English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (11 milliseconds)
English Persian
stencil plate الگوی نقشه برداری
Search result with all words
stencil الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
Other Matches
geodesy نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
bench mark شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
trig list لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
survey station ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
maps نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
map نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
surveyed نقشه برداری
mapping نقشه برداری
survey نقشه برداری
surveying نقشه برداری
surveys نقشه برداری
topography نقشه برداری
land surveying نقشه برداری
survey نقشه برداری زمینی
surveys نقشه برداری زمینی
topographical surveying نقشه برداری ارتفاعی
flying levels خط تراز نقشه برداری
surveyed نقشه برداری زمینی
mapping نقشه برداری کردن
surveying instrument الات نقشه برداری
leveling staff ژالون نقشه برداری
field survey نقشه برداری زمینی
ground survey نقشه برداری زمینی
tacheometer دوربین نقشه برداری
cadastral survey نقشه برداری زمینی
surveyers notebook دفتر نقشه برداری
chain survey نقشه برداری زنجیری
survey control کنترل نقشه برداری
surveying مساحی نقشه برداری
surveying insatrument اسباب نقشه برداری
surveying نقشه برداری ممیزی
survey land نقشه برداری زمین
surveyor's staff ژالون نقشه برداری
aerial survey نقشه برداری هوایی
surveying error خطای نقشه برداری
surveying polygon شبکه نقشه برداری
line of sight مسیر دید در نقشه برداری
gunter's chain متر فلزی نقشه برداری
back sight دید عقب در نقشه برداری
sight front دید جلو در نقشه برداری
photomap نقشه برداری بوسیله عکاسی
survey control نقطه کنترل نقشه برداری
alidade یکی از وسایل نقشه برداری
survey control سیستم کنترل نقشه برداری
connection survey نقشه برداری منطقه ربط
relief نقشه برداری عوارض زمین
triangulation survey نقشه برداری به روش مثلث بندی
triangulation روش مثلث بندی در نقشه برداری
hypsography نقشه برداری از کوه هاوارتفاعات زمین
surveyed chart طرح تیر نقشه برداری شده
hydrography نقشه برداری از ابهای روی زمین
tribrach گهواره نصب دوربین نقشه برداری
assumed orientation توجیه فرضی وسایل نقشه برداری
geodetic control نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
line offset method روش نقشه برداری از یک مسیر منحنی
master plot نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
chorography نقشه برداری وتوضیح وضع جغرافیایی ناحیهای
survey information center مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
intermediate sight توسط دید عقب و جلو یک نقطه در نقشه برداری
long base method روش تقاطع نقشه برداری بااستفاده از یک باز طولانی
traingulation تقسیم بقطعات سه گوش برای پیمایش یا نقشه برداری
plane table سه پایه نقشه برداری که الیداد بران سوار میشود
reticle تار موئینی که در دوربین نقشه برداری وجود دارد
stadia points تارهای فاصله سنج دردوربینهای چشمی و نقشه برداری
cadastral surveys عملیات نقشه برداری به منظور تفکیک و تعیین حدوداراضی
geodetic surveying تعیین شکل وابعاد زمین ازطریق نقشه برداری
horizontal control کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
selenodetic امور مربوط به تهیه نقشه یانقشه برداری از کره ماه
bench check کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
bench mark نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
polar stereographic سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
stripping نواربندی کردن نقشه برای عکس برداری علامت گذاری کردن
constant of the cone زاویه کجی مخروق نقشه برداری لامبر ضریب مخروط لامبر
datum point نقطه مبنای مختصات شبکه ایستگاه مبنای نقشه برداری
bessel method پیدا کردن محل توقفگاه به روش بسل سیستم نقشه برداری بسل
oceanography تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
reference datum سطح مبنای نقشه برداری سطح مبنا
lambert projection سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
surveyed براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
survey براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveys براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
xerography عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerographic عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
datum سطح اب دریا سطح مبنای ارتفاع در نقشه برداری سطح مبنای مختصات
hectograph ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
strategy طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
conformal projection نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
docking plan نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
hyetography نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
cartographer ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
control map نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
cartographers ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
mapping نقشه کشی کردن تهیه نقشه
topographic map نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
storage map نقشه انباره نقشه انبارش
attack pattern الگوی تک
orthographic تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
energy pattern الگوی انرژی
two sector model الگوی دو بخشی
probabilistic model الگوی احتمالی
movement pattern الگوی حرکتی
haavelmo model الگوی هاولمو
vintage model الگوی زمانی
normative model الگوی هنجاری
probabilistic model الگوی تصادفی
molecular model الگوی مولکولی
demand pattern الگوی تقاضا
program schema الگوی برنامه
purchasing patterns الگوی خرید
random model الگوی تصادفی
micro model الگوی خرد
pattern of development الگوی توسعه
radiation pattern الگوی تابش
bit pattern الگوی بیتی
macro model الگوی کلان
bit pattern الگوی ذرهای
economic model الگوی اقتصادی
econometric model الگوی اقتصادسنجی
field template الگوی فیلد
neoclassical model الگوی نئوکلاسیک
stenograph الگوی حروف
dynamic model الگوی پویا
mathematical model الگوی ریاضی
mathematicl model الگوی ریاضی
conjunctive model الگوی عطفی
stochastic model الگوی تصادفی
s r model الگوی محرک- پاسخ
noncompetitive model الگوی غیر رقابتی
archetype طرح یا الگوی اصلی
planning model الگوی برنامه ریزی
developmental motor pattern الگوی حرکت تکوینی
pattern construction drawing الگوی نقشههای ساختمانی
space filling molecular model الگوی مولکولی فضا پر کن
sport skill pattern الگوی مهارت ورزشی
stick and ball model الگوی گلوله و میله
archetypes طرح یا الگوی اصلی
street gauge الگوی سطح راه
stimulus response model الگوی محرک- پاسخ
feminiene stereotype الگوی قالبی زنانگی
keyboard template الگوی صفحه کلید
fundamental motor pattern الگوی بنیادی حرکت
free electron model الگوی الکترون ازاد
vintage model الگوی مقطع زمانی
micro dynamic model الگوی خرد پویا
drilling jig الگوی مته کاری
drill jig الگوی مته کاری
macro dynamic model الگوی کلان پویا
balanced growth model الگوی رشد متوازن
scheme الگوی پیش فرض
decision model الگوی تصمیم گیری
plot تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
stimulus organism response model الگوی محرک- جاندار- پاسخ
s o r model الگوی محرک- جاندار- پاسخ
map sheet شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
vignetting سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
matrixes الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrix الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
repeating group الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
spandrel لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
outline assembly drawing نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
map compilation تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
dithered رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dithers رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
grades الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
encoding نمایش یک حرف یاعنصر با ترکیب یا الگوی یکتا از بیت ها در یک کلمه
areas دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
audio الگوی صوتی دیجیتال که روی دیسک ذخیره شده است
grade الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
area دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
dither رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dense binary code کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
formats فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
mask محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
masks محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
format فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
computer aided design and drafting طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
sprayed زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
spray زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
sprays زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
spraying زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
matrix الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
matrixes الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
projections سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projection سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
trimsize اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
grid navigation ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
medium مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
mediums مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
masks الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
mask الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
ebcdic کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
controllers وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
lasers چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com