English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
physiocrats اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
Other Matches
physiocrat کسیکه معتقداست که زمین یگانه سرچشمه ثروت است وحکومت بایدتابع طبیعت باشد
physiocracy حکومت بخکم عوامل طبیعی عقیده باینکه زمین یگانه سرچشمه ثروت است
eyestrings ضمائم چشمی که سابقا معتقد بودند هنگام کوری ومرگ از هم گسیخته می گردد
traditional economists اقتصاددانان سنتی اقتصاددانان کلاسیک
dogmatic marxism مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
catastrophism اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
Millions saw the apple fall, but Newton was the one who asked why? میلیون ها نفر به زمین افتادن سیب را دیده بودند اما فقط نیوتون پرسید چرا؟
single stepping دقت یگانه پیمودن یگانه
afcet la Pour AssociationFrancaise etTechnique CybernetiqueEconomiqe سازمان حرفهای فرانسوی که هدف ان گرد هم اوردن دانشمندان فرانسوی در زمینههای مختلف کامپیوتری است
lusus natarae بازی طبیعت خوش مزگی طبیعت
positive اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
lusus naturae بازی طبیعت خوشمزگی طبیعت
eighteens هیجده
eighteen هیجده
hot شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
octodecimo قطع هیجده برگی
scouter پیشاهنگ بیش از هیجده سال
silver spoon ثروت موروثی دارای ثروت موروثی ثروتمند
ups منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
radical economists اقتصاددانان رادیکال
post keynesian economists اقتصاددانان پس از کینز
uninterruptable power supply منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
nonmonetarists اقتصاددانان غیر پولی
old masters هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
old master هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
pre keynesian economists اقتصاددانان ما قبل کینز کلاسیکها
deadlock موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
orthodox school مکتب اقتصادی سنتی که اقتصاددانان قبل ازکینز را نیزشامل میشود
line source منبع خطی منبع شبکه
sole یگانه
soles یگانه
one of a kind <adj.> یگانه
unique یگانه
uniquely یگانه
the only remedy is patience یگانه
sui generis یگانه
only begotten یگانه
singleton یگانه
only یگانه
single precision دقت یگانه
one یک واحد یگانه
single bond پیوند یگانه
the only begotten son پسر یگانه
ones یک واحد یگانه
sole argument یگانه دلیل
unique factor عامل یگانه
unique solution راه حل یگانه
unique variance پراکنش یگانه
monadic operation عملکرد یگانه
he is my only child فرزند یگانه من است
pigeon pair پسرودختری که یگانه فرزندان پدرومادرخودباشند
neo keynesians اقتصاددانان جدید کینزی گروهی که نظریات اقتصادی انها بر خلاف نظریات طرفداران مکتب پولی است
uniue بی مانند بی نظیر یکتا یگانه فرد
flags were their only signals یگانه علامت ایشان پرچم بود
single sign-on ورود یگانه به سیستم [رایانه شناسی]
that woman was in keeping ان زن رانشانده بودند
they were filfty at the outsid پنجاه تن بودند
the french فرانسوی ها
French : فرانسوی
Gallic فرانسوی
frenchwoman زن فرانسوی
french chalk گچ فرانسوی
gallican فرانسوی
fortunes ثروت
moneybags ثروت
warison ثروت
fortune ثروت
riches ثروت
wealth ثروت
believer معتقد
believers معتقد
mathematical school مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
we were ایشان بودند ما بودیم
lycee دبیرستان فرانسوی
hotel-Dieu بیمارستان فرانسوی
Frenchman مرد فرانسوی
French فرانسوی کردن
frenchy فرانسوی ماب
gallicism فرانسوی مابی
Frenchmen مرد فرانسوی
frenchification فرانسوی شدن
huguenot پروتستان فرانسوی
huguenot فرانسوی پروتستان
pot shot تیری که یگانه منظورازانداحتن ان تهیه گوشت شکاربرای خوراک باشد
pot-shots تیری که یگانه منظورازانداحتن ان تهیه گوشت شکاربرای خوراک باشد
