English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
checkroom اطاق امانت گذاری بار وچمدان وپالتو
Other Matches
compartment marking سیستم شماره گذاری اطاق بار هواپیما تقسیم بندی اطاق بار
ossuary محل امانت گذاری استخوان مرده
residential investments سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
desired investment سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
overcapitalization سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
cooperative scorer بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
trusts امانت
agentship امانت
parcels امانت
parcel امانت
fideism امانت
safekeeping امانت
given in trust به امانت
trust امانت
trustworthiness امانت
custody امانت
deposits امانت
deposit امانت
integrity امانت
trusteedhip امانت
honesty امانت
trusteeship امانت
trusted امانت
trusted امانت ودیعه
consigns امانت گذاردن
trust امانت ودیعه
trusts امانت ودیعه
trust امانت گذاشتن
trusted امانت گذاشتن
depository امانت دار
consigning امانت گذاردن
trusteeship امانت داری
dishonesty عدم امانت
receivership امانت دادگاه
depositary امانت دار
to keep in d. امانت گذاشتن
depositor امانت گذار
consign امانت گذاردن
consigned امانت گذاردن
consignment امانت فروش
dishonest فاقد امانت
consignment امانت فرستادن
consignments امانت فروش
consignments امانت فرستادن
under trustee تحت امانت
trusteedhip امانت داری
bestowed امانت گذاردن
bestowing امانت گذاردن
consignee گیرنده امانت
trustees امانت دار
bailee امانت گیر
bailee امانت دار
checkout به امانت گرفتن
checkouts به امانت گرفتن
have custody of امانت نگهداشتن
abuse of confidence خیانت در امانت
award امانت گذاردن
awarded امانت گذاردن
awarding امانت گذاردن
awards امانت گذاردن
receivership مقام امانت
depositing به امانت گذاشتن
bestow امانت گذاردن
bestows امانت گذاردن
bailor امانت گذار
parcel امانت پستی
barratry خیانت در امانت
trusts امانت گذاشتن
breach of trust خیانت در امانت
trustee امانت دار
malversation خیانت در امانت
bailer امانت گذار
bailment امانت گیری
parcels امانت پستی
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
consignment کالای امانت فروش
parcel بسته یا امانت پستی
keep حفافت امانت داری
keeps حفافت امانت داری
deed of trust سند تودیع امانت
bailment امانت داری سمساری
parcels بسته یا امانت پستی
consignments کالای امانت فروش
to have custody of نگهداری یا امانت داری کردن از
commissioning حق العمل کاری امانت فروشی
commission حق العمل کاری امانت فروشی
deposit with someone نزد کسی امانت گذاردن
truster باور کننده امانت گذار
commissions حق العمل کاری امانت فروشی
keep in trust به عنوان امانت نگهداری کردن چیزی
Can you lend me ... آیا ممکن است ... را به من امانت بدهید؟
safe deposit صندوق اهن مخصوص امانت اشیاء گرانبها
morgue جای امانت مردگانی که هویت انهامعلوم نیست
morgues جای امانت مردگانی که هویت انهامعلوم نیست
public روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
fuze ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
trust company شرکت امین یا امانت دار بانکی که امانات وسپرده هارا نیز نگهمیدارد
bailment امانت گذاشتن سپردن جنس به تاجری که اعتبارش معلوم نیست باضمانت شخص ثالث
floors کف اطاق
offices اطاق
chamber اطاق
chambers اطاق
office اطاق
ground [British] [floor] کف اطاق
house room اطاق
rooms اطاق
room اطاق
floor کف اطاق
roommates هم اطاق
roommate هم اطاق
chum هم اطاق
chums هم اطاق
floor کف اطاق
floored کف اطاق
guest room اطاق مهمان
parquet اجرچوبی کف اطاق
attic اطاق زیرسقف
courtrooms اطاق دادگاه
operating stand اطاق هدایت
attics اطاق زیرسقف
guest chamber اطاق مهمان
auto body اطاق اتومبیل
offices اطاق دفتر
ante-rooms اطاق انتظار
anteroom اطاق انتظار
anterooms اطاق انتظار
dressing room اطاق رخت کن
dressing rooms اطاق رخت کن
living room اطاق نشیمن
palor اطاق نشیمن
living rooms اطاق نشیمن
garrets اطاق زیرشیروانی
antechamber اطاق کفش کن
guardroom اطاق کشیک
lavatory اطاق دستشویی
heating chamber اطاق گرمکن
fumatorium اطاق بخار
cabins اطاق کوچک
cabin اطاق کوچک
garret اطاق زیرشیروانی
fumatorium اطاق دودی
guest-rooms اطاق مهمان
keeping room اطاق نشیمن
drawing room اطاق پذیرایی
antechambers اطاق کفش کن
drawing rooms اطاق پذیرایی
courtroom اطاق دادگاه
radome اطاق رادار
guest-room اطاق مهمان
lavatories اطاق دستشویی
combustion chamber اطاق انفجار
cargo compartment اطاق بار
combustion chamber اطاق خرج
carbody اطاق اتومبیل
dining rooms اطاق نهارخوری
dining room اطاق نهارخوری
camarilla اطاق کوچک
chambers اطاق خرج
buffer chamber اطاق خرج
chamber of commerce اطاق بازرگانی
chamber of commerce اطاق تجارت
damp room اطاق نمناک
combat information center اطاق عملیات
cock loft اطاق زیرشیروانی
coding room اطاق رمز
cloak room اطاق رختکن
cleaning room اطاق شستشو
automobile body اطاق اتومبیل
chambered اطاق دار
chamber اطاق خرج
centres داربست اطاق
drive's cab اطاق راننده
parlours اطاق پذیرایی
parlours اطاق نشیمن
office اطاق دفتر
parlour اطاق پذیرایی
parlour اطاق نشیمن
parlors اطاق پذیرایی
flighty deck اطاق پرواز
wheelhouses اطاق سکان
wheelhouse اطاق سکان
dwelling room اطاق نشیمن
bed room اطاق خواب
gallery اطاق موزه
galleries اطاق موزه
enfilade یک رشتهء اطاق
dumb chamber اطاق بی روزنه
parlors اطاق نشیمن
schoolroom اطاق درس
room lighting روشنایی اطاق
ready room اطاق توجیه
reaction chamber اطاق واکنش
clearing house اطاق پایاپای
clearing houses اطاق پایاپای
range house اطاق انبارمیدان
gas chambers اطاق خرج
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com