Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (10 milliseconds)
English
Persian
shoulder blade
استخوان شانه
shoulder blades
استخوان شانه
scaular
استخوان شانه
Search result with all words
daisy ham
قسمتی از گوشت یا استخوان دود داده شانه خوک
subsapular
واقع در زیر استخوان شانه زیر کتفی
subscapular
واقع در زیر استخوان شانه
Other Matches
hyprostosis
رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
green stick
شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
osteotomy
برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
syynostosis
ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
astragalus
استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
zygoma
استخوان قوس وجنه استخوان گونه
hackle
شانه مخصوص شانه کردن لیفهای کتان وابریشم کتان زن
reed
شانه
[وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
condyle
مهره استخوان- برامدگی استخوان
periosteum
پوشش استخوان ضریع استخوان
ischium
استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
head to head
رقابت شانه به شانه
occiput
استخوان قمحدوه استخوان پس سر
vomer
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
comb
شانه
pitchfork
شانه
harrower
شانه زن
scapulas
شانه
master slave manipulator
یک شانه
scapula
شانه
omoplate
شانه
combing
شانه
iekke
شانه ها
pitchforks
شانه
shoulder
شانه
combings
دم شانه
shouldering
شانه
boek bou
شانه
epaule
شانه
shoulders
شانه
beater
شانه
shouldered
شانه
combed
شانه
hatchel
شانه کتان
rack type cutter
شانه رنده
ctenoid
شانه مانند
arch spring line
شانه طاق
boughs
شانه حیوان
pectinated
شانه دار
ctenophora
شانه داران
ctenophore
شانه داران
verges
شانه نااستوار
bough
شانه حیوان
raised shoulder
شانه سکویی
shoulder of road
شانه راه
clip laten
شانه گیر
broad shouldered
شانه پهن
comb case
شانه دان
shoulder brace
شانه بند
shoulder balance
بالانس شانه
epauliere
زره شانه
heckles
شانه کردن
raised shoulder
شانه برجسته
honeycomb
شانه عسل
honeycombs
شانه عسل
flush shoulder
شانه همکف
shoulder
شانه راه
shoulders
شانه راه
fly comb
شانه ارهای
clip ejector
شانه پران
shouldering
شانه راه
hoopoe
شانه بسر
honey comb
شانه عسل
hackle
شانه کردن
unkempt
شانه نکرده
flush shoulder
شانه همسطح
neck and neck
شانه بشانه
verges
شانه راه
verge
شانه نااستوار
heckle
شانه کردن
heckled
شانه کردن
verge
شانه راه
heckling
شانه کردن
epauliere
شانه پوش
flax comb
شانه کتان
shouldered
شانه راه
Afro pick
شانه مخصوص فر
teazel
شانه زدن
clip
شانه فشنگ
clipped
شانه فشنگ
rake comb
شانه شیاری
clippings
شانه فشنگ
harnessing
بند شانه
harnessed
بند شانه
teazle
شانه چوپان
teazle
شانه زدن
cop-outs
شانه خالی
cop-out
شانه خالی
brushed
شانه خورده
lapwings
شانه بسر
lapwing
شانه بسر
hard shoulder
شانه استوار
Comb ( brush ) your hair .
