Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
evolutionism
اصول ترقی و تکامل تدریجی
Other Matches
evolution
تکامل تدریجی
delelopment
تکامل تدریجی
evolution
تحول تکامل تدریجی
revisionism
روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
roll back
به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
phases
معرفی تدریجی چیزی یا کاهش تدریجی چیزی
phase
معرفی تدریجی چیزی یا کاهش تدریجی چیزی
phased
معرفی تدریجی چیزی یا کاهش تدریجی چیزی
sanitize
مطابق اصول بهداشت کردن از روی اصول بهداشتی عمل کردن
antinomian
مخالفین اصول اخلاقی فرقهای از مسیحیان که مخالف مراعات اصول اخلاقی بودند و اعتقادداشتند که خداوند در همه حال نسبت به مسیحیان لطف دارد
evolution
تکامل
upgrowth
تکامل
to develop
تکامل یافتن
developments
تکامل یافتن
development
تکامل یافتن
phylogeny
تکامل نژادی
evolutionism
اعتقاد به تکامل
social evolution
تکامل اجتماعی
evolutionism
تکامل گرایی
evolutionist
تکامل گرا
mature economy
تکامل یافته
self enrichment
تکامل نفس
full-fledged
تکامل یافته
full fledged
تکامل یافته
evolutionally
از روی قوائد تکامل
completion
نقط ه تکامل چیزی
phylogenic
وابسته به تکامل نژادی
phylogenetic
وابسته به تکامل نژادی
oogenesis
تشکیل و تکامل تخم
mature soil
خاک تکامل یافته
recapitulation
تکراردوره سیر تکامل
phytogenesis
پیدایش و تکامل گیاه
biogenesis
سیر تکامل زندگی
transmutation
قلب ماهیت تکامل
cosmism
فلسفه تکامل گیتی
cosmogeny
پیدایش و تکامل گیتی
recapitulations
تکراردوره سیر تکامل
phytogeny
پیدایش و تکامل گیاه
anthropogenesis
مبحث پیدایش و تکامل بشر
anthropogenic
مربوط به پیدایش و تکامل انسان
macroevoluyion
تحولات عظیم سیر تکامل
evolutionist
معتقد به فرضیه تکامل یافرگشت
blasetocyst
جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
glottochronology
مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
imperceptible
تدریجی
piecemeal
تدریجی
step wise
تدریجی
gradatory
تدریجی
gradual
تدریجی
step by step
تدریجی
step-by-step
تدریجی
progressive
تدریجی
slows
تدریجی
slowing
تدریجی
slowest
تدریجی
gradational
تدریجی
slower
تدریجی
slowed
تدریجی
slow
تدریجی
abortion
سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
abortions
سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
corrosion
فساد تدریجی
living death
مرگ تدریجی
glaucoma
کوری تدریجی
gradation
انتقال تدریجی
erosion
تحلیل تدریجی
gradations
انتقال تدریجی
step by step excitation
تحریک تدریجی
partial shipment
حمل تدریجی
quantizer
تدریجی کننده
progressive paralysis
فلج تدریجی
graduality
تدریجی بودن
progressive relaxation
ارمیدگی تدریجی
piecemeal
بتدریج تدریجی
insti
ریزش تدریجی
insti
تلقین تدریجی
instillation
ریزش تدریجی
piecemeal
بطور تدریجی
progressive burning
سوزش تدریجی
progressive assambly
نصب تدریجی
fail softly
با خرابی تدریجی
evanescence
زوال تدریجی
gradualness
تدریجی بودن
quantize
تدریجی کردن
progress payments
پرداخت تدریجی
scale down
کاهش تدریجی
fail soft
تخریب تدریجی
fail soft
با خرابی تدریجی
graduating
تغییر تدریجی کردن
evanescence
فقدان تدریجی ناپایداری
graduates
تغییر تدریجی کردن
intergradation
محو سازی تدریجی
instilment
ریزش و تلقین تدریجی
progressive burning
سوختن تدریجی خرج
insinuation
نفوذ دخول تدریجی
gradual
شیب تدریجی واهسته
processes
پیشرفت تدریجی ومداوم
process
پیشرفت تدریجی ومداوم
gas degeneration
فساد تدریجی گازی
progressional
دارای پیشرفت تدریجی
graduate
تغییر تدریجی کردن
abklingen
محو شدن تدریجی احساس
progressive cookery
پخت تدریجی غذای یکان
lysis
سقوط وزوال تدریجی مرض
seral
مربوط به تغییر وسیر تکامل یک منطقه از لم یزرعی بحالت ابادانی وپر درختی
lysate
محصول زوال وفساد تدریجی سلول
atmospheric corrosion
فساد تدریجی در اثر مجاورت با هوا
frequency drift
تغییر تدریجی فرکانس یک فرستنده یا اسلاتور
striptease
رقص همراه با برهنگی تدریجی رقاصه
winder
گرم شدن تدریجی بدن و افزودن برسرعت
escalation
افزایش تدریجی شدت و وسعت میدان جنگ
accrual
افزایش تدریجی مقدار یا ارزش چیزی بخصوص پول
lamb's tongue
[کاهش تدریجی نرده پله ها شبیه انتهای زبان]
scalogram
نمایش وارائه ارقام واشکال از صور ساده بصور مشکل تدریجی
scallywag
نمایش وارائه ارقام واشکال از صور ساده بصور مشکل تدریجی
choke
از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
choked
از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
chokes
از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
increments
ترقی
progressed
ترقی
progress
ترقی
rise
ترقی
pickup
ترقی
boosts
ترقی
boosting
ترقی
boosted
ترقی
processions
ترقی
boost
ترقی
delelopment
ترقی
procession
ترقی
appreciations
ترقی
aggrantizement
ترقی
upswing
ترقی
increases
ترقی
promotions
ترقی
promotion
ترقی
improvements
ترقی
improvement
ترقی
betterment
ترقی
rises
ترقی
increased
ترقی
increase
ترقی
up-and-coming
رو به ترقی
jump
ترقی
jumped
ترقی
jumps
ترقی
increment
ترقی
progressing
ترقی
advancement
ترقی
progresses
ترقی
appreciation
ترقی
nitty-gritty
اصول
technic
اصول
teachings
اصول
tenet
اصول
ism
: اصول
roots
اصول
root
اصول
principles
اصول
ism
اصول
doctrine
اصول
teaching
اصول
doctrines
اصول
upping
ترقی کردن
increase
رشد ترقی
climbed
ترقی کردن
steepen
ترقی کردن
upwell
ترقی کردن
progresses
ترقی جریان
increased
رشد ترقی
climbs
ترقی کردن
growth
افزایش ترقی
developments
ترقی نمو
bullish stocks
سهام رو به ترقی
upped
ترقی کردن
flourishingly
در حال ترقی و
up
ترقی کردن
frozen
بدون ترقی
advance
ترقی دادن
progressed
ترقی جریان
go ahead
نشانه ترقی
ne plus ultra
حداعلای ترقی
climb
ترقی کردن
growths
افزایش ترقی
advance
ترقی مساعده
lifting
سرقت ترقی
climbing
ترقی کردن
lifted
سرقت ترقی
advances
ترقی مساعده
progressivist
ترقی خواه
flourishing
ترقی کننده
lift
سرقت ترقی
progressing
ترقی جریان
promotor
ترقی دهنده
progressivism
ترقی خواهی
progressiveness
ترقی خواهی
advancing
<adj.>
ترقی دادن
price increase
ترقی قیمت
increases
رشد ترقی
progress
ترقی جریان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com