraction
استخراج مس
production
استخراج
productions
استخراج
exploitation
استخراج
working
استخراج
intrapermafrost water
ابهای زیرزمینی واقع در لایه منجمد زمین
apparatus
شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
silver extraction
استخراج نقره
separatory funnel
قیف استخراج
stope
استخراج کردن
extract copper
مس استخراج شده
educt
استخراج یا استنباط
minable
استخراج شدنی
extractable
استخراج شدنی
extractible
قابل استخراج
production of oil
استخراج نفت
mibeable
قابل استخراج
mibeable
استخراج شدنی
minable
قابل استخراج
feature extraction
استخراج خصیصه
extraction thimble
انگشتانه استخراج
extraction point
محل استخراج
message retrieval
استخراج پیام
extraction of bitumen
استخراج قیر
draw out
استخراج کردن
extracted
استخراج کردن
exploiters
استخراج کننده
exploiter
استخراج کننده
pan
استخراج کردن
pan-
استخراج کردن
indecipherable
غیرقابل استخراج
exploitable
قابل استخراج
derivation
استنساخ استخراج
winnings
استخراج معدن
winning
استخراج معدن
extract
استخراج کردن
extracts
استخراج کردن
derivations
استنساخ استخراج
exploitation
انتفاع استخراج
mining
استخراج معدن
pans
استخراج کردن
acid extraction
استخراج اسیدی
gold mining
استخراج طلا
extracting
استخراج کردن
counting votes
استخراج اراء
decipherable
قابل استخراج
extractors
استخراج کننده
workable
قابل استخراج
extractor
استخراج کننده
dowse
پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
molehills
توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
keyth rope system
شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
molehill
توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
accross the slope system
شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
grubbed
از کتاب استخراج کردن
extract
بیرون کشیدن استخراج
extracted
بیرون کشیدن استخراج
saltworks
محل استخراج نمک
quarrying
استخراج کردن معدن
surface mining
استخراج معدن روباز
strip mining
[American E]
استخراج معدن روباز
opencast mining
[British E]
استخراج معدن روباز
Open-pit mining
استخراج معدن روباز
mines
استخراج کردن یاشدن
mine
استخراج کردن یاشدن
quarries
استخراج کردن معدن
quarry
استخراج کردن معدن
mined
استخراج کردن یاشدن
salter
استخراج کننده نمک
extracts
بیرون کشیدن استخراج
grub
از کتاب استخراج کردن
grubs
از کتاب استخراج کردن
illatively
بطریق استنتاج یا استخراج
pull out quote
عبارت استخراج شده
extraction solvent
حلال استخراج کننده
metallurgy
استخراج و ذوب فلزات
continuous extraction apparatus
دستگاه استخراج پیوسته
educible
قابل استخراج یا استنباط
educe
گرفتن استخراج کردن
extracting
بیرون کشیدن استخراج
extract
بیرون کشیدن استخراج کردن
acetum
استخراج عصاره ازگیاهان دارویی
metallurgical
وابسته به فن استخراج وذوب فلزات
saltern
کارخانه یا معدن استخراج نمک
metallurgy
فن استخراج وذوب فلزات فلزگری
extracted
بیرون کشیدن استخراج کردن
surface digging
استخراج معادن در سطح زمین
extracting
بیرون کشیدن استخراج کردن
pyrometallurgy
استخراج فلزات در اثر حرارت
extracts
بیرون کشیدن استخراج کردن
junction well
چاهها یا گودالهایی که درمحل تلاقی تغییر شیب زهکشهای زیرزمینی ایجادمیگردند
observation pipe
لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
suprapermafrost
ابهای زیرزمینی که بالای منطقه لایه منجمد زمین قرارمی گیرند
public opinion polling
استخراج عقاید و اراء عمومی رفراندوم
hydrometallurgy
استخراج یاتهیه فلزات بوسیله اب یا مایعات
mole hill
توده خاکی که کوش کور زیرزمینی هنگام کندن زمین درست میکند
metallurgic
وابسته بفن استخراج و قال کردن فلزات
stope
حفره پله مانند برای استخراج سنگ معدن
copper smelting
استخراج مس از سنگهای معدن توسط حرارت ذوب وگداز مس
blasting machine
دستگاهی که برای منفجرکردن سنگهای معدنی جهت استخراج انها
quarry sap
مقدار رطوبتی که یک قطعه سنگ تا استخراج شدن ازمعدن دارد
earth
حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
earths
حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
quercetin
ماده رنگی کریسیتین
[این رنگینه زرد از پوست درختان و بعضی سبزیجات استخراج می شود ولی طول عمر زیادی ندارد.]
safflower
گل رنگ
[این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
mask
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
masks
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
clandestine assembly area
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
eliciting
استخراج کردن استنباط کردن
elicited
استخراج کردن استنباط کردن
elicits
استخراج کردن استنباط کردن
elicit
استخراج کردن استنباط کردن
exploit
استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploiting
استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploits
استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com