Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
external security
امنیت خارجی
Other Matches
positive externalities
صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
exterior angle
زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
impurity
جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
external symbol dictionary
فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
outwork
استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
foreign exchange
پول خارجی ارز خارجی
wilson
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies
عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
safety
امنیت
peacefulness
امنیت
security
امنیت
security force
اداره امنیت
buffer distance
حاشیه امنیت
security service
اداره امنیت
security
اداره امنیت
data security
امنیت داده ها
security council
شورای امنیت
physical security
امنیت فیزیکی
computer security
امنیت کامپیوتر
buffer distance
محوطه امنیت
safety fork
دوشاخه امنیت
national security
امنیت ملی
safety
امنیت محفوفیت
internal security
امنیت داخلی
job security
امنیت شغلی
angle of safety
زاویه امنیت
pacific security pact
پیمان امنیت پاسفیک
healt and safety commision
کمیسیون سلامت و امنیت
area of uncertainity
محوطه عدم امنیت
Department of Homeland Security
[DHS]
وزارتخانه امنیت کشور
software security
امنیت نرم افزاری
to hunker down
در پی امنیت و آسایش بودن
flight clearance
تعیین امنیت پرواز
exchanged stabilization fund
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
displacement
امنیت در آدرس اندیس دار
elevation of security
بالا بردن حاشیه امنیت
internal security
امنیت داخلی عملیات ضد شورشی
stability
امنیت داخلی ثبات سیاسی
security council
شورای امنیت سازمان ملل متحد
minimum clearance
حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
margins
فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد
margin
فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد
police action
عملیات انتظامی محلی برای حفظ امنیت
security specialist
فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
crest clearing graph
نمودار تعیین کمترین درجه مربوط به حاشیه امنیت مانع
shared
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
share
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
trust territory
ناحیه تحت قیمومت شورای امنیت سازمان ملل متحد
British Standards Institute
سازمان انگلیسی که طراحی و امنیت استاندارهای انگلیس را بررسی میکند
protects
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
protecting
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
protect
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
shares
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
protecting
یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protects
یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protect
یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
DES
استاندارد دولت آمریکا برای سیستم رمز بلاک داده با امنیت بالا. مقایسه با # Public Key #
unlawful assembly
در CL سه نفر یا بیشتر را گویند که به قصد ارتکاب اعمالی که مخل اسایش و امنیت جامعه است گرد هم ایند
security council
یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل که 11 عضودارد و وفیفه عمده ان حفظ صلح و امنیت جهانی است
pans
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan-
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
yalta conference
م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد
junk
اطلاعات یا سخت افزاری که بی استفاده است یا از تاریخ گذشته است یا کار امنیت
inflight reliability
تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
back berm
سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
overhead clearance
حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
oversea
خارجی
abextra
خارجی
gringo
خارجی
externals
خارجی
gringos
خارجی
outward
خارجی
exogenous
خارجی
exosphere
خارجی
exoteric
خارجی
exotic
خارجی
exterior
خارجی
exteriors
خارجی
outer
خارجی
extraneous
خارجی
outboard
خارجی
foreign
خارجی
extra
خارجی
outsides
خارجی
outside
خارجی
international line
خط خارجی
peripheral
خارجی
alien
خارجی
outsiders
خارجی
outsider
خارجی
extra-
خارجی
extras
خارجی
extern
خارجی
aliens
خارجی
external
خارجی
exteroceptive
محرک خارجی
angle of emergence
زاویه خارجی
extrinsic factor
عامل خارجی
externalities
اثرات خارجی
externalities
پی امدهای خارجی
outside power
جریان خارجی
external transaction
معاملات خارجی
external thread
دنده خارجی
outside view
نمای خارجی
arris
زاویه خارجی
outside view
منظره خارجی
outward opening
دهانه خارجی
externalization
خارجی کردن
outwork
سنگر خارجی
foreign reserves
ذخائر خارجی
foreign trade
بازرگانی خارجی
foreign trade
تجارت خارجی
inflow of foreign funds
ورودسرمایههای خارجی
immission
انتشار خارجی
actine
قسمت خارجی
acrotic
بیرونی خارجی
foreign policy
سیاست خارجی
foreign loan
وام خارجی
foreign law
حقوق خارجی
load curve
خم بار خارجی
foreign aid
کمک خارجی
foreign bill
برات خارجی
foreign currencies
پولهای خارجی
foreign deposit
سپرده خارجی
foreign particle
جسم خارجی
alien enemy
دشمن خارجی
adventitious
خارجی الحاقی
extrinsic
بیرونی خارجی
external armature
ارمیچر خارجی
external force
نیروی خارجی
external interrupt
وقفه خارجی
external label
برچسب خارجی
external load
بار خارجی
negative externalities
زیانهای خارجی
external memory
حافظه خارجی
exosphere
قسمت خارجی جو
external menory
حافظه خارجی
external docuhentation
مستندات خارجی
external delay
تاخیر خارجی
external cost
هزینه خارجی
external benefits
فواید خارجی
external circuit
مدار خارجی
external combustion
احتراق خارجی
exterior varnish
لاک خارجی
exterior varnish
جلای خارجی
exterior ballistics
بالیستیک خارجی
external command
فرمان خارجی
external control
کنترل خارجی
outboard profile
نیمرخ خارجی
outer connection
اتصال خارجی
ectoparasite
انگل خارجی
external store
انباره خارجی
external symbol
علامت خارجی
outer wall
دیوار خارجی
concrete object
عین خارجی
outness
کیفیت خارجی
outside caliper
کولیس خارجی
outside cause
علت خارجی
external storage
حافظه خارجی
external storage
انباره خارجی
external sort
جورکردن خارجی
outer fix
رمپ خارجی
external operation
عملیات خارجی
external pressure
فشار خارجی
external reference
مرجع خارجی
external reference
ارجاع خارجی
outer planets
سیارات خارجی
external reperence
ارجاع خارجی
imbody
صورت خارجی
outside diameter
قطر خارجی
externalized
خارجی کردن
superior planets
سیارههای خارجی
superior conjunction
مقارنه خارجی
spillover effects
اثرات خارجی
spillover costs
هزینههای خارجی
externalize
خارجی کردن
guest
انگل خارجی
guests
انگل خارجی
spillover benefits
منافع خارجی
slough
پوسته خارجی
loads
بار خارجی
load
بار خارجی
externalizing
خارجی کردن
externalising
خارجی کردن
externalises
خارجی کردن
externalised
خارجی کردن
apothesis
منحنی خارجی
apophysis
منحنی خارجی
apophyge
منحنی خارجی
strangest
خارجی غریبه
facade
نمای خارجی
facades
نمای خارجی
fanades
نمای خارجی
externalizes
خارجی کردن
facade
نمای خارجی
incarnation
صورت خارجی
incarnations
صورت خارجی
foreign currency
ارز خارجی
foreign exchange
ارز خارجی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com