Dictiornary-Farsi | انباره کمکی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)

English	Persian
auxiliary storage	انباره کمکی
reserve accumulator	انباره کمکی


Other Matches

auxiliary storage	حافظه کمکی ذخیره سازی کمکی
storage location	مکان انباره محل انباره
auxiliary operation	عملیات کمکی عملکرد کمکی
auxiliary machinery	دستگاههای کمکی ماشینهای فرعی ماشینهای کمکی
mass storage	تل انباره
storage device	انباره
storage battery	انباره
store	انباره
storage	انباره
accumulator	انباره
storing	انباره
capacitor	انباره
permanent store	انباره دائمی
disk storage	انباره گردهای
matrix storage	انباره ماتریسی
associative storage	انباره انجمنی
associative stopage	انباره انجمنی
nesting storage	انباره تودرتو
permanent storage	انباره دائمی
parallel storage	انباره موازی
main storage	انباره اصلی
magnetic storage	انباره مغناطیسی
local storage	انباره محلی
buffer storage	انباره میانگیر
core storage	انباره هستهای
core storage	انباره چنبرهای
control store	انباره کنترل
circulating storage	انباره گردشی
backing storage	انباره پشتیبان
backing store	انباره پشتیبان
cesspool	انباره فاضلاب
nesting storage	انباره پشتهای
capacitor store	انباره خازنی
bulk storage	انباره پرگنجایش
dynamic storage	انباره پویا
internal storage	انباره داخلی
intermediate storage	انباره واسط
high storage	انباره بالا
heat sink	انباره حرارتی
fixed storage	انباره ثابت
file storage	انباره فایل
external store	انباره خارجی
external storage	انباره خارجی
energy storage	انباره ی انرژی
electrostatic storage	انباره الکترواستاتیکی
bulk storage	انباره پر گنجایش
primary storage	انباره اولیه
ws	انباره دایر
storage device	دستگاه انباره
storage cycle	سیکل انباره
storage cycle	چرخه انباره
storage compaction	فشردگی انباره
storage cell	سلول انباره
storage cell	یاخته انباره
storage capacity	فرفیت انباره
storage capacity	گنجایش انباره
storage buffer	میانگیر انباره
storage array	ارایه انباره
storage allocation	تخصیص انباره
storage location	مکان انباره
storage location	موقعیت انباره
working storage	انباره کاری
volatile storage	انباره فرار
virtual storage	انباره مجازی
two level store	انباره دو سطحی
temporary storage	انباره موقتی
temporary storage	انباره موقت
tape storage	انباره نواری
storage unit	واحد انباره
storage register	ثبات انباره
storage protection	حفافت انباره
static storage	انباره ایستا
real storage	انباره واقعی
regenerative storage	انباره باززا
secondary storage	انباره ثانویه
store	انباره کردن
storing	انباره کردن
secondary storage	انباره ثانوی
switch storage	انباره گزینهای
protected storage	انباره محفوظ
sequential storage	انباره ترکیبی
program storage	انباره برنامه
stock	انباشته انباره
stocked	انباشته انباره
serial storage	انباره سری
serial storage	انباره نوبتی
parallel search storage	انباره جستجوی موازی
pushup storage	انباره بالا فشردنی
pushdown store	انباره پایین فشردنی
read only storage	انباره فقط خواندنی
central mass storage	انباره انبوه مرکزی
protected storage	انباره محافظت شده
common storage area	ناحیه اشتراکی انباره
online storage	انباره درون خطی
static storage allocation	تخصیص انباره ایستا
magnetic tape storage	انباره نوار مغناطیسی
sequential storage device	دستگاه انباره ترتیبی