pot-shot تیری که یگانه منظورازانداحتن ان تهیه گوشت شکاربرای خوراک باشد
social wealth ثروت اجتماعی
bonanza ثروت باداورده
worth سزاوار ثروت
wealth distribution توزیع ثروت
weal ثروت دارایی
wealth effect اثر ثروت
plutonomy علم ثروت
commonwealth ثروت عمومی
economic wealth ثروت اقتصادی
distribution of wealth توزیع ثروت
bonanzas ثروت باداورده
riches ثروت زیاد
commonwealths ثروت عمومی
purse proud مغرور از ثروت
national wealth ثروت ملی
dismal science علم ثروت
windfall ثروت باداورده
wealth creation ایجاد ثروت
windfalls ثروت باداورده
political economy علم ثروت
treasure ثروت جواهر
treasuring ثروت جواهر
affluence فراوانی ثروت
treasured ثروت جواهر
weals ثروت دارایی
possession ثروت ید تسلط
net wealth ثروت خالص
fortune دارایی ثروت
fortunes دارایی ثروت
money مسکوک ثروت
treasures ثروت جواهر
mammon ممونا ثروت
wealth of nations ثروت ملل
wealth tax مالیات بر ثروت
mammonism ثروت پرستی
plutology ثروت شناسی
plutolatry ثروت پرستی
fatalist معتقد به سرنوشت
resurrectionist معتقد برستاخیز
introspectionist کسیکه معتقد به
trinitarian معتقد به تثلیث
casualist معتقد به اتفاق
polygamist معتقد به تعددزوجات
predestinarian معتقد به تقدیر
theist معتقد بخدا
Those who attended the meeting. کسانیکه در جلسه حاضر بودند
They were all alike. همه آنها یکی بودند.
they attended the king ایشان درخدمت پادشاه بودند
Burglars have broken in. دزد ها [با زور] آمده بودند تو.
he was meant for a soldier او برای سربازی در نظرگرفته بودند
balking billiard بیلیارد فرانسوی با 4 خط محدوده
gallomaniac دیوانه فرانسوی مابی
French dressing چاشنی سالاد فرانسوی
French Order سبک معماری فرانسوی
houdan مرغ کاکلی فرانسوی
grisette دختر کارگر فرانسوی
normal opening گشایش نرمال یا فرانسوی
gallomania جنون فرانسوی مابی
gallicize فرانسوی ماب شدن
gallicize فرانسوی ماب کردن
french defence دفاع فرانسوی شطرنج
french onion soup سوپ پیاز فرانسوی
french pastry شیرینی اردینه فرانسوی
frenchify فرانسوی ماب شدن
patrimony ثروت موروثی میراث
productive فراور مولد ثروت
he is possessed of wealth او دارای ثروت است
political economist متخصص علم ثروت
to grow rich ثروت بهم زدن
white elephant <idiom> ثروت یا مالکیت بیفایده
patrimonies ثروت موروثی میراث
redistribution of wealth توزیع دوباره ثروت
wealth saving relationship رابطه ثروت و پس انداز
man made wealth ثروت ساخت بشر
mammonite ثروت دوست زرپرست
naturalists معتقد به فلسفه طبیعی
moralists معتقد به اصول اخلاق
rationalist معتقد به فلسفه عقلانی
henotheist معتقد یا وابسته به توحیدنوبتی
moralist معتقد به اصول اخلاق
trinitarian معتقد بوجوداقانیم ثلاثه
materialist معتقد به اصالت ماده
materialists معتقد به اصالت ماده
spiritualist معتقد بارتباط باارواح
spiritualists معتقد بارتباط باارواح
nihilist معتقد به مکتب nihilism
naturalist معتقد به فلسفه طبیعی
idealist معتقد به ایده الیسم
red tapist معتقد به red-tapism
rationalistic معتقد به اصالت عقل
quality طبیعت
qualities طبیعت
natures طبیعت
temperaments طبیعت
temperament طبیعت
consubstantial هم طبیعت
nature طبیعت
physios طبیعت
Mother Nature طبیعت
physio طبیعت
inclination طبیعت
the price was not reasonable بهای گزافی بران گذاشته بودند
The jewels were laid out beautifully. جواهرات رابطرز زیبایی چیده بودند
gallicism اصطلاحات و لغات ویژه فرانسوی
She is French on her fathers on her fathers side. از طرف پدر فرانسوی است
gavotte نوعی رقص سریع فرانسوی
split وزنه برداری یکضرب فرانسوی
gavote نوعی رقص سریع فرانسوی
gaul اهل کشور باستانی گل فرانسوی
burn variation واریاسیون برن در دفاع فرانسوی
chateau شاتو [کاخ یا قلعه فرانسوی]
blancmange یک نوع کیک سفید فرانسوی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com