موهایت را شانه کن
curries
شانه یا قشوکردن
harness
بند شانه
teasels
شانه چوپان
teazels
شانه چوپان
teazles
شانه چوپان
hard shouder
شانه راست
teasel
شانه چوپان
soft shoulder
شانه هموار
clips
شانه فشنگ
curry
شانه یا قشوکردن
teasel
خارزدن شانه زدن
flinching
شانه خالی کردن
weasels
شانه خالی کردن
hard shoulder
شانه تحکیم شده
verge
شانه تحکیم نشده
verge
شانه تثبیت نشده
flinches
شانه خالی کردن
bleneh
شانه خالی کردن
shrinks
شانه خالی کردن از
shrinking
شانه خالی کردن از
camail
زره شانه وگردن
comber
ماشین شانه زنی
flinch
شانه خالی کردن
horned grebe
مرغابی شانه بسر
flinched
شانه خالی کردن
shrink
شانه خالی کردن از
weasel
شانه خالی کردن
verge
شانه خاکی جاده
quail
شانه خالی کردن
quails
شانه خالی کردن
shirk
شانه خالی کردن
evade
شانه خالی کردن
teaser
شانه کننده پشم
shouldering
هرچیزی شبیه شانه
teasers
شانه کننده پشم
beat
شانه خالی کردن
cop-out
شانه خالی کردن
shouldered
هرچیزی شبیه شانه
teeth of the comb
دندانه های شانه
teasels
خارزدن شانه زدن
verges
شانه تحکیم نشده
verges
شانه تثبیت نشده
verges
شانه خاکی جاده
teazels
خارزدن شانه زدن
shoulder
هرچیزی شبیه شانه
teazles
خارزدن شانه زدن
acromial
متعلق بنوک شانه
shoulders
هرچیزی شبیه شانه
hard shoulder
شانه تثبیت شده
scapulo humeral
وابسته به شانه وبازو
shrugged
شانه را بالا انداختن
teazel
خارخسک شانه چوپان
winnowwing fan
جام پنجه شانه
square shouldered
دارای شانه پهن
pectinate
شانهای شانه دار
shirk
شانه خالی کردن از
shrug
شانه را بالا انداختن
shirked
شانه خالی کردن از
shirking
شانه خالی کردن از
repudiate
شانه خالی کردن
shoulder roll
چرخیدن روی شانه ها
shirks
شانه خالی کردن از
shrugging
شانه را بالا انداختن
dabchick
اسفرود بی دم یامرغابی شانه بسر
shoulder block
سد کردن حریف با ضربه شانه
clippings
شانه فشنگ گیره کاغذ
clips
شانه فشنگ گیره کاغذ
heckle
بباد طعنه گرفتن شانه
He shrugged his shoulders.
او
[مرد]
شانه اش را بالا انداخت.
clip
شانه فشنگ گیره کاغذ
clipped
شانه فشنگ گیره کاغذ
carding
شانه کردن پشم یاپنبه
heckled
بباد طعنه گرفتن شانه
ravel
شانه مخصوص جداکردن تارهای نخ
hatchel
کتان پاک کن شانه زدن
heckling
بباد طعنه گرفتن شانه
back-comb
شانه کردن مو به سمت فرق سر
heckles
بباد طعنه گرفتن شانه
to c. ata difficulty
ازسختی شانه خالی کردن
shrug
بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
d. muscle
ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی
overarm
بالا اوردن بازو تا بالای شانه
to reject something with a shrug
[of the shoulders]
با شانه بالا انداختن چیزی را رد کردن
shrugged
بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
lie down
از زیرکار شانه خالی کردن درازکشیدن
shoulder knot
روبان یاحمایل زینتی روی شانه
lie-down
از زیرکار شانه خالی کردن درازکشیدن
shrugging
بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
She had let her hair down .
موهایش را ریخته بود روی شانه اش
to overrun one's duty
از انجام وفیفه شانه خالی کردن
To shirk ones responsibility .
اززیر با رمسئولیت شانه خالی کردن
narani seogi
ایستادن موازی پاها همعرض شانه
You cannot put old heads on young shoulders .
<proverb>
سر پیر نتوان بر شانه جوان بگذاشت .
shrink one's duty
از انجام وظیفه شانه خالی کردن
he felt a t. on his shoulder
احساس دست بخوردگی روی شانه خودکرد
round-shouldered
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
candlesticks
بالانس بایک شانه روی چوب موازنه
round shouldered
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
slackers
کسی که از انجام وفیفه شانه تهی کند
slacker
کسی که از انجام وفیفه شانه تهی کند
lateral raise
تمرین تقویت عضلههای پشت و شانه با دنبل
noil
خرده پشمی که هنگام شانه کردن میریزد
ctenophoran
وابسته بشانه داران جانور شانه دار
natchbone
استخوان
jawbone
استخوان فک
boneless
بی استخوان
fleshiest
بی استخوان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com