erasable storage	انباره پاک شدنی
nondestructive storage	انباره غیر مخرب
nonerasable storage	انباره پاک نشدنی
double accumulator switch	کلید انباره دوبل
offline storage	انباره برون خطی
secondary storage medium	رسانه انباره ثانوی
subsidiary	کمکی
auxiliaries	کمکی
auxiliary	کمکی
supplementary	کمکی
secondary	کمکی
subsidiaries	کمکی
ancillary	کمکی
storage interleaving	درمیان انباره جای دادن
virtual storage access method	روش دستیابی انباره مجازی
removable mass storage	انباره انبوه قابل انتقال
reloadable control storage	انباره با کنترل بارگیری مجدد
artificial antenna	انتن کمکی
auxiliary ego	خود کمکی
slack variable	متغیر کمکی
booster magneto	دینام کمکی
auxiliary charger	شارژکننده کمکی
auxiliary equipment	وسایل کمکی
interpoles	قطبهای کمکی
interpole	قطب کمکی
auxiliary electrode	الکترود کمکی
intermediate grid	شبکه کمکی
auxiliary base line	باز کمکی
booster pump	پمپ کمکی
accessory	لوازم کمکی
boostes transformer	ترانسفورماتور کمکی
prony motor	موتور کمکی
boostes pump	پمپ کمکی
accommodator	کارگر کمکی
operating supplies	مواد کمکی
auxiliary target	هدف کمکی
relieving tackle	تاکل کمکی
remedial measure	اندازه کمکی
artificial aids	وسایل کمکی
split pole motor	موتور کمکی
dummy antenna	انتن کمکی
relieving arch	طاق کمکی
sabot	خرج کمکی
by pass valve	شیر کمکی
back up frequency	فرکانس کمکی
auxiliary forces	قوای کمکی
auxiliary forces	نیروی کمکی
auxiliary landing field	فرودگاه کمکی
auxiliary target	نقطه کمکی
auxiliary memory	حافظ کمکی
auxiliary operation	عمل کمکی
utilitu program	برنامه کمکی
auxiliary rotor	رتور کمکی
user interface	میانجی کمکی
auxiliary storage	انبار کمکی
auxiliary view	نمای کمکی
coprocessor	پردازنده کمکی
auxiliary operatich	عمل کمکی
communicating pole	قطب کمکی
auxiliary equipment	تجهیزات کمکی
auxiliary equipment	وسائل کمکی
auxiliaries	امدادی کمکی
auxiliary memory	حافظه کمکی
auxiliary	امدادی کمکی
commutating pole	قطب کمکی
will	فعل کمکی "خواهم "
willed	فعل کمکی "خواهم "
wills	فعل کمکی "خواهم "
sabot	خرج موشکی کمکی
visual aids	ابزارهای کمکی دیداری
guiding	عضلات کمکی مجاور
aid	کمک وسایل کمکی
aided	کمک وسایل کمکی
aiding	کمک وسایل کمکی
table utility	برنامه کمکی جدولی
I can't help it. <idiom>	من نمیتونم کمکی کنم.
undelete utility	برنامه کمکی احیاء
pitman	عضو گروه کمکی
auxiliary power unit	واحد قدرت کمکی
back end processor	پردازنده کمکی تک منظوره
commutating pole converter	تبدیل گر قطب کمکی
auxiliary control surfaces	سطوح فرامین کمکی
mace utilities	برنامه کمکی میس
lee helm	سکان کمکی ناو
layshaft	محور دندانه کمکی
kedge anchor	لنگر کمکی ناو
interpole motor	موتور با قطب کمکی
downloading utility	برنامه کمکی استقرار
igniter pad	کیسه خرج کمکی
auxiliary flight surfaces	سطوح پرواز کمکی
dozzle	مخزن کمکی تغذیه
astrocyteo	نوعی یاخته کمکی
norton utilities	برنامههای کمکی نورتن
navigational grid	شبکه کمکی ناوبری
afforce	نیروی کمکی فرستادن به
accessory cells	یاخته های کمکی
backup utility	برنامه کمکی پشتیبان
mailbox	انباره پیغام های پستی صندوق پست
mailboxes	انباره پیغام های پستی صندوق پست
build up	نیروی کمکی تقویت نیروها
outline utility	برنامه یا ویژگی کمکی اختصاری
build-up	نیروی کمکی تقویت نیروها
I'm really not responsible for it. <idiom>	من واقعا نمیتونم کمکی بکنم.